|

مدرسه؛ آغاز دوگانه‌سازی

همه‌ چیز از همان مدرسه آغاز شد؛ آنجا که نماینده کلاس، نام «خوب‌ها» را در یک ردیف و نام «بدها» را در ردیفی دیگر نوشت. همان‌جایی که دانش‌آموزان را فقط با متر و معیار «خوب» و «بد» می‌سنجیدند؛ جایی که واقعیت‌ها را به دو قطب متضاد تقسیم ‌کردند.

مدرسه؛ آغاز دوگانه‌سازی

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

 

همه‌ چیز از همان مدرسه آغاز شد؛ آنجا که نماینده کلاس، نام «خوب‌ها» را در یک ردیف و نام «بدها» را در ردیفی دیگر نوشت. همان‌جایی که دانش‌آموزان را فقط با متر و معیار «خوب» و «بد» می‌سنجیدند؛ جایی که واقعیت‌ها را به دو قطب متضاد تقسیم ‌کردند. دانش‌آموزان از جامعه، خانواده و مدرسه آموخته بودند اگر نامشان در ردیف «بدها» باشد، اجازه اعتراض و دفاع نخواهند داشت. آنها از مطالبه و پرسش‌گری محروم بودند و کلاس به کلاس، واژه‌هایی چون «بی‌انضباط»، «شیطان»، «شرور»، «مؤدب» و «خوب» به ابتدا و انتهای نام دانش‌آموزان چسبانده می‌شد. و به همین ترتیب، از سوی معلم، معاون، مدرسه و سپس خانواده و جامعه، ناعادلانه قضاوت می‌شدند. با همین الگوی «خوب» و «بد» بود که بعدها دانش‌آموزان، معلمان و مدیران و کارگزاران قدرت را قضاوت کردند و همه چیز را به دوگانه خوب و بد تقسیم کردند.

این نگاه دوگانه، آرام‌آرام فهم دانش‌آموزان از واقعیت را محدود و در مقابل، تعصب و پیش‌داوری را در آنها تقویت کرد. نقش مدرسه به ‌عنوان نهاد بنیادین تربیت، کم‌رنگ و فراموش شد. در این مدارس بود که دانش‌آموزان آموختند در برابر هر پرسش، مطالبه و اعتراض، نامشان در ردیف بدها خواهد آمد. اکنون مدرسه‌ای که قرار بود در کنار آموزش، بستری برای پرورش تفکر انتقادی و تحلیلی باشد و پرسش و مطالبه‌گری را آموزش دهد، به محل تنبیه و سرکوب دانش‌آموزانی تبدیل شد که متفاوت می‌اندیشیدند و پرسشگر بودند.

در‌این‌میان نقش خانواده را نیز نمی‌توان در تداوم این دوگانه‌سازی نادیده گرفت. نگاه پدر و مادر به فرزندان و جنسیت آنها، تقسیم آنها به درس‌خوان و بی‌سواد، موفق و دردسرساز، زخم‌های پنهان این دوپاره‌سازی بوده و هستند. آثار دوگانه‌سازی فقط به مدرسه و خانواده محدود نماند. مرزبندی میان افراد به «حکومتی» و «غیرحکومتی»، «خودی» و «غیرخودی»، «میهن‌پرست» و «وطن‌فروش»، جامعه را به سوی شعار «آنکه با ما نیست، علیه ماست» سوق داد. مطبوعات، استادان دانشگاه، ورزشکاران، هنرمندان و مهاجران و به‌واقع هیچ‌کس از ترکش این دوقطبی‌سازی در امان نبود و بسیاری از آنها با دوگانه «خوب» و «بد»، «خودی» و «غیر‌خودی» محکوم، محدود‌ یا حذف شدند.

اگر از همان ابتدا‌ به ‌جای ارزیابی و مقایسه سطحی دانش‌آموزان، تفکر انتقادی را به آنها می‌آموختیم و در کنار آن، ارزش‌هایی چون گفت‌وگو، احترام به عقاید مخالف و مدارا را آموزش می‌دادیم، درک و تحلیل آگاهانه‌تری از پیچیدگی‌ها و واقعیت‌های جامعه داشتیم. رویدادهای امروز جهان و نوع ارتباط ما با آنها و تکثرگرایی، ضرورت فاصله‌گرفتن از دوگانه‌‌سازی «خوب» و «بد» را بیش از پیش آشکار می‌‌کند. اگر مدرسه بتواند از بازتولید دوقطبی‌سازی دوری کند و فضایی برای رشد تنوع فکری و اخلاقی فراهم آورد، می‌توان به شکل‌گیری جامعه‌ای بازتر، عادلانه‌تر و گفت‌وگو‌محور امیدوار بود. برای دگرگونه‌بودن، باید دگرگونه دید. در جامعه‌ خالی از تنوع و تکثر، جایی برای گفت‌وگو باقی نمی‌ماند و این همان نقطه پایان و آسیب‌های جبران‌ناپذیر جامعه است. آری، همه‌ چیز از همان مدرسه آغاز شد. فرصت‌هایی چون برابری، نقد، گفت‌وگو، تفکر انتقادی و تحمل مخالف، در مدرسه از دست رفت و اکنون نیز، همه ‌چیز در همان مدرسه است.

 

آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.