دیپلماسی علمی راهگشای ارتباط بین ایران و ایالات متحده
از آنجا که تعریف واحدی از دیپلماسی علمی وجود ندارد، ممکن است به «علم در دیپلماسی» اشاره شود، یعنی راههایی که علم میتواند به شناسایی و حل مشکلات مهم سیاست عمومی کمک کند و یا از «دیپلماسی برای علم» صحبت کنیم که در آن جامعه علمی به منابع چندین دولت به عنوان مبنایی برای انجام پروژههای علمی مشترک دسترسی پیدا میکند. تعریف دیگر «علم برای دیپلماسی» است که به شرایطی اشاره دارد که در آن همکاری علمی در عین حال مبنایی برای همکاریهای سیاسی است که در گذشته وجود نداشته یا بسیار محدود بوده است و باعث آغاز ارتباط بین دولتها میشود. البته این موضوع، باید از «همکاری علمی بینالمللی» متمایز شود که بهطورکلی در جوامع دانشگاهی در حال انجام است، اما رسما یا عمداً اهداف دیپلماتیک برای تغییر سیاست را دربر نمیگیرد. به عبارت دیگر، دیپلماسی علمی به نوعی، بهکارگیری پتانسیل بالای همکاری علمی بینالمللی است که با انگیزه ایجاد یا تقویت روابط بین جوامع یا کشورها انجام میشود.

علی طهایی-عضو هیئتعلمی دانشگاه خوارزمی: از آنجا که تعریف واحدی از دیپلماسی علمی وجود ندارد، ممکن است به «علم در دیپلماسی» اشاره شود، یعنی راههایی که علم میتواند به شناسایی و حل مشکلات مهم سیاست عمومی کمک کند و یا از «دیپلماسی برای علم» صحبت کنیم که در آن جامعه علمی به منابع چندین دولت به عنوان مبنایی برای انجام پروژههای علمی مشترک دسترسی پیدا میکند. تعریف دیگر «علم برای دیپلماسی» است که به شرایطی اشاره دارد که در آن همکاری علمی در عین حال مبنایی برای همکاریهای سیاسی است که در گذشته وجود نداشته یا بسیار محدود بوده است و باعث آغاز ارتباط بین دولتها میشود. البته این موضوع، باید از «همکاری علمی بینالمللی» متمایز شود که بهطورکلی در جوامع دانشگاهی در حال انجام است، اما رسما یا عمداً اهداف دیپلماتیک برای تغییر سیاست را دربر نمیگیرد. به عبارت دیگر، دیپلماسی علمی به نوعی، بهکارگیری پتانسیل بالای همکاری علمی بینالمللی است که با انگیزه ایجاد یا تقویت روابط بین جوامع یا کشورها انجام میشود.
دیپلماسی علمی یک موضوع نسبتا جدید است که عمدتاً در قرن بیستم مورد توجه جوامع قرار گرفته است. با افزایش همکاریهای علمی بینالمللی در سازمانها و آغاز همکاریهای دو و چند جانبه بینالمللی که به فعالیتهای علمی مشغول هستند، امکانات دیپلماسی علمی افزایش یافته است. نقطه آغازین این موضوع ایجاد شورای بینالمللی اتحادیههای علمی و نقطه عطف آن تأسیس یونسکو بود. پس از آن تأسیسات تحقیقاتی سازمان اروپایی تحقیقات هستهای (سرن) شکل گرفت که نقش مؤثری در ارتباطات بین کشورها و مجامع دانشگاهی ایفا کرد. پس از آن، همکاری علمی بین ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد، شامل تحقیقات واکسن فلج اطفال، مأموریتهای فضایی مشترک و فعالیتهایی برای معاهده منع آزمایش هستهای ادامه یافت. در خاورمیانه نیز، آزمایشگاه سینکروترون سزامی، کشورهای شرکتکننده را گرد هم آورد و فرصتی بینظیر برای همکاری علمی بینالمللی ایجاد کرد.
البته هنوز دیپلماسی علمی در سطح بینالمللی به اندازه کافی نهادینه نشده است تا بتوانیم به موقعیت مشخص آن به عنوان بخشی از دیپلماسی و روابط بینالملل بهطور گسترده اشاره کنیم. اما، حوزهای است که در روابط خارجی در سطح جهان اهمیت فزایندهای دارد. در عین حال، باید تأکید شود که دیپلماسی علمی به فعالیتهای بین دولتها محدود نمیشود که این یکی از ویژگیهای ماهیت مشارکتی علم در سطح جهانی است. در اغلب کشورهای توسعهیافته، وزارت امور خارجه و سازمانهای توسعه بینالمللی، همگی دارای دفاتر علم و فناوری هستند که شامل بخش توسعه جهانی و برنامههای متنوعی برای همکاری بینالمللی علم و فناوری هستند و دیپلماسی علمی را به طور رسمی در اهداف سیاست خارجی خود گنجاندهاند. به طور متعارف، دیپلماسی علمی در یک محیط بیگانگی بین دولتها، جایی که روابط دیپلماتیک رسمی وجود ندارد و در آنجا که پیگیری روابط مستقیم سیاسی دشوار یا غیرممکن بوده، دارای ارزش دوچندان است و باعث میشود حفظ ارتباطات بین دولتها در دوران فقدان روابط رسمی تسهیل شود.
