از دوزخ هولوکاست در غزه تا تجاوز به ایران:
فاشیسم صهیونیستی غرب
کورت توخولسکی، نویسندهِ طنزپرداز آلمانی، از اندوه جنگ تجاوزگرایانهای که هیتلر در اروپا به راه انداخت، جنگی ابعاد توحش آن بیپیشینه، دست بر جان خود گشود و خودکشی کرد. او صلحدوست بود و بر این عقیده که هیچ جنگی برنده ندارد و طرف پیروز هم در غایت، نگاه که میکند، باخته است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
محمود حدادی: 1. کورت توخولسکی، نویسندهِ طنزپرداز آلمانی، از اندوه جنگ تجاوزگرایانهای که هیتلر در اروپا به راه انداخت، جنگی ابعاد توحش آن بیپیشینه، دست بر جان خود گشود و خودکشی کرد. او صلحدوست بود و بر این عقیده که هیچ جنگی برنده ندارد و طرف پیروز هم در غایت، نگاه که میکند، باخته است.
2. جنگی با توحش بیپیشینه، امروزه اسرائیل است که به آن دست زده است. اما متفقین غربی که به هر روی در پاسداری از ارزشهای انسانی به دفع شر هیتلر کوشیدند، شگفتا که امروزه در حمایت از جنایات او به رقابت با یکدیگر رو آوردهاند، در یک سقوط اخلاقی تا به قعری بیبُن.
3. شهر وایمار، کانون ادبیات کلاسیک آلمان است، سکونتگاه گوته، شیلر، هردر و حتی هلدرلین، خاستگاه ادبیاتی که به انساندوستی پیرایهای جاویدان بخشید. از این شهر کوچک، با عبور از جنگل تیرهکاجها، تا به اردوگاه مرگ بوخنوالد، پیاده یک ساعت بیشتر راه نیست. به حکم یک فرمانده امریکایی شماری از ساکنان این شهر را به این اردوگاه بردند تا به چشم خود ابعاد جنایت را ببینند. کورههای آدمسوزی و تل جنازهها و بازماندگانِ تا به مرزِ اسکلت تکیده را. بسیاری از این ساکنان شهر زیر بارانی از اشک سوگند خوردند که خبر نداشتهاند.
شاید آلمانیهای سادهاندیشتر، حتی در همسایگی با دوزخ کشتار، ماهها از هولوکاست، از حل مسئله نهایی یهود، در همسایگی بیفاصل خود، بیاطلاع بودند. اما با امکانات رسانهای امروز، جهان بیش از یک سال و نیم است که هر روز در غزه به عینه هولوکاست را میبیند. و هنوز اسرائیل این امتیاز را دارد که از قدرت تسلیحاتی، تبلیغاتی، اطلاعاتی و مالی غرب برخوردار باشد در تداوم بخشیدنی روزانه به دوزخ هولوکاست در غزه، در حل مسئله نهایی فلسطین. دولت آلمان، یا جز دولت، مجلس آن و نمایندگان این ملت در این میان چه کرداری دارند؟
4. صحنه رویداد روشن است: آلمان، یا به تعبیری آلمانیها -غیر از آن نیروها که به قیمت جان با هیتلر سازگاری نکردند، در گذشتهِ یهودیکش خود گرفتارند و شرمنده تاریخ اما در پشیمانی از یهودیکشی، درس انساندوستی نگرفتهاند. وگرنه همزمان میپذیرفتند که در لهستان، چکسلواکی و فرانسه هم کشتار کردهاند، و با رفتن تا عمق سرزمینهای روسی، بیش از بیستوهفت میلیون مردم این کشورها را کشتهاند. دغدغه وجدان فقط و فقط در قبال اسرائیل دارند، تا آنجا که موجودیت اسرائیل را در ابعادی فراقانونی با موجودیت خود گره زدهاند و یکی میدانند. و چون اسرائیل موجودیت خود را با آپارتاید، با نژادپرستی و نفی ملتهای پیرامونی خود گره زده است، دولت آلمان -دولت کنونی، که افتخار دارد در انتخاباتی آزاد، به این مقام رسیده است، در سرسپردگیاش به اسرائیل، انگاری از فاشیسم هیتلری به فاشیسم صهیونیستی رسیده است. برای احزاب دست راستی آلمان فاشیسم اعتیاد شده است، اعتیادی که از ترک آن عاجزند.
