شکست راهبرد انرژی ایران
از میدان گازی تا سکوی صادراتی؛ چگونه قطریها بازار گاز جهان را بردند و عراقیها در میدان نفت، ایران را دور زدند؟ ایران هنوز بزرگترین ذخایر گازی ثبتشده را دارد، اما در عمل در رقابت تولید و صادرات (بهویژه بازار LNG) عقب مانده است؛ در مقابل قطر با توسعه ساختاری بزرگ مایعسازی گاز و بهرهبرداری از «North Field» به یک ابرصادرکننده LNG تبدیل شده است.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
مهدی عربصادق
از میدان گازی تا سکوی صادراتی؛ چگونه قطریها بازار گاز جهان را بردند و عراقیها در میدان نفت، ایران را دور زدند؟ ایران هنوز بزرگترین ذخایر گازی ثبتشده را دارد، اما در عمل در رقابت تولید و صادرات (بهویژه بازار LNG) عقب مانده است؛ در مقابل قطر با توسعه ساختاری بزرگ مایعسازی گاز و بهرهبرداری از «North Field» به یک ابرصادرکننده LNG تبدیل شده است. همزمان عراق با رشد سریع تولید و بازگشت صادرات اقلیم کردستان و جذب سرمایهگذاری و پیمانکاران خارجی، تولید و صادرات نفتی خود را تا تابستان و پاییز ۲۰۲۵ به سطوحی رسانده که حالا از ایران جلوتر است. دلایل اصلی: تحریمها و مانعتراشی مالی-تکنولوژیک، کمبود سرمایهگذاری خارجی، تأخیر در پروژههای LNG و مدیریت منابع و همچنین ضربات عملیاتی ناشی از تنشهای امنیتی. در بررسی اهمیت مسئله، بحث «شکست گازی از قطر و شکست نفتی از عراق» فراتر از رجزخوانی سیاسی است: این یک واقعیت بازار و فناوری است که نقد سیاستگذاری، سرمایهگذاری و پیامدهای آن برای درآمدهای ملی، امنیت انرژی و قدرت ژئوپلیتیکی کشور را طلب میکند.
وضعیت کنونی گاز: ذخایر، تولید و بازار صادراتی؛ چطور قطر برنده شد؟
از بعد ذخایر و برتری فنی، میدان مشترک South Pars / North Dome یکی از بزرگترین تجمعات گازی جهان است. ایران سهم عظیمی از ذخایر را در اختیار دارد (آمار رسمی اوپک/استاتیستیکال/IEA نشاندهنده تریلیونها مترمکعب قابل بازیافت است)؛ اما ذخیره عظیم بهتنهایی مساوی با صادرات جهانی نیست.
از بعد ظرفیت LNG و صادرات: قطر امروز یکی از بزرگترین تولیدکنندگان و صادرکنندگان LNG جهان است؛ طبقهبندی رسمی QatarEnergy ظرفیت تولید LNG عملیاتی حدود ۷۷ میلیون تن در سال (معادل چندصد میلیارد مترمکعب گاز خشک) را برای تأسیسات فعلی خود اعلام میکند و برنامههای توسعه ظرفیت را تا حدود ۱۴۲ میلیون تن تا ۲۰۳۰ افزایش خواهد داد. این توسعه ساختاری و قراردادهای بلندمدت صادرات، قطر را به بازیگری کلیدی در بازار LNG تبدیل کرده است.
ایران دارای منابع فراوان اما صادرات اندک و تمرکز داخلی است
ایران از نظر ذخایر گاز اثباتشده در جایگاه بالایی قرار دارد و بخش بزرگی از تولید گاز کشور از فازهای South Pars تأمین میشود؛ با این حال حجم صادرات گاز طبیعی ایران (پایپلاین یا مایعات) در مقایسه با ظرفیت ذخایر بسیار پایین است و بخش اعظم تولید، بازار داخلی و صنایع پتروشیمی را تغذیه میکند؛ یکی از علل اصلی هم عدم تکمیل یا در دسترس نبودن کارخانههای عظیم مایعسازی (LNG) و محدودیتهای مالی-تکنولوژیک است.
