ترامپ چگونه توانست با خروج از برجام و ترور سردار سلیمانی به بمباران فردو برسد
پیامدهای واگذاری افغانستان
زمانی که ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد، شرایط خاورمیانه کاملا متفاوتتر از آن چیزی بود که آمریکاییها برای آن جنگیده بودند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
ابتدا برای درک بهتر این موضوع کمی به عقب برگردیم
زمانی که ترامپ در دور اول ریاستجمهوری خود بهعنوان رئیسجمهور آمریکا انتخاب شد، شرایط خاورمیانه کاملا متفاوتتر از آن چیزی بود که آمریکاییها برای آن جنگیده بودند. آمریکا احساس میکرد در تمام جبههها در خاورمیانه از ایران شکست خورده است و به گفته هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه آمریکا در دولت اوباما، قبل از آمدن ترامپ هرجا که در خاورمیانه میرفتیم ایران بود و طبیعتا این نشان میداد که برای آمریکا تشکیل خاورمیانه جدید به بنبست خورده بود.
ترامپ بر اساس خلقوخو و رفتار شخصی خود و کمک مشاورانش، به همراه اسرائیل برای تقابل و کاهش نفوذ ایران در خاورمیانه و تشکیل خاورمیانه جدید راهی خارج از عرف دیپلماتیک جهان برای پیشبرد اهداف آمریکا انتخاب کرد. این راه و استراتژی واردشدن به عرصه تقابلهای بینالمللی براساس قدرت است که بیاعتنا به تمام سازمانها و قوانین بینالمللی پیش میرود.
ترامپ در دور اول ریاستجمهوریاش ابتدا سراغ برجام رفت. ایران توانسته بود بهوسیله دکتر ظریف برجام را در زمینه فعالیت هستهای ایران با گروه 1+۵ امضا کند و شرایط را برای فعالیت اقتصادی بیشتر ایران و ثبات آن در منطقه فراهم و سایه تحریمها را برای ایران کم کند. ترامپ در سال 97 از برجام خارج شد و به اصطلاح برجام را پاره کرد؛ چون خوب میدانست نگهداری قدرت احتیاج به اقتصاد قوی دارد و اگر اقتصاد ایران بعد از رفع تحریمها قوی شود، تسلط و قدرت ایران بر خاورمیانه بیشتر خواهد شد. وقتی ترامپ از برجام خارج شد تندروها در ایران از طریق رسانه و گروههای سیاسی خود دکتر ظریف را تحت فشار قرار دادند که در شناخت آمریکاییها اشتباه کردهاید، فارغ از اینکه نمیدانستند ترامپ چه در سر دارد. در آن زمان ظریف فرمانده دیپلماسی و سردار سلیمانی فرمانده میدان ایران بود.
سردار سلیمانی بعد از انقلاب از سال 58 تا 98 به مدت40 سال در میدانهای جنگ بود و از سال 76 تا 98 به مدت ۲۲سال فرماندهی سپاه قدس ایران را در اختیار داشت. خیلی از دشتها و کوههای خاورمیانه را پیاده راه رفته بود و انواع جنگها را با آمریکا و اسرائیل در افغانستان و عراق، سوریه و لبنان تجربه کرده و جالب اینکه در همه این جنگها از میدان پیروز خارج شده بود. وقتی ترامپ ایران را تهدید کرد سردار سلیمانی در جواب او گفت نیرویهای مسلح ایران نمیخواهد، اول باید با نیروهای من، نیروهای سپاه قدس بجنگید که خب طبیعتا در چنین شرایطی جنگ مستقیم و گسترده با ایران بدترین کار بود. همه سیاستمداران و نظامیان آمریکایی مطمئن شده بودند با یک نابغه نظامی طرف هستند که نقش محوری و ساختاری در تسلط ایران بر خاورمیانه از طریق سپاه قدس دارد و جایگزینکردن آن برای هر کشوری بسیار سخت هست. به همین خاطر یک سال بعد از خروج از برجام، ترامپ دستور ترور سردار سلیمانی را در دیماه سال 98 داد و سردار سلیمانی در هنگام خروج از فرودگاه بغداد توسط جنگندهها و پهپادهای آمریکایی ترور شد.