5. دو هفته پیش از شبیخون شبانه اسرائیل به ایران، تجاوزی بدون اعلام جنگ، وزیر خارجه دولت اسرائیل به برلین رفت. در ظاهر به بهانه شصتمین سال برقراری روابط دوسویه دیپلماتیک. و البته رئیسجمهوری آلمان هم در تلآویو به حضور نتانیاهو رسید، چون ظاهرا فعلا نمیتوانند این جنایتکار جنگی را که حکم پیگرد قانونی دارد، به آلمان دعوت کنند، البته فعلا! چون که صدراعظم تازه به صدارت رسیده این کشور قول داده است در اولین فرصت او را به برلین دعوت کند. هرچه باشد نتانیاهو هم مثل خودش پسریخت انتخاباتی آزاد است. در این دیدارها که ظاهر آن مراسم شصتمین سال برقراری رابطه دیپلماتیک است، در پس پرده این مراسم بدون شک به جزئیات حمایت بیچونوچرای آلمان از تجاوز اسرائیل به ایران، و میزان چگونگی این حمایت پرداختهاند. بر اساس کدام شواهد چنین ادعایی؟ بر اساس کثافتی که از آن پس دائم از دهان فریدریش مرتس بیرون میریزد در حمایت از این تجاوز. فریدریش مرتس در جنگ رسانهای خود علیه ایران تنها نیست. او در این میان سخنگوی گروه هفت در دیدار این گروه در کانادا هم هست.
6. مرتس در بازگشت از جلسه گروه هفت تجاوز اسرائیل، شبیخون نظامی اسرائیل را به ایران، «زحمت شاق و کار کثیفی خواند که اسرائیل برای همه ما، یعنی که غرب، به ناچار انجام میدهد، به ناچار و در دفع ترور!» اما در بیان دید فاشیستی خود جسارت کافی هم نداشت و اول، این خانم خبرنگار سفارشی بود که کثافت را به دهان صدراعظم آلمان گذاشت و پس از آن بود که جناب مرتس به نشخوار آن پرداخت، تا به عنوان شخص اول دولت آلمان، دیپلماسی، حقوق ملتها، منشورها، قوانین جهانی و اصول اخلاقی را با الفاظی مبتذل زیر پا بگذارد.
7. هاینریش مان در رمان شهره خود «زیردست» زمینههای روانی و اجتماعی پیدایش فاشیسم را سالها سال پیش از غلیان آن در آلمان با چنان دقتی وصف کرد که آلمانیها بعد از جنگ جهانی دوم از او به دل گرفتند که تو، که همهچیز را گفتی، چرا آن را به نام نخواندی تا ما از آن بر حذر باشیم. این رمان از چه میگوید؟ از اینکه طبقه متوسط آلمانی در اوایل قرن بیستم به کدام دلایل عینی و ذهنی به آتشافروزی در جنگ جهانی اول رو آورد:
فرهنگ آلمان در آن زمان وامدار یهودیان فرهیخته و بزرگی چون خانواده فرانک، سوایگ و کلمپرر بودند، شخصیتهای درخشان عرصه هنر، ادبیات و موسیقی. طبقه متوسط آلمانی در پیروی از ناسیونالیسم قیصری یک جنگ تجاوزگرایانه به راه انداخت و بعد از شکست قیصر به زیردستی هیتلر درآمد و به قتل عام همان یهودیان فرهیخته رو آورد. اما سپس که به ضرب اسلحه متفقین ناچار به تسلیم بیقید و شرط شد، برای جبران آن خطای نابخشودنی به سرسپردگی جنایتکاران دولتهای صهیونیستی در جنایتهای نابخشودنی آنها درآمد تا نشان دهد -در وجود و وجنات سیاستمداری از قماش فریدریش مرتس- در صفت و منش همچنان زیردست است.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.