قطر توانست با سرمایهگذاری بلندمدت، قراردادهای طولانیمدت فروش و ورود شرکتهای بینالمللی (تکنولوژی، EPC و خریداران بلندمدت) موقعیت صادراتیاش را تثبیت کند. ایران بهدلیل تحریمها، محدودیتهای بینالمللی و مشکلات در جذب سرمایه و تکنولوژی ساخت LNG از این چرخه بیرون ماند، پروژههای LNG ایران یا متوقف مانده یا بسیار کند پیش رفتهاند؛ حتی برنامههای میانبرد (مثلا واحدهای کوچکمقیاس) هنوز عملیاتی سراسری ایجاد نکردهاند.
مستندترین ضربه عملیاتی در ۲۰۲۵: حمله نظامی/ عملیاتی که در ژوئن ۲۰۲۵ به برخی واحدهای فازی South Pars/Phase 14 وارد شد، تولید ایران را متأثر ساخت و نشان داد تکیه بیش از حد بر ظرفیتهای ساحلی و نبود تنوع بازارهای صادراتی، ایران را آسیبپذیر کرده است، درحالیکه عملیات قطر بهاصطلاح «قابل ادامه» گزارش شد. این واقعیت در رویدادهای تابستان ۲۰۲۵ بازار را نیز تحتتأثیر قرار داد.
با تحلیل دقیق وضعیت نفت کشور و دادهها و مقایسه ایران و عراق تا دوم اکتبر ۲۰۲۵ در ادامه، مشخص خواهد شد که:
اعداد کلیدی و واقعیتهای میدانی بسیار با ادعاهای مسئولان مغایرت دارد:
طبق آمار ثانویه اوپک و گزارشهای رسمی ماهانه، عراق در آگوست ۲۰۲۵ حدود چهار میلیون بشکه در روز تولید ثبت کرده و در تابستان-پاییز ۲۰۲۵ با بازگشت صادرات کردستان و افزایش چاهزنی و عملیات تعمیرات، تولید/ صادرات خود را سریع بالا برد. ایران در همان بازه زمانی طبق گزارشهای اوپک و نشریات انرژی بینالمللی حدود ۳.2–3.3 میلیون بشکه در روز تولید داشته است (با نوسان ماهانه و تفاوت بین آمار اعلامی و آمار ثانویه). در عین حال صادرات نفت ایران در نیمه ۲۰۲۵ در محدوده حدود ۱.5–1.8 میلیون بشکه در روز برآورد میشود، یعنی سطح صادراتی که همچنان از صادرات عراق (بیش از سه میلیون بشکه) پایینتر است.
اما علت پیشتازی عراق چیست؟
۱. فعالیت میدانی و افزایش چاهزنی/ حفر: وزارت نفت عراق برنامهها و عملیات گستردهای برای توسعه سریع چاهها و تقویت فشار مخزن اجرا و اعلام کرده ظرفیت عملیاتی را بهسرعت بالا میبَرد.
۲. بازگشت صادرات کردستان: توافق بغداد-اربیل و ازسرگیری صادرات به ترکیه (Kirkuk-Ceyhan) معادل روزانه صدها هزار بشکه را به صادرات رسمی عراق اضافه کرده و ارقام صادراتی را بهطرز قابلتوجهی بالا برده است.
۳. جذب پیمانکاران و خدمات بینالمللی: وزیر نفت عراق بهصراحت از حضور دهها شرکت آمریکایی و بینالمللی در عراق نام برده که بازگشت سرمایهگذاری و خدمات فنی را تسهیل کرده است.
چرا ایران نتوانست جلو بزند؟
تحریمها و انسداد مالی؛ ناتوانی در دسترسی به خدمات بیمه، ضمانتنامه بانکی و تجهیزات حیاتی باعث شده بازسازی و افزایش تولید کند یا پرهزینه باشد.
