|

خدا هم از تارا بهبهانی ممنون است‌

النا نامجو از‌جمله کودکان حاضر در این نمایشگاه است. او درباره اولین تجربه همکاری با تارا بهبهانی برای کمک به کودکان بیمار گفت: «در بعضی از فیلم‌ها بچه‌های سرطانی را دیده‌ام. بعضی از‌ آنها با ویلچر بودند و روی بعضی‌هایشان پتو کشیده بودند

خدا هم از تارا بهبهانی ممنون است‌

النا نامجو از‌جمله کودکان حاضر در این نمایشگاه است. او درباره اولین تجربه همکاری با تارا بهبهانی برای کمک به کودکان بیمار گفت: «در بعضی از فیلم‌ها بچه‌های سرطانی را دیده‌ام. بعضی از‌ آنها با ویلچر بودند و روی بعضی‌هایشان پتو کشیده بودند. بعضی‌ها هنوز سرطانشان زیاد نشده، مو دارند، ولی آنهایی که چند سال است سرطان گرفته‌اند مو ندارند. بعضی هم هستند که سرطانشان کم است. وقتی از مامان و بابا پرسیدم، گفتند آنها متأسفانه سرطان دارند. وضعیتشان خیلی سخت است و درد می‌کشند. می‌دانم هزینه داروهایشان خیلی زیاد است. باید بیشتر برای کمک به آنها تلاش کنم. من هم تلاش کردم کمک کوچکی بکنم».

او درباره حضور در «محک» گفت: «خیلی خوشحالم با نقاشی‌ام به بچه‌های بیمار کمک کردم. نقاشی من شعاری داشت؛ ‌شاید نقاشی من، مسیری برای رسیدن به یک سرزمین رؤیایی باشد که در آن هیچ بچه‌ای درد و رنج نکشد‌. خانم بهبهانی 17 سال است برای کمک به بچه‌های بیمار زحمت می‌کشد. او می‌تواند دیگر هنرمندان را هم تشویق کند تا در هر رشته‌ای مثل تئاتر، مجسمه‌سازی و سینما فعالیت دارند، بیایند به محک کمک کنند. البته به ما گفتند فیلم‌هایی برای معرفی محک ساخته‌اند. اگر از این کارها بیشتر انجام شود، پول بیشتری برای بچه‌ها جمع می‌شود و در نتیجه بچه‌ها کمتر درد می‌کشند. پدرها و مادرهایی که بچه بیمار دارند هم خیلی غصه می‌خورند. شاید اگر خودشان مریض بودند، به اندازه حالا که بچه‌شان مریض است، ناراحت نبودند. سرطان خیلی ترسناک است».

نامجو همچنین گفت: «بچه‌هایی مثل من به محک رفتند، تابلویی کشیدیم و نقاشی خودمان را هدیه دادیم، اما کنارش خودمان هم با درد و رنج بچه‌ها آشنا شدیم. آنجا متوجه شدم خیلی‌ها مثل من اصلا سرطان و محک را نمی‌شناختند، اما حالا چیزهای جدیدی می‌دانم و مطمئنم وقتی بزرگ شوم هم هیچ‌وقت یادم نمی‌رود. شاید خیلی از ما بعدا نقاش نشویم یا کار دیگری بکنیم، اما یادمان نمی‌رود آدم‌هایی هستند که نیاز 

به کمک دارند».

او ادامه داد: «به نظر من با هنرهای دیگر هم می‌توان به بچه‌ها و آدم‌هایی که بیماری‌های مختلفی دارند کمک کرد. وقتی فکر کردم، متوجه شدم وقتی سرما می‌خوریم خیلی اذیت می‌شویم، اما خدا را شکر درمانی دارد و می‌توانیم زود خوب شویم. بچه‌هایی که سرطان دارند این‌طور نیستند. البته این بیماری یک‌سری دارو دارد، ولی شاید تأثیر زیادی نگذارد. همچنین داروها گران هستند و شاید پدرها و مادرها نتوانند داروها را بخرند و فرزندانشان را خوب کنند؛ حتی ممکن است این‌قدر طولانی شود که متأسفانه از دنیا بروند اما می‌توانیم با کاری که انجام می‌دهیم و نقاشی‌هایی که می‌کشیم، می‌فروشیم و پولش را به محک می‌دهیم، درد و رنج بچه‌ها را کمتر کنیم».

نامجو در ادامه گفت: «شاید بتوانیم حال چند بچه را خوب کنیم و نگذاریم دیگر درد بکشند. به نظرم مهم نیست نقاشی‌های ما چقدر می‌ارزد و آنها را چند می‌خرند، بلکه مهم این است که بچه‌ها می‌بینند هر سال یک استاد نقاشی با شاگردانش به فکر آنها‌ست و بچه‌های هم‌سن‌وسالشان نگران آنها هستند، شاد و خوشحال می‌شوند. همین برای ما بس است که احساس بهتری به آنها بدهیم».

او در پایان خطاب به استادش گفت: «می‌خواهم به خانم بهبهانی بگویم خسته نباشید، دوستتان دارم و چقدر خوب است به فکر بچه‌های بیمار هستید. از شما کمک‌کردن به بقیه را یاد گرفتم. با این کارتان به بچه‌ها و حتی بزرگ‌ترها خیلی کمک می‌کنید. من می‌دانم شما در قلب این بچه‌ها جا دارید، حتی خدا از شما خیلی ممنون است. حتما به این کار ادامه بدهید. می‌دانم خیلی از روزنامه‌نگاران و خبرنگاران از طریق خانم بهبهانی با محک آشنا شدند».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها