اقدامات علمی و تولیدات صنعتی
علی علیپورفلاحپسند. دانشجوی کارشناسیارشد مدیریت صنعتی و نوآوری دانشگاه گوتنبرگ سوئد

بررسی رابطه میان علم و صنعت نیازمند کسب شناخت از خروجیهای هریک از دو اقدام و رابطه نتایج مدنظر هر یک با دیگری است. فارغ از تفاوت در روشها و ماهیت، علوم به طبقات طبیعی، مهندسی و تکنولوژی، پزشکی و سلامتمحور، زیستی، اجتماعی و انسانی دستهبندی میشوند. وجه مشترک تمامی طبقات علوم، سیستماتیکبودن مشاهده و آزمون در تجزیه و تحلیل و توضیح پدیدههاست. بااینحال باید توجه داشت که تبدیل نتایج علمی به تولیدات صنعتی عموما فرایندی است وابسته اما مجزا از اقداماتی که منتج به کشف یا توسعه علم میشوند. درحالیکه انقلاب صنعتی از سده ۱۷ میلادی شکل گرفت، تحول در اقدامات علمی از سده ۱۵ میلادی آغاز شد. دستاوردهای حاصل از علم و تکنولوژی در قرن ۱۹ میلادی اسباب پیشرفتهای صنعتی چشمگیری را پدید آورد. توسعه موتور بخار، شیمی کمی و منطقی و علوم ترمودینامیک و الکترودینامیک که موجب پیشرفت حملونقل و جابهجایی شد، برخی از دستاوردهای ارتباط مؤثر علم و صنعت هستند. در قرن ۲۱ میلادی رشد صنعت بدون اتکا بر پیشرفتهای حوزه تکنولوژی که خروجیهای اقدامات علمی هستند، امکانپذیر نیست. یقینا نقش علم نوین در دنیای کنونی غیرقابلچشمپوشی است. بدون درک انرژی الکتریکی در صنایع رایانهای، زیستشناسی در پزشکی نوین و کشاورزی، شیمی در صنایع فلزات و پلاستیک و ترمودینامیک در طراحی موتور، امکان استفاده مؤثر از علم برای اهداف صنعتی وجود ندارد.
چهار عامل اصلی را میتوان در استفاده موفق صنعت از خروجی اقدامات علمی دخیل دانست: روش علمی، سمتوسوی جریان تولیدات علمی، فرایندهای تبدیل اقدامات علمی به صنعتی و نهایتا توانایی صنعت. روشهای علمی مختلف طبیعتا خروجیهای گوناگونی در بر خواهند داشت. اتخاذ روش علمی به نوع پدیده علمی و مقصود عالم در کشف یا توسعه موضوع وابسته است. طرح پرسش، تعیین مفروضات، آزمونها، تجزیه و تحلیلها و نتیجهگیری علمی مراحلی هستند که توسط عالم در طرحریزی یک اقدام علمی مورد استفاده قرار میگیرند. سمتوسوی جریان تولیدات علمی یکی دیگر از حلقههای مفقوده میان علم و صنعت است. این موضوع که آیا نتایج اقدامات علمی باید مبتنی بر نیاز حال حاضر صنعت باشند یا صنعت باید نیازهای خود را بر اساس خروجیهای علمی گسترش دهد، مانند معمای رایج فیلسوفان باستان میماند: اول مرغ بوده است یا تخممرغ! درواقع این عامل نیز مانند روش علمی وابستگی قابلتوجهی با نقش و جایگاه عالم نسبت به درک پدیده دارد. دو عامل دیگر را میتوان با تشریح نقش صنعت در تبدیل خروجی حاصل از اقدامات علمی به محصولات و خدمات صنعتی توضیح داد. علم ابزاری است برای تولید دانش و
تکنولوژیهای مورد نیاز صنعت. هرچند علم همواره در شکلگیری و پیشرفت پایدار صنایع نقش دارد اما میزان تأثیرگذاری آن در صنایع مبتنی بر تکنولوژی و فناوری قابلتوجهتر از سایر صنایع بوده و بخش جداییناپذیر چارچوب شکلگیری و گسترش موفق اینگونه صنایع است.
برقراری رابطه میان علم و صنعت نیازمند کانالهای ارتباطی میان این دو مثل نوآوری و فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه است. در کشورهای صنعتی سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی قابلتوجه و بلندمدتی در فعالیتهای تحقیق و توسعه صورت میگیرد. این فعالیتها موجب برقراری دانش حاصل از اقدامات علمی است که با مقاصد خاص صنعتی طرحریزی شدهاند. فعالیتهای تحقیق و توسعه مبتنی بر تفکرات نوآورانه که ماحصل استفاده از اقدامات علمی هستند موجب ارتقای بهرهوری، خلق اختراعی نوین، استفاده اثربخش از تکنولوژی در صنایع و تولید محصولاتی باکیفیت و در حجم بالا میشوند. همچنین، نوآوری در صنعت یکی از نتایج موفق برقراری رابطه مؤثر میان اقدامات علمی و تولیدات صنعتی است. نوآوری عبارت است از استفاده عملی از ایدههایی که نتایج حاصل از آنها موجب تولید محصولات و خدمات جدید یا توسعه محصولات و خدمات قبلی میشود. این عامل تأثیرات قابلتوجهی بر ارتقای کارایی و رشد بهرهوری داشته و ابزاری کلیدی در توسعه اقتصادی کشورهاست. به همین دلیل است که دولتها با گسترش همکاریهای آکادمیک و صنعت به دنبال ایجاد بسترهایی هستند که نوآوری در آنها شکل گرفته و رشد کند.
