تضمین صلح جهانی با تسلیم و صلح تحمیلی ایران شدنی است؟
انجام عملیات طوفان الاقصی توسط فلسطینیان با ویژگیهای خاص خودش بهعنوان یک جنگ نامنظم پیشدستانه و به دنبال آن حمله انتقامجویانه اسرائیل به ریاست نتانیاهو و واکنشهای حمایتی دولتمردان عضو شورای امنیت و وتوی پی در پی آمریکا برای گسترش جنگ خارج از قواعد بینالمللی سبب شد اولین خطایی هالهای در مدیریت جنگ در ذهن نتانیاهو شکل بگیرد که آزادی کامل در پیشبردن روند جنگ در غزه را دارد.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
علی شیرین-دانشآموخته دکترای مدیریت دولتی: انجام عملیات طوفان الاقصی توسط فلسطینیان با ویژگیهای خاص خودش بهعنوان یک جنگ نامنظم پیشدستانه و به دنبال آن حمله انتقامجویانه اسرائیل به ریاست نتانیاهو و واکنشهای حمایتی دولتمردان عضو شورای امنیت و وتوی پی در پی آمریکا برای گسترش جنگ خارج از قواعد بینالمللی سبب شد اولین خطایی هالهای در مدیریت جنگ در ذهن نتانیاهو شکل بگیرد که آزادی کامل در پیشبردن روند جنگ در غزه را دارد. در این مسیر، رهبری معظم ایران هشدار داد واکنشها و حمایتهای خارج از عرف بینالملل سبب شده دولت اسرائیل انجام هر امری در غزه را از بمباران بیمارستانها تا کشتن خبرنگاران، دفاع از حق خود بداند و علیرغم فشار افکار عمومی جامعه جهانی و حتی مردم اسرائیل در تعیینتکلیف حقوق اسرای جنگی، نتواند ادراک عقلایی برای خروج از جنگ داشته باشد. این روند با حملات دیگر به سفارت ایران در سوریه و حمله تمامعیار به لبنان در پاسخ به حملات پراکنده حزبالله لبنان رخ داد؛ بهگونهای که خارج از عرف قواعد و استانداردهای بینالمللی جنگ، همچون انفجار پیجرها، استفاده از بمبهای 80تنی برای نابودی انسانها ازجمله رهبران حزبالله لبنان، نظام بینالملل را به چالش کشید. او راه عبور و ایجاد آرامش برای مردم اسرائیل را نابودی مخالفان با هر روشی دانست و در اذهان جامعه جهانی این تفکر جای گرفت از نظر رهبران اسرائیل و دولتهای حامی آنها، «مردم اسرائیل قوم برتر در نظام جهانی هستند و هر آنچه برداشت شود که هرکسی اندکی آرامش آنها را تهدید کند، باید نابود شود و آنها محدودیتی در تصاحب حق دیگران ندارند». در ادامه نیز تهدیدات متوجه ایران شد و با بهانه تهدید اسرائیل از ناحیه پیشرفتهای هستهای ایران، بدون مشخصبودن اهداف رفع تهدید، با همراهی جاسوسان داخلی در اولین گام و بدون توجه به ظرفیت جانشینپروری در سیستم نظامی ایران با به شهادت رساندن برخی فرماندهان نظامی و دانشمندان هستهای و تلقی پیروزی بزرگ، خطای دوم در مدیریت جنگ برای رهبران اسرائیل و دولتهای عضو گروه 8 اتفاق افتاد. خطای هالهای این بود که تصور کردند با نادیدهگرفتن قواعد جنگی میتوان نظم دلخواه را مطابق عقلانیت اقلیت جهانی ایجاد کرد. این خطای هالهای هم سبب شد مسیر پایان این عملیات را گم کنند. با اقدامات تقابلی ایرانیان، اکنون سردرگمی نتانیاهو با به چالش کشیدن رویکرد صلحطلبانه ترامپ در سطح آمریکا همراه شده است؛ چراکه از یک طرف اسرائیل در دام پاسخهای نظامی ایران که مطابق منشور ملل متحد و جامعه جهانی و مورد تأیید مردم جهان است، گرفتار شده و از طرف دیگر پایگاه رأی ترامپ در آمریکا مبتنی بر رویکرد ترامپ و تیمش است که ادعا کردهاند به دنبال پایان جنگهای طولانی و ارتقای صلح جهانی هستند. این پارادوکس در ذهن ترامپ و تیمش شکل گرفته که چگونه میتوانند با حفظ این رویکرد، بر ارتقای صلح جهانی به رهبری آمریکا و با مدیریت ترامپ ببالند و در تاریخ آمریکا و جهان ماندگار شوند. بنابراین خطای هالهای دیگری در مدیریت جنگ بدون توجه به قدرت ایران و نگاه مردم دنیا، مردم آمریکا و حتی مردم اسرائیل در رویکرد تجاوزطلبانه نتانیاهو و آزادی در جنگ در حال رخدادن است و آن اینکه ایران بایستی به هر شکلی تسلیم شود و صلح مورد نظر ترامپ را بپذیرد. موضع رسمی رهبری معظم ایران در این زمینه نشانگر تمایل به صلح جهانی در قالب قواعد بینالمللی و جلوگیری از اقدامات تجاوزطلبانه از سوی کشورهای دیگر و پذیرش نظم نوین جهانی با حمایت قدرتهای عاقل جهانی ازجمله ایران در وضعیت کنونی، یک استراتژی برد-برد برای ایران و آمریکا و جامعه جهانی و حتی مردم اسرائیل است. خودشیفتگی و خطاهای هالهای پی در پی نتانیاهو در مدیریت جنگ، نباید مردان تصمیمگیر در نظام بینالملل را تحت تأثیر قرار دهد. محدودیت ترامپ در فرایندهای کنگره برای حفظ جان سربازان آمریکایی، به جلوگیری از خطای هالهای در مدیریت جنگ کمک میکند. با ادراک درست ترامپ و تیمش از شرایط موجود، میتوان بهطور منطقی طرحی نو درانداخت و پذیرفت در کنار کشورهای پیشرفته، کشورهای دارای حق پیشرفت مثل ایران در چارچوب قوانین بینالملل بدون تهدید جهانی به همافزایی قدرت جهانی و ایجاد نظم نوین جهانی و در نهایت صلح جهانی کمک خواهند کرد و اینگونه رویکرد صلحطلبانه ترامپ در تاریخ آمریکا و جهان ثبت میشود. در غیر این صورت، تهدید غرور ملی یک کشور و محرومیت مردم از حقوق و آزادیهای انسانی، دامنزدن به تقابل همیشگی و جنگهای بیپایان است و هرگز صلح جهانی مبتنی بر قواعد برخاسته از ادراکات نادرست و خطاهای هالهای در مدیریت جهانی، تضمین نمیشود و سؤال اساسی این است که اگر این خطاهای هالهای در مدیریت اتفاق نمیافتاد، اکنون حال مردم غزه، لبنان و حتی اسرائیل چگونه بود و اگر خطاهای هالهای نتانیاهو توسط ترامپ ادامه یابد، حال مردم آمریکا و سایر ملل چگونه خواهد شد؟ این بحث ادامه دارد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.