نشست ترامپ و پوتین راه به صلح نبرد
آینده اوکراین میان تقسیم سرزمینی یا تسلیم سیاسی
نشست پرهیاهوی آلاسکا میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده و ولادیمیر پوتین، رهبر کرملین، امیدها برای یک تحول دیپلماتیک فوری در جنگ اوکراین را بر باد داد. در حالی که درگیریها کمکم وارد چهارمین سال خود میشود و اوکراین همچنان زیر آتش توپخانه و پهپادها مقاومت میکند، دو سناریوی محتمل بیش از همه پیشروی تحلیلگران قرار دارد: یا اوکراین بخشی از سرزمین خود را از دست میدهد اما به عنوان کشوری مستقل و کوچکتر باقی میماند، یا آنکه ضمن از دست دادن زمین، استقلال و حاکمیت ملی خود را نیز واگذار کرده و دوباره به حوزه نفوذ مسکو بازمیگردد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: نشست پرهیاهوی آلاسکا میان دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده و ولادیمیر پوتین، رهبر کرملین، امیدها برای یک تحول دیپلماتیک فوری در جنگ اوکراین را بر باد داد. در حالی که درگیریها کمکم وارد چهارمین سال خود میشود و اوکراین همچنان زیر آتش توپخانه و پهپادها مقاومت میکند، دو سناریوی محتمل بیش از همه پیشروی تحلیلگران قرار دارد: یا اوکراین بخشی از سرزمین خود را از دست میدهد اما به عنوان کشوری مستقل و کوچکتر باقی میماند، یا آنکه ضمن از دست دادن زمین، استقلال و حاکمیت ملی خود را نیز واگذار کرده و دوباره به حوزه نفوذ مسکو بازمیگردد. نشست آلاسکا هیچ پاسخ روشنی به این پرسش نداد که کدام سرنوشت در انتظار کییف است. پس از پایان دیدار، پوتین تأکید کرد هر توافقی باید بر پایه رفع «علل ریشهای بحران» بنا شود؛ عبارتی که سالهاست در ادبیات کرملین به معنای اعتراض به گرایش اوکراین به غرب و گسترش ناتو در اروپای شرقی است. او بار دیگر از ضرورت درنظرگرفتن «نگرانیهای مشروع روسیه» سخن گفت و بازگرداندن «توازن عادلانه امنیت در اروپا و جهان» را شرط پایدارشدن صلح دانست. این موضعگیری نشان میدهد کرملین نهتنها از اهداف اصلی خود عقبنشینی نکرده، بلکه همچنان در پی بازگرداندن اوکراین به مدار نفوذ مسکو، تثبیت جایگاه خود به عنوان قدرتی بزرگ در جهان و احیای اقتدار شوروی سابق است. به همین دلیل، چشمانداز دستیابی به توافقی سریع و جامع همچنان دور از دسترس به نظر میرسد. یورش اولیه روسیه برای سقوط کییف در فوریه سال ۲۰۲۲ با شکست مواجه شد و ارتش اوکراین نشان داد توانایی ایستادگی دارد. اکنون نیز دفاع سرسختانه اوکراینیها مانع از آن شده که روسیه بیش از پیشرویهای جزئی در میدان نبرد به دست آورد. با این حال، چشمانداز بازپسگیری کامل سرزمینهای اشغالشده برای کییف رو به افول است. ارتش اوکراین با کمبود نیرو، فرسودگی و کاهش تسلیحات روبهروست و امید به بیرونراندن کامل نیروهای روسی کمرنگتر از گذشته شده است. در چنین شرایطی، دو سناریوی محتملتر از همیشه مطرح میشوند: تقسیم سرزمین همراه با تضمینهای امنیتی یا تسلیم سیاسی و قرارگرفتن در موقعیت یک دولت دستنشانده.
سناریوی نخست: تقسیم سرزمین با تضمینهای امنیتی
رهبران اوکراین بهتدریج پذیرفتهاند که امکان بازگشت به مرزهای پیشین وجود ندارد. زلنسکی در تماسهای ویدئویی اخیر با ترامپ و رهبران اروپایی، بهصراحت از آمادگی برای گفتوگو درباره سرزمینها پس از برقراری آتشبس خبر داد. هرچند هیچیک از پایتختهای اروپایی حاضر نیستند رسمیت حقوقی اشغال روسیه را بپذیرند، اما آشکار است که آنها با واقعیت کنترل روسیه بر حدود ۲۰ درصد خاک اوکراین کنار آمدهاند. بزرگترین مسئله این است که چه بر سر ۸۰ درصد باقیمانده خواهد آمد. طرح اروپا، حمایت همهجانبه نظامی و امنیتی از بخش مستقل اوکراین است. بریتانیا و فرانسه حتی پیشنهاد دادهاند گروهی از نیروهای خود را در اوکراین مستقر کنند تا به عنوان بازدارنده عمل کنند. اروپاییها همچنین امیدوارند ایالات متحده نیز در این تضمینها مشارکت کند. چنین مدلی شباهت زیادی به فرجام جنگ کره در سال ۱۹۵۳ دارد؛ جایی که شبهجزیره تقسیم شد اما کره جنوبی با اتکای به حضور نظامی آمریکا توانست از حمله مجدد در امان بماند و مسیر توسعه و استقلال خود را ادامه دهد. برای پوتین، پذیرش چنین توافقی شکستی تاریخی خواهد بود: نگهداشتن ۲۰ درصد خاک اوکراین در ازای واگذاری کامل بقیه کشور به غرب، همراه با حضور نیروهای خارجی در مرزهای روسیه. تحلیلگران بر این باورند که فقط در صورتی پوتین به چنین عقبنشینی تن خواهد داد که هزینههای اقتصادی و سیاسی جنگ ثبات داخلی روسیه را تهدید کند. واشنگتن نیز در حال بررسی مجموعهای از تحریمهای جدید علیه صادرات نفت روسیه، شبکه بانکی و ناوگان نفتکشهای موسوم به «سایه» است. اما بیشتر کارشناسان معتقدند حتی اگر این تحریمها شدیدتر شوند، اثرگذاری فوری نخواهند داشت و بعید است کرملین بهسرعت از اهداف راهبردی خود عقبنشینی کند. یانیش کلوگه، کارشناس اقتصاد روسیه در مؤسسه مطالعات بینالمللی و امنیتی آلمان، در گفتوگو با والاستریت ژورنال تأکید میکند: «از نگاه روسیه، ادامه این جنگ اگرچه پرهزینه است، اما اوکراین حتی از آن هم ناپایدارتر خواهد بود و تا زمانی که مشکلات اقتصادی بتواند به مسکو فشار آورد، اوکراین بیشترین آسیب را متحمل میشود».
