تهران در میدان جنگ خاموش؛
محلههایی که باید زنده بمانند
یک پژوهش شهری هشدار میدهد در صورت وقوع تهدید نظامی، سایبری یا تروریستی جدی، در ۷۲ ساعت نخست هیچ کمکی به شهر نخواهد رسید. تنها راه نجات، محلههایی خوداتکاست که بتوانند مستقل زنده بمانند و مقاومت کنند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: یک پژوهش شهری هشدار میدهد در صورت وقوع تهدید نظامی، سایبری یا تروریستی جدی، در ۷۲ ساعت نخست هیچ کمکی به شهر نخواهد رسید. تنها راه نجات، محلههایی خوداتکاست که بتوانند مستقل زنده بمانند و مقاومت کنند.
یک سند ۷۰صفحهای از مرکز مطالعات و برنامهریزی شهر تهران، هشدارها و پیشنهادهایی را درباره جنگهای درونشهری مطرح میکند؛ جنگی که دیگر در مرزها نیست، بلکه در کوچهها، پشتبامها و زیرساختهای حیاتی شهر جریان دارد. این گزارش تأکید دارد که در صورت حمله نظامی، سایبری یا شورش سازمانیافته، نهادهای رسمی تا ۷۲ ساعت قادر به واکنش مؤثر نخواهند بود. امداد، دارو و آب در دسترس نخواهد بود، بنابراین محلهها باید خودشان در این بازه زمانی زنده بمانند.
در این گزارش، محله فراتر از یک بخش کالبدی شهر تعریف شده و به عنوان واحدی خوداتکا معرفی میشود که باید زیرساختها، آموزش، ذخایر حیاتی و شبکههای ارتباطی مستقل خود را داشته باشد. در این الگو، هر محله باید بتواند مانند یک «دولت کوچک» در بحران عمل کند. شهرها در جنگهای آینده دیگر پناهگاه نیستند، بلکه هدف اصلیاند. تهران به دلیل تمرکز زیرساختها، جمعیت و مراکز سیاسی، بهشدت آسیبپذیر است. تجربه جنگهای شهری در سوریه و اوکراین نشان داده است که نبردهای قرن بیستویکم در دل شهرها رخ میدهد.
سناریوی گزارش حملهای را ترسیم میکند که نهتنها نقاط خاص، بلکه کل شبکههای حیاتی مانند برق، آب، اینترنت و حملونقل را هدف قرار میدهد. داروخانهها و مراکز درمانی از کار میافتند، اورژانسها قادر به امداد نیستند و تنها پناهگاه، محله است. اما آیا محلهها آمادهاند؟
مفهوم پدافند غیرعامل در این گزارش معنایی نو یافته است؛ نه سنگر و پناهگاه بتونی، بلکه آموزش، همکاری اجتماعی، ذخیره منابع و ایجاد اعتماد میان ساکنان. محلهای تابآور است که مردمش یکدیگر را بشناسند و برای مقابله با بحرانها آموزش دیده باشند.
شهر تهران با همه پیچیدگیها هنوز آماده این چالش نیست. تجربههای گذشته مانند آتشسوزی پلاسکو و قطعی برق تابستانی نشان دادهاند که بحرانها میتوانند بهسرعت نظامهای شهری را فلج کنند. گزارش تأکید دارد که محلات باید از امروز آمادگی لازم را کسب کنند.
اجرای این طرح نیازمند عزم جدی شهرداری، نهادهای محلی و مشارکت مردم است. تدوین نقشههای پدافند محلهای، تشکیل شورای مدیریت بحران محلی، آموزش عمومی و برگزاری رزمایشهای دورهای از جمله اقدامات ضروری هستند.
در دل گزارش، الگویی دقیق از یک محله خوداتکا طراحی شده است: واحدی اجتماعی با زیرساختهای چندمنظوره، شبکههای خدماتی موازی، فضای ذخیرهسازی مایحتاج ضروری، سیستمهای اطلاعرسانی اضطراری، مراکز محلی تصمیمگیری و از همه مهمتر نهادهای محلی قدرتمند. این محله باید قادر باشد در برابر حملات سایبری، کمبود انرژی، آشوبهای شهری و حملات تروریستی مقاومت کند. الگوی محلات خوداتکا فقط پاسخی اضطراری به بحرانها نیست، بلکه زمینهای برای رشد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی و احیای هویت محلی است. به زعم گزارش، هرچند در شرایط آرامش، این محلات موجب تقویت مشارکت شهروندی و رفاه اجتماعی میشوند، اما در شرایط بحرانی، نقش حیاتی آنها به عنوان «دولت محلی اضطراری» برجسته میشود.
پژوهش تأکید دارد که بحرانها اغلب ناشی از برهمخوردن تعادل میان نیازها و توانمندیها در محلههاست. براساس این، تمرکز بر ظرفیتهای محلی مانند آموزش، سازماندهی، تمرکززدایی، ذخیرهسازی منابع و طراحی معابر ایمن میتواند این تعادل را بازگرداند. تهران امروز به بازآرایی دقیق در لایههای محلی خود نیاز دارد؛ نهفقط به دلیل زلزله یا سیل، بلکه برای مقابله با جنگهای ترکیبی، فروپاشی دیجیتال و تهدیدهای نوین علیه زیرساختها.
بنابراین «محله خوداتکا» باید دارای ویژگیهایی از این دست باشد: پناهگاههای چندمنظوره و امن برای ساکنان؛ شبکه معابر اضطراری برای خروج، امدادرسانی و دسترسی اورژانسی؛ ذخایر حیاتی از غذا، دارو و آب آشامیدنی؛ سیستمهای اطلاعرسانی مستقل و آموزشدیده؛ و مهمتر از همه نهادهای محلی مردمی توانمند و آموزشدیده برای فرماندهی اولیه در بحران.
یکی از نکات مهم گزارش، تأکید بر «پدافند غیرعامل محلهمحور» است. برخلاف روشهای کلاسیک دفاعی، در اینجا تمرکز بر ظرفیتهای مردمی و زیرساختی در سطح خرد (محله) است. محلهای تابآور نیازی به تجهیزات سنگین ندارد، بلکه باید شبکهای از همکاری، آگاهی و آمادگی روانی و اجتماعی میان ساکنانش برقرار باشد.
نویسندگان هشدار میدهند: در نبود این آمادگی، حتی محلههایی با ساختمانهای مقاوم هم در برابر جنگ روانی، آشوب اجتماعی و فروپاشی خدمات حیاتی تاب نخواهند آورد.
اگرچه سند پنجساله این پژوهش، دستور کار دقیق سالهای ۱۴۰۲ تا ۱۴۰۷ را ارائه میدهد، اما اجرای آن نیازمند عزمی فراتر از برنامهریزی کاغذی است. شهرداری تهران باید ابزارهای نهادی، منابع مالی، مشارکت مردمی و اراده سیاسی کافی برای پیادهسازی این الگو داشته باشد. بدون این الزامات، الگوی خوداتکایی در حد یک آرمان باقی خواهد ماند.
این گزارش تأکید دارد اگر تهران میخواهد زنده بماند، باید محلاتش را به سنگرهای تابآور و خوداتکا تبدیل کند؛ محلههایی که در زمان جنگ یا بحران، پناهگاهی مطمئن برای ساکنان باشند.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.