پس از ترور سردار سلیمانی تشکیل خاورمیانه جدید کلید خورد
اولین اتفاق، دو ماه بعد از ترور سردار سلیمانی یعنی اسفند 98 افتاد و آن هم اجراشدن توافق دوحه توسط ترامپ و واگذاری افغانستان به طالبان در قطر بود. ترامپ توافق دوحه را که ابتکار خودش میدانست اجرا کرد تا مطمئن شود طالبان خواستههای او را مدنظر قرار خواهد داد و به گفته یکی از اعضای تیم حاضر در گفتوگوهای دوحه، ترامپ عکس خانه ملاعبدالغنی برادر را به او نشان داد و گفت اگر یک سرباز آمریکایی کشته شود خانهات را بمباران میکنم. تجربه عراق به آمریکاییها یاد داده بود که مطمئن شوند دولت دستنشانده در خاورمیانه با سپاه قدس ایران، ارتباط سیاسی و نظامی پیدا نمیکند. از طرفی ترامپ شخصا دستور ترور سردار سلیمانی را داده بود تا توافق سردار سلیمانی با طالبان اجرا نشود.
به ادعای سایت میدلایستآی سردار سلیمانی در سال 95 (2015) توانسته بود شرایطی به وجود آورد که با طالبان توافق شده بود در مرزهای ایران نگذارند آمریکاییها پایگاه داشته باشند و به طالبان کمکهای مالی و نظامی شود. در ادامه یک سال بعد از ترور سردار سلیمانی یعنی در آبان سال 1399 آذربایجان به کمک ترکیه و انتقال گروههای تروریستی از سوریه به آذربایجان به پیروزی آذربایجان در مقابل ارمنستان کمک کرد، این گروهها همانهایی بودند که در سوریه از سردار سلیمانی شکست خورده بودند. پس از آن در 24 مرداد 1400 جمهوریت در افغانستان سقوط کرد و طالبان وارد کابل شدند و جالب اینکه بعد از این دو اتفاق مهم در همسایگی ایران، اسرائیل در 30 مرداد1400 طرح کشتن با هزار ضربه چاقو در مقابله با ایران را پردهبرداری کرد که براساس آن اسرائیل از طریق ترکیبی از حملات در جبهههای نظامی متعدد و دیپلماتیک با ایران مقابله کند و رفع تحریمهای ایران اتفاق نیفتد. نزدیکشدن به همسایگان ایران و فعالکردن تنشهای قومی و هویتی در داخل ایران از اهداف این استراتژی بود.
سه سال بعد دولت بشار اسد در سال 1403 سقوط کرد. جالبتر اینکه زمانی که دولت بشار اسد سقوط کرد، در سوریه سربازانی از طالبان بودند که سقوط بشار اسد را به ملا هبتالله تبریک میگفتند و در مصاحبه با خبرنگاران میگفتند در جنگ آذربایجان با ارمنستان برای ارتش آذربایجان جنگیدهایم، این را باید در نظر میگرفتیم که طالبان و علیاف و جولانی با مدیریت آمریکا و سازمان سیا مدتهاست با هم همکاری دارند. در سال 1404 در دولت مسعود پزشکیان اسرائیل به ایران حمله کرد و جالبتر اینکه بعد از حمله اسرائیل به ایران و جنگ تحمیلی 12 روزه که اتفاق افتاد، جولانی به آذربایجان آمد و همراه علیاف از سرزمینهای که سربازان جولانی در فتح آن نقش داشتند، بازدید کرد.
در طرف دیگر این داستان بعد از جنگ آذربایجان و ارمنستان همزمان با روی کار آمدن طالبان در افغانستان در ایران در همان سال 1400 ابراهیم رئیسی به عنوان رئیسجمهور انتخاب شد. گروه جبهه پایداری بیشترین فعالیت سیاسی را در این دوره داشت که درحالحاضر سعید جلیلی شناختهشدهترین عضو آن است و در مناظرات انتخاباتی از آن بهعنوان دولت در سایه یاد میشد. از طرفی بعد از خروج ترامپ از برجام و ترور سردار سلیمانی، شرایط به مرور در ایران متفاوت شد. تندروها در جاهای مختلف به هر بهانهای به حسن روحانی و ظریف حمله میکردند. وقتی ترامپ در دوره دوم از بایدن شکست خورد، طبیعتا ایران تلاش میکرد که دوباره شرایط برجام و توافق با بایدن را فراهم کند، ولی بازیهای سیاسی باعث شد که به گفته حسن روحانی، رئیسجمهور وقت ایران، توافق با بایدن فقط برای یک امضا بماند تا در دولت بعد که دولت شهید رئیسی بود این توافق انجام شود، اما در دولت شهید رئیسی هم جلیلی از مخالفان توافق با آمریکا و دولت بایدن بود و در نهایت این توافق انجام نشد.
