روند رایزنیهای سیاسی با کمک علم و فناوری در ژاپن
فناوری و دیپلماسی
با توجه به اینکه ژاپن یک کشور پیشرفته شناخته میشود، ولی زیرساختهای علم و فناوری آن کماکان با چالشهای زیادی مواجه است. جمعیت این کشور رو به کاهش است که احتمالا منجر به کاهش رشد اقتصادی خواهد شد؛ بنابراین احتمالا میزان سرمایهگذاری در علم و فناوری و تعداد افرادی که در این زمینه کار میکنند نیز کاهش خواهد یافت. علاوهبراین، ظهور کشورهایی مانند چین، برزیل، هند و روسیه در علم -بهویژه چین که در سالهای اخیر رشد آن قابل توجه بوده است- باعث شده قدرت نسبی ژاپن رو به افول باشد. در مقابل این پسزمینه، علاقهمندی به علم و دیپلماسی فناوری در ژاپن افزایش یافته است.
علی طهایی
با توجه به اینکه ژاپن یک کشور پیشرفته شناخته میشود، ولی زیرساختهای علم و فناوری آن کماکان با چالشهای زیادی مواجه است. جمعیت این کشور رو به کاهش است که احتمالا منجر به کاهش رشد اقتصادی خواهد شد؛ بنابراین احتمالا میزان سرمایهگذاری در علم و فناوری و تعداد افرادی که در این زمینه کار میکنند نیز کاهش خواهد یافت. علاوهبراین، ظهور کشورهایی مانند چین، برزیل، هند و روسیه در علم -بهویژه چین که در سالهای اخیر رشد آن قابل توجه بوده است- باعث شده قدرت نسبی ژاپن رو به افول باشد. در مقابل این پسزمینه، علاقهمندی به علم و دیپلماسی فناوری در ژاپن افزایش یافته است.
در سال 2011، دولت ژاپن در یک کنگره، استراتژی پنجساله ملی در زمینه علم، فناوری و نوآوری با چشمانداز دهه آینده را تدوین کرد. این یک گام قابل توجه و اولین طرح اساسی بود که دیپلماسی علم و فناوری را به عنوان یک موضوع بااهمیت و دارای اولویت ملی تعیین کرد. همچنین اعضای اجرائی شورای علم و فناوری هیئت دولت ژاپن پیشنهادی را با آگاهی از اهمیت فزاینده همکاری بین علم و فناوری و دیپلماسی و با این امید که ژاپن حضور خود را در جهان افزایش دهد، صادر کردند.
البته قبل از ارائه این پیشنهاد، دانشگاهها و مؤسسات تحقیقاتی ژاپن قبلا پروژههای تحقیقاتی مشترک بینالمللی و تبادلات علمی را با دانشمندان و مؤسسات خارجی در زمینههای مختلف علم و فناوری انجام دادهاند. همچنین، در دهه اول قرن بیستویکم، ژاپن گفتوگوهای سیاسی با وزرا و مقامات ارشد مسئول علم و فناوری، بهویژه با کشورهای آسیایی را آغاز کرد.
برای مثال، ژاپن چندین توافقنامه در مورد همکاری علمی و فناوری با 34 کشور تا سال 2000 منعقد کرد که قدیمیترین آن در سال 1973 با اتحاد جماهیر شوروی سابق منعقد و بیشتر قراردادها در دهه 1970 با اروپای مرکزی و شرقی انجام شد. از اواسط دهه 1950، ژاپن به بهبود توسعه اجتماعی و رفاه مردم در کشورهای درحالتوسعه کمک کرد و دانشمندان ژاپنی نقش مؤثری در این توسعه ایفا کردند.
بهطور کلی، فعالیتهای بینالمللی در حوزه علم و فناوری، منشأگرفته از منافع علمی یا دیپلماتیک، به طور پیوسته به حفظ و حضور قدرتمند ژاپن کمک کرده است. بااینحال، در ابتدا افرادی که در حوزه علم و فناوری در پروژههای بینالمللی با یکدیگر همکاری کردند، توجه چندانی به دیپلماسی نداشتند و دیپلماتهای ژاپنی اغلب به استفاده از علم و فناوری ژاپن به عنوان ابزار دیپلماتیک نگاه نمیکردند.
