پرواز از پاگودا (بخش۱)
ویپاسانا قبل از هرچی یه تکنیک مراقبه است، راهی از یه دالون تاریک به درون. اونجا اما روشنیه و شناخت و روبهرویی، روبهرویی با دنیایی در خود که شاید تابهحال زیر هزارها سخن و انبوهی از اطلاعات ناهارمونیک ذهنِ مدرن دفن شده.
حامد الماسی: ویپاسانا قبل از هرچی یه تکنیک مراقبه است، راهی از یه دالون تاریک به درون. اونجا اما روشنیه و شناخت و روبهرویی، روبهرویی با دنیایی در خود که شاید تابهحال زیر هزارها سخن و انبوهی از اطلاعات ناهارمونیک ذهنِ مدرن دفن شده.
گفتن از یه تجربه جدید معنوی همونقدر جذابه که البته نگفتنش، نگهداری رازگونهاش و حس غرور خاصبودنش. به توصیه معلمان معنوی، گفتن از تجارب کاملا شخصی جایز نیست، چون اعتقاد بر اینه که هر فردی با تجارب بهخصوص خودش مواجه میشه و با ندونستن تجربه نابتری پیش روشه. هرچند این یادداشت، بخشهای قابل گفتنه اون تجربهست!
سکوت توی ویپاسانا، اگه مهمترین اصلش نباشه، یکی از مهمترینهاست. اونجا یه سکوت همگانی توصیه میشه، یک سکوت ناب: سکوت زبان، چشم و بدن، برای 10 روز کامل. ارتباط چشمی و حتی یادداشتبرداری هم مجاز نیست.
یادم میاد تا روز نهم یادداشتنویسی ممنوع را به هزار زحمت رعایت کردم. همیشه یه متن یا یه پادکست رو برای خودم متصور بودم که از این اتفاق بنویسم با عنوان «پرواز از پاگودا» یا چیزی شبیه این. روز آخر، دفتر یادداشتم رو درآوردم، خودکاری ورداشتم و کمی از ذهن پرسخن و پُر ایدهام رو بر قلم آوردم. حقیقتا کمی آرام شدم، اما کاری کردم که توصیه نشده بود و این یه اعترافه.
ویپاسانا رو در دسامبر ۲۰۲۳ تجربه کردم در شهر لومبینی، زادگاه بودا در کشور نپال و حوالی مرز هندوستان، اما در اوایل مارس ۲۰۲۴ روز نوشتن از ویپاسانا رسید و این یادداشت رو کامل کردم.
پاگودا سلولی بود یک در دو، تاریک، خنک و کمی نمور، عین چیزی که در فیلمها از سلولهای زندانها دیده بودم. کل ماهیت ویپاسانا رو میشد با زندان یکی دونست، حتی گاهی زندانتر! در زندان حرف میشه زد و ورقی بازی کرد مثلا، شاید گاهی حتی صدای موزیک از رادیو هم به گوش برسه. ویپاسانا اما سکوت بود و تمرین دقیق انجامندادنِ هیچکاری! و اگه باور میکنین، این یکی از سختترین کارهای دنیاست.
پاگودا برای من اما تعبیری از پیله بود که شبیه زندانه برای پروانه! پروانه در پیله به بار میشینه و میرسه و اگرچه پروازی مقطعی و کوتاه داره که خاصیت وجودیه این دنیاست، اما معنای زندگی رو در اوج زندگی میکنه.
همهچی در ویپاسانا بر نظم و روتین استواره. از بیدارباش چهارونیم صبح تا رفتن به خواب در نهونیم شب. غالب این زمان بیداری با مدیتیشن میگذره. روزی 10 تا 12 ساعت نشستن و مراقبهکردن. گاهی مراقبه جمعی و گاهی روبهرویی محض با خود، مراقبه تنهایی، یعنی ساعاتی در پاگودا. اونجا چشمتم اگه باز کنی چیزی پیدا نیست. هیچ نوری نیست، الا اگر خوششانس باشی که نوری تو دلت بتابه و تاریکی فیزیکی رو حداقل برای دمی فراموش کنی. تاریکی سنگین و غلیظش رو!
ماهیت ویپاسانا، همونطور که اولش اشاره کردم، روشنیه برای یادگیری و انجام اصولی و مؤثر مدیتیشن برای تسلط بیشتر بر ذهن چموش. ویپاسانا یا در زبان سانسکریت ویپاشانا، روشی قدیمیه که اون رو به گوتاما بودا نسبت میدهند و تاریخچهاش به دو هزار و 500 سال پیش برمیگرده؛ گرچه امروزه براساس تعالیم گوینکا طراحی و اجرا میشه. کریا، متا، آناپانا و... از دیگر روشهای مدیتیشن به حساب میان که در این مقال توصیف و تألیفشون نمیگنجه.
گوینکا (۱۹۲۴-۲۰۱۳)، بنیانگذار مدرن این سبک از مراقبه، خودش یه روز از سردردهای وحشتناک میگرنی پاش به این نوع مراقبه کشیده میشه، به توصیه یک دوست آگاه البته.
گوینکا در پی کسب این تجربه و رختبربستن میگرن شدید برای همیشه، تصمیم میگیره که این روش تعمق در وجود رو همگانی کنه و در سال ۱۹۶۹ پایههای این سبک و تبلیغ اون رو بنا میذاره.
درحالحاضر مراکز ویپاسانا (دامما)، بهجز ایران و چند کشور دیگه، در اکثر کشورهای دنیا فعال هستن و محدود به کشورهای آسیای جنوبی نمیشه. این دورهها از هند آغاز شدن و بعد از میانمار و نپال و کشورهای بودایی و هندو مذهب، به دیگر کشورهای جهان از جمله اروپا و آمریکا گسترش پیدا کردن. امروزه افراد بسیار زیادی در سکوت این دورهها مینشینن و آرامش و تجارب ناب اون رو تجربه میکنن.
با تمام دشواری این چند روز، به همون نسبت سختیش، دریافتها عمیق و فراوانن. این دوره برای مبتدی ۱۰ روزهست، هرچند برای افرادی که قصد تکرار اون رو دارن دورههای 14 روزه، 30 روزه و 45 روزه هم پلهبهپله برگزار میشه.
برای حضور در این دوره پرداخت هزینه، اجباری نیست و صرفا در آخر هر دوره، جعبهای برای نیاز (دهش) طراحی شده؛ هرکسی که توان و تمایل داره از این طریق میتونه کمکی به برپاموندن مرکز بکنه، برای برگزاری دورههای بیشتر و دانشآموزان دیگه.
پنج اصل برای دریافت بیشتر از معنویات و اتصال عمیقتر در ویپاسانا توصیه میشه. این اصول شامل پرهیز از کشتن هر موجود زندهای، پرهیز از دزدی، پرهیز از سوءرفتار جنسی، پرهیز از دروغگویی و پرهیز از مخدرات و مسکرات میشه.
ویپاسانا رو جور دیگر دیدن، ژرفبینی، یا مشاهده هم ترجمه میکنن. کلمه مناسب برای این مفهوم در زبان انگلیسی observe در نظر گرفته شده: مشاهده متفاوت بدن، نگریستن جوری دگر.
در این تمرینها، اگه به توصیهها و راهکارهای ارائهشده کامل عمل کنیم، میتونیم به نگاهی متفاوت از زندگی دست پیدا کنیم. چیز دیگهای که توصیه میشه استمرار این تمرین پس از دوره و در زندگی روزمرهست.