زیرساخت صادراتی محدود: بندرها و ترمینالهایی مانند خَرخ و جَسک ظرفیت محدودی دارند و برخلاف عراق، امکان تبدیل سریع افزایش تولید به افزایش صادرات رسمی وجود ندارد. در تجزیه و تحلیل علل ساختاری و نقاط ضعف چهار مشکل عمده در کشور وجود دارد:
1. فرصتسوزی در سرمایهگذاری خارجی (FDI): شبکه تأمین بینالمللی و شرکتهای بزرگ برای پروژههای بزرگ نفتی و گازی تمایل دارند در بازارهای کمریسک و با دسترسی بانکی مطمئن سرمایهگذاری کنند؛ عراق در ۲۰۲۴-۲۰۲۵ موفق شد ورودی قابلتوجهی جذب کند، ایران بهدلیل تحریمها و ریسک سیاسی-مالی نتوانست.
2. ساختار بازار و تمرکز بر مصرف داخلی در ایران: رشد مصرف داخلی، یارانهها و اولویتدادن پتروشیمی و مصارف داخلی مانع شکلگیری ظرفیت صادراتی شد. 3. مدیریت مخازن و تأخیر فنی: نیاز به طرحهای فشرده نگهداشت فشار و تعمیرات فراوان در فازهای جنوبی؛ عراق بهخاطر سرمایهگذاریهای جدید توانسته سرعت توسعه را بالا ببرد. 4. ریسک امنیتی و سیاسی: حملات و تنشهای منطقهای در ۲۰۲۵ نشان داد زیرساختهای ایران آسیبپذیر است؛ در حالی که قطر توانست ثبات عملیاتی حفظ کند و عراق با توافقهای منطقهای صادراتش را گسترش دهد.
وضعیت فعلی نفت و گاز کشور ما از بعد رقابت با شرکای بینالمللی در این حوزه به صورت زیر است: *قطر امروز حدود ۷۷ میلیون تن در سال LNG صادر میکند؛ ایران اما هنوز حتی یک پروژه بزرگ صادرات گاز مایع ندارد و طرحها یا نیمهتمام مانده یا متوقف شدهاند. *در نفت هم داستان همین است. طبق آمار رسمی اوپک، تولید عراق در مرداد ۱۴۰۴ (آگوست ۲۰۲۵) حدود چهار میلیون بشکه در روز بوده، درحالیکه ایران تنها ۳.۲ تا ۳.۳ میلیون بشکه تولید کرده است. *وقتی پای صادرات به میان میآید، فاصله بیشتر هم میشود: عراق در تابستان امسال روزانه ۳.۳ تا ۳.۴ میلیون بشکه نفت فروخته، اما صادرات ایران با همه دشواریها تنها ۱.۵ تا ۱.۸ میلیون بشکه بوده است.
اما در تحلیل پیامدهای اقتصادی، سیاسی، امنیتی باید به درآمد ارزی و بودجه پرداخت که کاهش سهم ایران در صادرات نفتی و ناتوانی در صادرات LNG به معنای ازدسترفتن دهها میلیارد دلار درآمد بالقوه در کوتاهمدت و میانمدت است.
راهکارهای عملی و سیاستی به شخص رئیسجمهور محترم: ۱. تمرکز اضطراری بر پروژههای نگهداشت تولید: نصب کمپرسورها، پروژههای افزایش فشار و تعمیر چاهها برای جلوگیری از افت سریع تولید.
۲. تحرک برای بازکردن مالیات/ تضمینهای بینالمللی یا توافقات منطقهای که امکان ورود تکنولوژی و سرمایه را فراهم کند (حتی از طریق بازیگران مستقل آسیایی).
۳. پیشروی معقول در LNG کوچکمقیاس برای صادرات مرحلهای تا از مزایای سهم صادرات استفاده شود و همزمان از وابستگی صرف به بازار داخلی کم شود. ۴. شفافیت و مدیریت ریسک امنیتی در سواحل و تأسیسات؛ سرمایهگذاری در حفاظت زیرساختی و بیمههای نوین منطقهای.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.