یونسکو و تئاتر ابسورد
«درس» و «تشنگی و گشنگی» عنوان دو نمایشنامه از اوژن یونسکو است که در قالب یک کتاب با ترجمه سحر داوری در نشر بیدگل منتشر شدهاند. «درس» نمایشی تکپردهای با سه شخصیت است: پروفسور که بین پنجاه تا شصت سال دارد، شاگرد که دختر جوان هجده ساله است و خدمتکار که بین چهل و پنج تا پنجاه سال سن دارد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: «درس» و «تشنگی و گشنگی» عنوان دو نمایشنامه از اوژن یونسکو است که در قالب یک کتاب با ترجمه سحر داوری در نشر بیدگل منتشر شدهاند.
«درس» نمایشی تکپردهای با سه شخصیت است: پروفسور که بین پنجاه تا شصت سال دارد، شاگرد که دختر جوان هجده ساله است و خدمتکار که بین چهل و پنج تا پنجاه سال سن دارد. نمایش در اتاق کار پروفسور که سالن غذاخوری او نیز هست آغاز میشود. این نمایشنامه نهتنها از آثار مهم یونسکو بلکه یکی از مهمترین آثار تئاتر ابسورد به شمار میرود. یونسکو در اغلب آثارش به موقعیت انسان در جهان مدرن توجه دارد. او در این اثر نیز با روایتی هجوآمیز، در عین ریشخندکردن پیشپاافتادهترین موقعیتها، انزوا و بیمعنایی زندگی انسان را بهشکلی ملموس به تصویر کشیده است. یونسکو با ترسیم فضایی غریب و سردرگمکننده، جلسه درسی را به تصویر کشیده که در نهایت به خشونتی دیوانهوار و مضحک ختم میشود.
در توضیحات کتاب نیز به این نکته اشاره شده که در آغاز نمایش، استاد که آدمی منطقی و مبادی آداب به نظر میرسد، در برخورد با شاگرد تازهاش بهمرور بیطاقتتر و خشمگینتر میشود و شاگرد بینوا هم در مواجهه با یکدندگی و خودکامگی او مستأصل میماند. این نمایشنامه حکایتی است طنزآمیز از مخاطرات فرایند آموزش و البته بازتابی از استبداد حاکم بر اروپا طی سالهای پیش از دهه 1950.
در نمایشنامه دیگر این کتاب یعنی «تشنگی و گشنگی» نیز نبوغ طنزآمیز یونسکو در پرداختن به ماهیت مستبدانه هنجارهای اجتماعی دیده میشود. در این نمایش با سفر اودیسهوار مردی میانسال روبهرو میشویم که خانه و خانوادهاش را رها میکند تا بلکه برای سؤالهایش جوابی پیدا کند و بتواند آزادی و شور ازدسترفته زندگیاش را بازیابد. این نمایشنامه که ماهیتی عمیقا شخصی و تا حدودی زندگینامهای دارد، مملو از آن طنز خیالانگیز، تصویرپردازی زنده و پرتنوع و ذکاوت عاطفیای است که یونسکو را تبدیل به یکی از چیرهدستترین پیشگامان تئاتر ابسورد کرده است.
نویسنده این دو نمایش، اوژن یونسکو متولد ۲۶ نوامبر سال ۱۹۰۹، نویسنده و نمایشنامهنویس فرانسوی-رومانیایی است که البته بیشتر سالهای عمرش را در فرانسه گذرانده است. یونسکو را بارزترین نماینده تئاتر آوانگارد فرانسه مینامند. با وجود اینکه وی شهرتش را مدیون نمایشنامههایش است، کارش را با نمایشنامهنویسی شروع نکرد، او ابتدا شعر و نقد برای مجلهها و روزنامههای رومانیایی مینوشت. او در چهل سالگی اولین نمایشنامهاش را نوشت و اولین کارهای تئاتریاش که از خلاقانهترین و پیشروترین آثارش محسوب میشدند نمایشنامههای کوتاه و تکپردهایاش بودند.
از جمله: آوازهخوان طاس، صندلیها، درس و... . از جمله کارهای بلند او که مربوط به دوره دوم کاریاش هستند میتوان به قاتل و کرگدن اشاره کرد که محبوبیت فراوانی داشتند. او در سال ۱۹۷۰ به عضویت فرهنگستان فرانسه درآمد و همچنین در سال ۱۹۶۴ نامزد دریافت جایزه نوبل ادبیات شد. یونسکو در مارس ۱۹۹۴ در ۸۴سالگی درگذشت. در یکی از دیالوگهای نمایش «تشنگی و گشنگی» میخوانیم: «بهت گفته بودم که نمیخوام. چه فایده. از یه لحظه بیتوجهی من استفاده میکنی. تو فکر یه چیز دیگهم که پیش میآد، فکر همهچی رو که نمیشه کرد. آدم که نمیتونه همهچی رو، همه لحظهها رو، تو مغزش داشته باشه».
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.