در مجلس دوازدهم هم اعضای همین گروه پایداری سعی کردند در انتخابات ریاست مجلس، قالیباف را شکست دهند و یک عضو جبهه پایداری را بهعنوان رئیس مجلس معرفی کنند. اعضای همین گروه، دکتر ظریف معاون راهبردی دولت مسعود پزشکیان را بهخاطر گرینکارت فرزندانش مجبور به استعفا کردند، درحالیکه مرتضی آقاتهرانی که رئیس شورای مرکزی جبهه پایداری است خودش گرینکارت آمریکا را دارد.
ندیدن واقعیت دلایل واگذاری حکومت افغانستان به طالبان و اینکه چه عواملی باعث پیروزی علیاف در برابر ارمنستان شد، تأثیرات جبرانناپذیری در چهار سال بعد برای کشور در سال 1404 داشت. اگرچه شهید رئیسی دل خوشی از طالبان نداشت و وقتی ملاغنی برادر به ایران آمد شهید رئیسی به تاجیکستان و دیدار با امامعلی رحمان رفت. برخی اصولگرایان، طالبان را جنبش اصیل منطقه نامیدند و آذربایجان را کشور مسلمان دانستند.
با برآورد اشتباه از اتفاقات منطقه باعث شدند پازل دشمن با روی کار آمدن طالبان و توجهنکردن به اینکه اعضای تحریر الشام و جبهه النصره از طریق ترکیه بهعنوان سربازان علیاف و با داشتن تجهیزات نظامی و پهپادی اسرائیلی توانستند ارمنستان را شکست دهند پس چطور میشد توقع داشت که طالبان و علیاف که پیروزیهای خود را مدیون آمریکا و سربازان جولانی، ترکیه و اسرائیل میدانند، به سمت ایران تمایل داشته باشند. و در نهایت وقتی ترامپ برای بار دوم رئیسجمهور آمریکا شد، در دوره دوم ریاستجمهوری خود همراه اسرائیل و در سال 1404 به ایران حمله کردند و باعث جنگ تحمیلی 12 روزه علیه ایران شدند و ترامپ دستور بمباران تأسیسات هستهای ایران را داد. اما وقتی اتحاد مردم ایران و توان موشکی و توانایی بازسازی فرماندهی نظامی ایران را دیدند، این خود اسرائیل و ترامپ بودند که درخواست آتشبس را دادند. به نظر میرسد باز هم داستان استراتژی مرگ با هزار ضربه چاقو هست تا دوباره خود را بازسازی کنند و به نقاط قوت ایران که در مرحله قبل به آنها ضربه زده بودند، حمله کنند. از طرفی هم از درگیری طولانیمدت با ایران پرهیز کنند، وقتی اسرائیل به ایران حمله کرد، در این جنگ 12 روزه اینقدر شدت درگیری و برخورد موشکهای ایران بالا رفت و احتیاج به تمرکز بیشتر در حمله به ایران بود که بر شدت حملات اسرائیل در سایر جبهههای جنگ در خاورمیانه تأثیر داشت و اگر زمان این حمله و جنگ با ایران بیشتر میشد، فرصت تحرک و بازسازی بیشتری به سایر جبههها علیه اسرائیل میداد.
جاسوسان و نفوذیهای اسرائیل در روز اول جنگ تحمیلی 12 روزه نقش مهمی در ترور فرماندهان نظامی و خرابکاری و انفجار در پدافند هوایی ایران داشتند، ولی جایی که نقشه آنها نقش بر آب شد زمانی بود که با مردم ایران روبهرو شدند و بعد از اینکه جنگ تحمیلی 12 روزه تمام شد، نتانیاهو و مارک روبیو وزیر امور خارجه آمریکا گفتند که درباره تغییر رژیم و حکومت در ایران، مردم ایران تصمیمگیرنده هستند. در حال حاضر ایران هم مشکل قطعی برق و هم کمبود آب دارد، بههمین دلیل دولت جمهوری اسلامی ایران بیشتر از هر زمانی احتیاج به همکاری و همراهی مردم ایران دارد. این همکاری نقش بسیار مهم و تعیینکنندهای در آینده ایران دارد. باید دید این تغییرات در ایران چقدر جدی گرفته میشود و به کدام سو میرود. چون به نظر میرسد یکی از مهمترین مسائلی که بعد جنگ تحمیلی 12 روزه دشمنان ایران در حال بررسی آن هستند، همین همراهی مردم و تغییرات در حکومت و دولت در ایران است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.