|

به مناسبت تجدیدچاپ «عروسک‌خانه» هنریک ایبسن

ایبسن و فرهنگ عروسک‌پرور

از آثار مختلف هنریک ایبسن ترجمه‌های مختلفی به فارسی موجود است و برخی آثار او با چند ترجمه منتشر شده و این به‌تنهایی نشان‌دهنده اهمیتی است که او در تاریخ ادبیات نمایشی و تئاتر دارد. ایبسن نمایش‌نامه‌نویس پرکاری است که نویسندگی‌اش به چند دوره تقسیم شده و در هر دوره ویژگی‌هایی متمایز را می‌توان دید. در میان آثار ایبسن «عروسک‌خانه» جایگاهی ویژه دارد و به اعتقاد بسیاری از منتقدان شاهکار او به شمار می‌رود.

ایبسن و فرهنگ عروسک‌پرور

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

شرق: از آثار مختلف هنریک ایبسن ترجمه‌های مختلفی به فارسی موجود است و برخی آثار او با چند ترجمه منتشر شده و این به‌تنهایی نشان‌دهنده اهمیتی است که او در تاریخ ادبیات نمایشی و تئاتر دارد. ایبسن نمایش‌نامه‌نویس پرکاری است که نویسندگی‌اش به چند دوره تقسیم شده و در هر دوره ویژگی‌هایی متمایز را می‌توان دید. در میان آثار ایبسن «عروسک‌خانه» جایگاهی ویژه دارد و به اعتقاد بسیاری از منتقدان شاهکار او به شمار می‌رود. این نمایش‌نامه اولین‌بار در سال 1879 منتشر شد و آن‌طور که بهزاد قادری، مترجم اثر می‌گوید، این کتاب دومین اثر در «چرخه پدیدارشناسی ذهن و سیر جدل تاریخی برای رسیدن به آگاهی‌های تاریخی متفاوت» است.

«عروسک‌خانه» را «باد شمال» درام مدرن خوانده‌اند که با وزیدنش به قاره اروپا و آمریکا «نمایش‌نامه‌های شبه‌شکسپیری فاخر و ملودرام‌های خوش‌تراش فرانسوی» را از عالم تئاتر رفت و صحنه را از بی‌مایگی پالود. از این منظر و در زمان ایبسن، این اثر همان نقش «تئاتر بی‌رحمی» آرتو در دهه 1930 را داشت: اعتراض به تئاتر خوش‌ساخت، بی‌آزار، و عوام‌پسند برخاسته از زندگی میان‌مایگان. مقیاس‌های ایبسن برای استفاده از بن‌مایه «عروسک» در آثارش بسیار گسترده و کلان است. به‌همین‌دلیل عروسک‌خانه تنها ماجرای «عروسک»‌بودن نورا نیست؛ اینجا ایبسن به عمق یک معضل اجتماعی اشاره می‌کند و از فرهنگ عروسک‌پرور سخن می‌گوید. «عروسک‌خانه» متنی مهم در میان تمام تلاش‌هایی به شمار می‌رود که از اواخر قرن نوزدهم برای احقاق حقوق زنان در جریان بوده است.

این نمایش‌نامه در زمان خودش و هنگام اولین اجرایش در سال 1879، برای مخاطبانش تجربه‌ای شوک‌آور بود، چراکه در پایان نمایش‌نامه، نورا شوهر و خانواده‌اش را رها می‌کند و می‌رود. اگرچه این پرسش همچنان باقی است که آیا ترک‌کردن خانه از طرف نورا به رهایی او در جامعه‌اش می‌انجامد یا نه، با این‌ حال روایت ایبسن در این نمایش‌نامه اهمیتی انکارناپذیر دارد. قادری در مقدمه‌اش اشاره می‌کند که از میان 15 هزار اجرای ثبت‌شده از مجموعه آثار ایبسن، سه‌هزارو ۷۸۷ مورد به «عروسک‌خانه» تعلق دارد و «این نشان می‌دهد که فرهنگ‌های مختلف، دست‌کم 87 تای آن، در دنیا معجزه را در افق بالندگی انسان نسبت به دو جنسیت دور از دسترس نمی‌دانند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند؛ ایران نیز با اجراهای متفاوت، ترجمه/بازترجمه، و اقتباس سینمایی از این اثر نشان داده است که این معجزه اجتماعی را باور دارد».