در سال 2008، مفهوم دیپلماسی علم و فناوری با ارائه گزارشی، براساس بحث در یک کارگروه ملی مورد توجه قرار گرفت که سیاستهای اساسی برای ترویج علم و دیپلماسی فناوری را به شرح ذیل بیان کرد:
- ایجاد سیستمهایی برای ایجاد منافع دوطرفه ژاپن و همتایانش
- ایجاد همافزایی بین علم و فناوری و دیپلماسی برای حل مسائل جهانی
- توسعه منابع انسانی برای حفظ دیپلماسی علم و فناوری
- افزایش حضور ژاپن در مجامع بینالمللی
- تقویت همکاری علم و فناوری با کشورهای درحالتوسعه و توسعهیافته
گزارش کارگروه، همکاری با کشورهای درحالتوسعه و همچنین توسعهیافته را تشویق میکرد. همکاری با کشورهای درحالتوسعه به حل مسائل جهانی کمک میکند، اما درعینحال کارگروه آن را برای احیای جامعه علمی ژاپن نیز ارزشمند دانست. کارگروه اذعان کرد محققان خارجی در کشورهای توسعهیافته نیز میتوانند محققان ژاپنی را ترغیب کنند که تأثیر مثبتی بر رویکرد آنها داشته باشند.
یکی از محرکهای مورد توجه قرارگرفتن دیپلماسی علم و فناوری، حضور و مدیریت ژاپن در مجموعهای از گردهماییهای مهم بینالمللی بود. در میان اقتصادهای نوظهور، زمان آن فرارسیده بود که ژاپن به عنوان «قدرت نرم» از علم و فناوری حداکثر استفاده را ببرد. بااینحال، هدف دیپلماسی علم و فناوری فقط دیدار نبود و برای دستیابی به اهداف دیپلماتیک، نیاز به فعالسازی جامعه علمی ژاپن در تعامل با جهان و پایاندادن به تمایلات درونگرای محققان ژاپنی بود.
ایده دیپلماسی علم و فناوری بهتدریج میان افراد و جوامع دیپلماتیک در ژاپن گسترش یافت. در همان زمان، ژاپن برای نزدیکشدن به سایر کشورها، بهسرعت حضور خود را در مجامع جهانی افزایش داد، ولی حفظ موقعیت آن به عنوان پیشتاز علم و فناوری در جهان، کمی دشوار بود.
شایان ذکر است که سهم چین و کره جنوبی از مقالات تحقیقاتی در برخی زمینههای علم و فناوری از حدود سال 2000 افزایش چشمگیری داشته، درحالیکه سهم ژاپن در همین مدت کاهش یافته است. علاوهبراین، در سالهای اخیر، ژاپن با این مشکل مواجه بوده که بودجه مربوط به تحقیق و توسعه هم در دولت و هم در بخش خصوصی کاهش یافته است.
با جدیگرفتن این شرایط، اعضای اجرائی کابینه پیشنهاد تقویت بیشتر دیپلماسی علم و فناوری ژاپن را در سال 2009 ارائه دادند. به دنبال این پیشنهاد، کارگروهی برای شناسایی اصول و مبانی مربوطه ایجاد شد که اقداماتی برای تقویت نقش ژاپن در جهان با در نظر گرفتن این موضوع که چگونه جهان تا سال 2020 تغییر خواهد کرد، تدوین کردند.
برخی از کشورهای درحالتوسعه دیگر فقط دریافتکننده فناوری نبوده و حتی در شرایط برابر هستند؛ بنابراین، ژاپن باید سیستم تحقیق و توسعه خود را با منابع تحقیق و توسعه در سایر نقاط جهان از جمله کشورهای درحالتوسعه یکپارچه کند. این به منزله تغییر در نگرش دیپلماسی علمی است. کارگروه پیشنهاد کرد دیپلماسی نباید فقط به ایجاد روابط خوب با کشورهای دیگر توجه داشته باشد، بلکه باید به تحقق منافع ملی و تقویت رقابت بینالمللی در صنعت نیز منجر شود. بر این اساس، علم و دیپلماسی فناوری به عنوان یک جنبه استراتژیک در احیای ژاپن در نظر گرفته شد.
برمبنای این ایده و آگاهی از پتانسیل کشورهای درحال رشد آسیایی، این طرح پیشنهاد میکند دولت ژاپن منطقه علم و نوآوری شرق آسیا را گسترش دهد. در این راستا، کشورها در منطقهای باز، در گسترش جریانهای فرامرزی، ارتباط بین افراد، نقلوانتقال کالاها و جذب سرمایه برای افزایش فعالیتهای تحقیق و توسعه، با یکدیگر همکاری میکنند.
کارگروه ابتکار عمل را با توقع اینکه علم و فناوری به ایجاد یک جامعه یکپارچه در شرق آسیا که به انجام یک ابتکار دیپلماتیک کمک خواهد کرد، ارائه کرد و در آن علم و فناوری بهوضوح به عنوان یک قدرت نرم جدید در دیپلماسی مد نظر قرار گرفت. اکنون دیپلماسی علم و فناوری ژاپن وارد مرحله جدیدی شده و درحال پیشرفت است؛ از انتقال فناوری و نتایج تحقیق و توسعه به خارج از کشور تا استفاده استراتژیک علم و فناوری برای دیپلماسی و استفاده از دیپلماسی برای کمک به تقویت زیرساختهای علم و فناوری ژاپن.