بهعنوان مثال، ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی در طول جنگ سرد که در آن دانشمندان اطلاعات را ردوبدل میکردند، در کنفرانسهای بینالمللی شرکت و همکاری میکردند؛ این نوع دیپلماسی به عنوان راهگشا عمل میکرد. بهطور کلی علم در همه ابعاد آن، میتواند پایهای مؤثر برای همکاری در گذر از مرزهای سیاسی باشد که عبور از آن دشوار است، زیرا روشها، گفتمان، اخلاق و نتایج علم مختص یک ملت خاص نبوده و معمولا غیرسیاسی و در همه جا مشترک است. علاوه بر این، دانشمندان به طور ذاتی به پرداختن به حل مشکلات چالشبرانگیز، در مقیاس بزرگ که دامنه جهانی دارند، مانند تغییرات آب و هوا، بیماریهای همهگیر، آلودگیهای صنعتی و... که نیاز به همکاری علمی بینالمللی دارند، علاقهمند هستند. با توجه به ارزش شفافیت و گردش آزاد اطلاعات علمی، صرفنظر از موقعیت مکانی، دانشمندان اغلب در مفروضات و اهداف چارچوبهای ارتباطی مشترکی دارند که سیاستمداران یا دیپلماتهای سنتی چنین نیستند. بنابراین دانشمندان میتوانند سیاستگذاری چندجانبه متمرکز بر مشکل را ایجاد کنند که میتواند در نهایت منجر به حل مشکلات سیاسی مشترک شود.
عطف به ماده 15 میثاق بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی مصوب 1966 مجمع عمومی سازمان ملل متحد، کشورهای طرف این میثاق حق بهرهمندی از پیشرفتهای علمی و مجاری آن را دارند و بایستی تدابیر لازم برای تأمین، حفظ، توسعه و ترویج علم و فرهنگ را انجام دهند، همچنین آزادی لازم برای تحقیقات علمی و فعالیتهای خلاقه محترم شمرده شده و توسعه همکاری بینالمللی در زمینه علم و فرهنگ توصیه شده است.
از آنجا که دولتهای ایران و آمریکا پایبند به این میثاق هستند و همچنین بسیاری از دانشمندان دو کشور، در این دیدگاه که تعامل مبتنی بر علم، مبنایی کلیدی برای رسیدگی به مشکلات جهانی و بهبود درک متقابل است، همسو هستند، امکان تعاملات زیادی وجود دارد. چاپ مقالات مشترک در مجلات علمی شامل دانشمندان ایرانی و آمریکایی، به ویژه در زمینههای علوم پزشکی و مهندسی، شیمی، اخلاق زیستی و فیزیک در طول چهار دهه گذشته، کماکان وجود داشته است و پژوهشگران آمریکایی در کنفرانسهای دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی ایران سخنرانی کردهاند و متقابلا دانشمندان ایرانی از دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی ایالات متحده بازدید و سخنرانی کردهاند. این امر به تبادل علمی بین دو کشور کمک کرده است. محققان دو کشور با مشکلات یکسانی در زمینه علوم زیستی، از مقابله با بیماریهای همهگیر، تحقیقات سلولهای بنیادی، سلامت جامعه، پرداختن به موضوعات مربوط به مهندسی و فناوریهای نوین و چالشهای دیگر مواجه هستند. پرداختن به این موضوعات به طور مشترک باعث ترویج گفتوگو و تعاملات بیشتر و در نتیجه تسهیل روابط سیاست بینالمللی مشترک میشود.
در حال حاضر سالانه هزاران دانشجوی ایرانی برای تحصیل به دانشگاههای آمریکا میروند. عدم ارتباط سازنده، مشکلات قابل توجهی را برای دانشجویان ایرانی ایجاد میکند که در زمان حضور در آمریکا به منابع مالی دسترسی مطمئنی ندارند زیرا نمیتوانند به راحتی نقل و انتقال مالی داشته باشند. کاهش تحریمها، ادامه تحصیل دانشجویان ایرانی در ایالات متحده را آسانتر کرده و حتی امکان جذب دانشجو از ایالات متحده در برخی رشتههای خاص در دانشگاههای مطرح کشور وجود دارد و این تبادل دانشجو به بعد مهمی از دیپلماسی علمی در بین دو کشور تبدیل خواهد شد. دانشجویان ایرانی که در ایالات متحده تحصیل میکنند یا آمریکاییهایی که در آینده برای تحصیل به ایران میآیند، میتوانند تجربیات دقیقتری را به هر دو طرف منتقل کنند که این موضوع به هر دو کشور کمک میکند تا حدی از کلیشههای منفی خود درمورد یکدیگر عبور کنند.
در عین حال، میتوان شبکههای اجتماعی با سایر دانشجویان بینالمللی را فعال کرد که پایهگذاری برای همکاریهای علمی بیشتر خواهد بود. بنابراین، اعضای هیئت علمی و دانشجویان میتوانند نقش پل ارتباطی مهمی را برای عادیسازی روابط ایفا کنند. سابقه همکاری علمی بین ایران و ایالات متحده، همراه با سوابق تاریخی موجود دیپلماسی علمی موفق بین سایر کشورها بر پایه میثاق سازمان ملل متحد، به عنوان نمونههای مهمی از ارتباطات علمی، که دارای ارزشهای مشترک و تعهدات جهانی است، میتواند منجر به ارتقای روابط سیاسی دوجانبه شود.