یکی از ویژگی‌های ترجمه‌های قادری از آثار ایبسن، مقدمه‌های مفصلی است که او درباره هر اثر و نیز جهان نمایشی ایبسن نوشته و در آنها به وجوه مختلف هنری و فلسفی نمایش‌نامه‌ها، زمینه تاریخی‌شان، ارتباطات بینامتنی آنها و... پرداخته است. قادری در مقدمه خواندنی‌اش در «عروسک‌خانه»، درباره نقش نورا در خانه پدری و خانه شوهر به‌درستی نوشته «عروسک‌خانه جایگاه مشتی عروسک است. نورا در ریشه‌یابی عروسک‌‌بودنش به آموزش خودش در خانه پدری و بعد در خانه توروالد اشاره می‌‌کند: گذر از ملوسک (فرزند دختر) بودن در خانه پدری به عروسک (همسر) بودن در خانه توروالد هلمر». قادری به نکته‌ای ظریف نیز اشاره می‌کند و آن اینکه توروالد نیز کمتر از نورا عروسک نیست و ذهن و زبان او ساخته «فرهنگی نرینه‌محور» است.

به عبارتی، مناسبات اجتماعی مسلط در زمانه‌ای که «عروسک‌خانه» به آن تعلق دارد، فراتر از اراده و خواست فردی آدم‌ها در جریان است. در «عروسک‌خانه»، نورا می‌خواهد از نقش زنی وابسته و صغیر، به زنی دیگر و خودمتکی بدل شود اما این توهمی ذهنی است که هیچ پایه‌ای در واقعیت ندارد و به بدترین شکل ممکن هم شکست می‌خورد. در روایت ایدئالیستی نمایش‌نامه، همه‌ چیز در سه روز و در ایام کریسمس اتفاق می‌افتد. نورا در حال تدارک یک جشن خانوادگی سنتی و مسیحی است و در همین حین است که زندگی خانوادگی‌اش دچار تغییر و تحولات عجیبی می‌شود و رازش برملا می‌شود و نظم زندگی‌اش به هم می‌ریزد. نورا برای حفظ جان شوهرش و به عبارتی حفظ خانواده‌اش یک‌ بار از عروسک‌بودن تخطی کرده اما همان یک‌ بار موجب نابودی خود و بنیاد خانواده‌اش می‌شود و شوهرش بی‌آنکه به نیت و قصد نورا فکر کند، او را محکوم می‌کند. برای ایبسن، بن‌مایه یا استعاره عروسک مفهومی تکرارشونده است و می‌توان در آثار دیگر او نیز این بن‌مایه را دید. قادری با اشاره به این نکته می‌نویسد: «مقیاس‌های ایبسن برای استفاده از بن‌مایه عروسک بسیار گسترده و کلان است. به‌همین‌دلیل عروسک‌خانه تنها ماجرای عروسک‌بودن نورا نیست؛ اینجا ایبسن به عمق یک معضل اجتماعی اشاره می‌کند و از فرهنگ عروسک‌پرور سخن می‌گوید؛ بنابراین او در این اثر به خواننده و بیننده امان نمی‌دهد که از عروسک‌شدن همگانی در تاریخ، از هر جنسیتی، و لزوم بازنگری در پندارهای‌شان غافل بمانند».

هنریک یوهان ایبسن، شاعر، نمایش‌نامه‌نویس و نویسنده‌ نروژی در مارس سال ۱۸۲۸ متولد شد. او از مهم‌ترین شخصیت‌های ادبیات مدرن نروژ است که هم‌پای میراثی که از گذشتگانش آموخته بود، تأثیر بسیاری نیز بر نویسندگان بعد از خود گذاشت. شخصیت‌های نمایش‌نامه‌های ایبسن از خانواده‌اش نشئت گرفته است. او در کودکی برای کمک به تأمین مخارج خانواده به کارهای مختلفی تن داد و در جوانی به سرودن اشعار سیاسی و آزادی‌خواهانه پرداخت. در‌حالی‌که از تحصیلاتش راضی نبود، به نوشتن روی آورد. همچنین ایبسن در دوره‌ای به کارگردانی و کار در سالن تئاتر مشغول شد که تجاربش در خلق آثارش به او کمک کرد. او در سال ۱۹۰۶ بر اثر سکته مغزی درگذشت. او پس از شکسپیر پرمخاطب‌ترین نمایش‌نامه‌نویس جهان به شمار می‌رود و تأثیرش بر تئاتر و ادبیات مدرن نیز آشکار است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.