سناریوی دوم: تسلیم سیاسی و تابعیت از مسکو
گزینه خطرناکتر برای اوکراین این است که نهتنها بخشهای شرقی و جنوبی خود را از دست بدهد، بلکه آنچه باقی میماند نیز نتواند در برابر حمله بعدی مقاومت کند. در این صورت، کییف ناگزیر خواهد شد سیاستها، رهبری و حتی ساختار حقوقی خود را با خواست مسکو تطبیق دهد. چنین سناریویی عملا اوکراین را به یک دولت تحتالحمایه روسیه بدل میکند. ارتش روسیه، با وجود پیشرویهای محدود در نقشه، در پی فرسایش مداوم توان نظامی و روحیه مردم اوکراین است. پس از سه سال و نیم جنگ، نیروهای اوکراینی خسته، پراکنده و حتی گاه منتقد فرماندهان خود هستند. اما مقاومت همچنان ادامه دارد و استفاده گسترده از پهپادها موازنهای به نفع دفاع ایجاد کرده است. مایکل کافمن، کارشناس نظامی اندیشکده کارنگی در واشنگتن، معتقد است: «ارتش اوکراین فرو نمیپاشد. اما اگر مشکلات بسیج نیرو و مدیریت ارتش برطرف نشود، هرچند در میدان نبرد شکست کامل نخواهد خورد، اما بهتدریج فرسودهتر میشود».
پیچیدگی نقش آمریکا
یکی از مهمترین رویدادهای پس از نشست آلاسکا، تغییر لحن ترامپ نسبت به تضمینهای امنیتی برای اوکراین بود. مقامهای اروپایی گزارش دادند که او به رهبران اروپا گفته آماده است ضمانتهای مشخصی ارائه دهد؛ از پشتیبانی مالی و تجهیزاتی گرفته تا همراهی در نیروی چندملیتی. هرچند ترامپ هنوز درباره استقرار مستقیم نیروهای آمریکایی سخنی نگفته، اما این تغییر موضع، فاصله زیادی با مواضع پیشین او دارد که دخالت مستقیم آمریکا را رد میکرد. چند کشور اروپایی نیز در بیانیهای مشترک، از ضرورت «تضمینهای آهنین» برای اوکراین سخن گفتند و از موضع تازه واشنگتن استقبال کردند. همزمان پوتین در پارلمان روسیه تصریح کرد که تنها راه صلح، رفع «ریشههای بحران» یعنی جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو و مهار نفوذ غرب است. ترامپ پس از دیدار با پوتین، در پرواز به واشنگتن، با رهبران اروپا تماس گرفت و گفت رئیس کرملین تمایلی به توقف جنگ ندارد. او در پیام خود در شبکه اجتماعی «تروثسوشال» نوشت بهترین راه پایاندادن به این «جنگ وحشتناک»، مذاکره مستقیم برای یک توافق صلح کامل است، نه آتشبسی که معمولا شکننده است. این موضع، هرچند با ترجیح پوتین برای ادامه جنگ تا زمان رسیدن به توافق همخوانی دارد، اما در کییف نگرانی ایجاد کرده است؛ چراکه از نگاه اوکراین، ادامه جنگ بدون آتشبس به معنای از دست رفتن فرصتهای حیاتی برای بازسازی نیروهاست. در کنار تحولات سیاسی و نظامی، ابعاد انسانی جنگ همچنان رو به وخامت است. براساس گزارش سازمان ملل، فقط در سال ۲۰۲۴ بیش از ۱۰ هزار غیرنظامی در اوکراین کشته یا زخمی شدهاند و شمار آوارگان از مرز شش میلیون نفر گذشته است. این جنگ، بزرگترین بحران انسانی اروپا پس از جنگ جهانی دوم را رقم زده است. فرجام این نبرد نهتنها سرنوشت اوکراین، بلکه ساختار امنیتی اروپا و جایگاه غرب در برابر مسکو را تعیین خواهد کرد. نشست آلاسکا نشان داد همچنان فاصله زیادی تا یک توافق پایدار وجود دارد و هر دو طرف درصدد تثبیت مواضع خود هستند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.