|

کوچ مخاطبان روزنامه‌های کاغذی

قصه‌ افول روزنامه‌های کاغذی از کوچ مخاطبانش شروع شد؛ وقتی آنها از سرزمین کاغذی روزنامه‌ها به رسانه‌های دیجیتال پناه بردند؟ آهای کوچنده‌های روزنامه‌های کاغذی، چطور بوی‌ کاغذ و رنگ و فونت‌های ریز و درشت روزنامه را فراموش کردید؟

کوچ مخاطبان روزنامه‌های کاغذی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

فریبا خانی

قصه‌ افول روزنامه‌های کاغذی از کوچ مخاطبانش شروع شد؛ وقتی آنها از سرزمین کاغذی روزنامه‌ها به رسانه‌های دیجیتال پناه بردند؟ آهای کوچنده‌های روزنامه‌های کاغذی، چطور بوی‌ کاغذ و رنگ و فونت‌های ریز و درشت روزنامه را فراموش کردید؟ خب، پاسخ این سؤال ساده است: رسانه‌های دیجیتال در دسترس و آسان، پرتنوع و پرسرعت هستند‌؛ رسانه‌هایی با امکانات جست‌وجوی بالا. آنها جذابیت‌های تعاملی دارند، بدون مرز هستند و گستردگی دارند.

حالا ممکن است پر از اخبار غیر‌واقعی و بدون سند باشند. ویژگی رسانه‌های کاغذی سندیت آنهاست. هنوز هم روزنامه‌های کاغذی سندیت دارند؛ یعنی اگر سندی را گم کنی، باید به رسانه‌های کاغذی آگهی بدهی که فلان سند گم شده است؛ حتی اگر تیراژ آنها انگشت‌شمار باشد. برخی افراد می‌گویند رسانه‌های کاغذی کارکردی متفاوت دارند و اصلا نباید با رسانه‌های دیجیتال مقایسه شوند. می‌شود رسانه‌ای تحلیلی عمیق، نگارش نو و بدیع و ستون‌های هیجان‌انگیز داشته باشد که مخاطب را معتاد خود کند، اما همه‌ اینها در حد حرف مانده است. مشکلات اقتصادی، دریافت‌نکردن تبلیغات، مشکلات تهیه کاغذ و... . اولین شروع قصه کجا بود؟

این قصه کوچ مخاطب روزنامه‌های کاغذی از کجا شروع شد؟ وقتی آدم‌ها از سر کار دیگر جلوی کیوسک‌های روزنامه نایستادند تا روزنامه و مجله بخرند و فکر کردند تلویزیون پس چه‌کاره است؟ اولین قربانی، روزنامه‌های عصر بودند که دیگر جایی نداشتند و تلویزیون و اخبارش و برنامه‌های مختلف جای آنها را می‌گرفت و بعدها روزنامه‌های صبح هم در رقابت با رسانه‌های دیجیتالِ هزار‌ رنگ و تصویر کم‌رنگ شدند. البته فقط نشریات کاغذی قربانی نشدند، کتاب‌های کاغذی هم دچار مشکلاتی شدند و کتاب‌های دیجیتال و صوتی جایگزین کتاب‌های کاغذی شدند. چه بخواهیم، چه نخواهیم، بحث سانسور همیشه با رسانه‌ها بوده است و نمی‌شود نقش آن را ندید گرفت؛ چه آن زمان که محرمعلی‌خان سانسورچی در چاپخانه نسخه‌ها را می‌خواند و قیچی می‌کرد، در زمان پهلوی اول و دوم و چه امروز... یک بار دیگر هم نوشته‌ام این را... . اصلا لازم به محرمعلی‌خان سانسورچی نیست، بلکه ما روزنامه‌نگاران به خاطر تجربیات‌مان خودمان محرمعلی‌خان سانسورچی شدیم و قبل از نوشتن سانسور کردیم. اما هنوز در بعضی کشورهای دنیا مثل ژاپن، هند و آمریکا نشریات پرتیراژ کاغذی  منتشر می‌شوند و نقش خود را از دست نداده‌اند.

پرتیراژترین روزنامه کاغذی جهان «یومیوری شیمبون»  (Yomiuri Shimbun) است که در ژاپن چاپ می‌شود. این روزنامه با تیراژی میلیونی روزانه منتشر می‌شود و جایگاه اول را در میان روزنامه‌های جهان دارد. اما این استثناست. مردم دنیا در دهه‌های اخیر ترجیح داده‌اند‌در شبکه‌های اجتماعی پرسه بزنند و به آنجا کوچ کنند و ما با نوعی جدید از دانایی سرو‌کار داریم که دانایی نیست. یاد جمله‌ای از کارل گرینفلد، روزنامه‌نگار ژاپنی، می‌افتم که می‌گوید: نظرات ما از پرسه‌زدن در شبکه‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرند، نه مطالعه کتاب‌ها؛ این تقلید از دانایی در‌واقع الگوی جدید نادانی است.

 

 

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.