دنیای این روزای ما
ناگهان
«ناگهان» واژهای است برخاسته از بیخبری، از جایی که عقل نمیرسد، از لحظهای که دل خبر میشود. «ناگهان»، در را میکوبد، بیاجازه میآید، نه دعوتنامهای دارد، نه ضربآهنگی در پیشدرآمدش.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
«ناگهان» واژهای است برخاسته از بیخبری،
از جایی که عقل نمیرسد،
از لحظهای که دل خبر میشود.
«ناگهان»، در را میکوبد، بیاجازه میآید،
نه دعوتنامهای دارد، نه ضربآهنگی در پیشدرآمدش.
او با شوک میآید، با شگفت، با شعله.
گاه، ناگهان همان لحظهای است که همه چیز دگرگون میشود:
اشک، بیصدا میلغزد،
خنده، بیمقدمه میشکفد،
و زندگی، بدون پیشزمینه، تغییر جهت میدهد.
دل، ناگهان عاشق میشود.
دست، ناگهان رها میشود.
چشم، ناگهان میبیند.
و زبان، ناگهان خاموش میماند.
«ناگهان» حکایتِ لحظهای است که پیشبینیپذیر نبود،
اما همیشه ممکن بود.
او نه در تقویم جای دارد،
نه در برنامهریزیها.
گاه، «ناگهان» چنان تلخ است که زمین زیر پایت خالی میشود،
و گاه، چنان شیرین که آسمان روی سرت باز میشود.
ناگهان، آنجاست که درد معنا میگیرد،
و معنا، درد میزاید.
درست همان نقطه انفجار است؛
انفجارِ فهم،
انفجارِ احساس،
انفجارِ بودن.
آری، «ناگهان» درس عبور است،
آن عبور بیمقدمه،
بیپیشنویس،
بیتعارف.
پس حرمت بداریم لحظههای بیمقدمه را.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.