تأمین نیازهای صنعتی از طریق پژوهشهای علمی میتواند نقش محیطهای آکادمیک را در خلق نوآوری پررنگتر کند. از دیگر اقدامات حمایتی برای خلق نوآوری، راهاندازی پارکهای علمی است. پارک علمی که با نامهای پارک پژوهشی، تکنولوژی یا مراکز نوآوری هم خوانده میشوند، مکانی است شامل فضاهای اداری، آزمایشگاهها، کارگاهها و سالنهای ملاقات که برای حمایت از پژوهش و توسعه علم و تکنولوژی ایجاد میشوند.
توجه به نقش علم بهمعنای مصطلح و کلان آن نیازمند بازنگری چارچوبهای صنعتی است. گنجاندن پژوهش و نوآوری در چارچوب کلی صنایع -علیالخصوص تکنولوژیمحور- برای ارتقای سلامت، رفاه و اشتغال جامعه اقدامی ضروری است. برای تحقق این مهم باید سیاستهای کلان اقتصادی در راستای ارزشآفرینی تدوین شوند. این تحولات کلیدی هنگامی پایدار و مؤثر خواهند بود که تکنولوژی و محیطزیستمحور بوده و بهصورت بومی طراحی شده باشند. از نتایج مثبت انتقال موفق دانش از علم به صنعت منتج به افزایش بهرهوری فعالیتهای تحقیق و توسعه، ارتقای کیفیت اختراعات و کاهش هزینه نیروی کار میشود. اگر استفاده از تواناییهای فناوری اطلاعات برای بهرهگیری از پتانسیلهای علم در صنعت یا جامعه را غیرممکن ندانیم، اقدامی است بس چالشبرانگیز. ارزیابی تمامی محصولات اقدامات علمی برای استفاده صنعتی از آنها به دلیل ماهیت پویایی علم و صنعت فرایندی بسیار دشوار است. اما با مشاهده و ارزیابی روشهای نوین علمی میتوان راهکارهای مورد نیاز صنعت را مستمرا کشف کرد. بااینحال، نباید از نتایج منفی حاصل از جریان بخشی به اقدامات علمی به سوی فعالیتهای صنعتی غفلت کرد. جهتدهی و کنترل
تولیدات علمی، قاعدهمندکردن پرسشگریهای عالمانه نسبت به پدیدههایی است که الزاما در محدوده مشاهده و آزمون پژوهشگران قرار ندارند. سیاست جهتدهی به وسیله قوانین یا فشارهای اقتصادی میتواند موجب تغییر نتایج یا یافتههای علمی شود. در چنین شرایطی احتمال عدم اطمینان نسبت به علمیبودن نتایج و امکان تأثیر نامطلوب اینگونه اقدامات بر کیفیت خروجیهای علمی افزایش مییابد.
بررسی رابطه میان علم و صنعت نیازمند کسب شناخت از خروجیهای هریک از دو اقدام و رابطه نتایج مدنظر هر یک با دیگری است. فارغ از تفاوت در روشها و ماهیت، علوم به طبقات طبیعی، مهندسی و تکنولوژی، پزشکی و سلامتمحور، زیستی، اجتماعی و انسانی دستهبندی میشوند. وجه مشترک تمامی طبقات علوم، سیستماتیکبودن مشاهده و آزمون در تجزیه و تحلیل و توضیح پدیدههاست. بااینحال باید توجه داشت که تبدیل نتایج علمی به تولیدات صنعتی عموما فرایندی است وابسته اما مجزا از اقداماتی که منتج به کشف یا توسعه علم میشوند. درحالیکه انقلاب صنعتی از سده ۱۷ میلادی شکل گرفت، تحول در اقدامات علمی از سده ۱۵ میلادی آغاز شد. دستاوردهای حاصل از علم و تکنولوژی در قرن ۱۹ میلادی اسباب پیشرفتهای صنعتی چشمگیری را پدید آورد. توسعه موتور بخار، شیمی کمی و منطقی و علوم ترمودینامیک و الکترودینامیک که موجب پیشرفت حملونقل و جابهجایی شد، برخی از دستاوردهای ارتباط مؤثر علم و صنعت هستند. در قرن ۲۱ میلادی رشد صنعت بدون اتکا بر پیشرفتهای حوزه تکنولوژی که خروجیهای اقدامات علمی هستند، امکانپذیر نیست. یقینا نقش علم نوین در دنیای کنونی غیرقابلچشمپوشی است. بدون درک انرژی الکتریکی در صنایع رایانهای، زیستشناسی در پزشکی نوین و کشاورزی، شیمی در صنایع فلزات و پلاستیک و ترمودینامیک در طراحی موتور، امکان استفاده مؤثر از علم برای اهداف صنعتی وجود ندارد.
چهار عامل اصلی را میتوان در استفاده موفق صنعت از خروجی اقدامات علمی دخیل دانست: روش علمی، سمتوسوی جریان تولیدات علمی، فرایندهای تبدیل اقدامات علمی به صنعتی و نهایتا توانایی صنعت. روشهای علمی مختلف طبیعتا خروجیهای گوناگونی در بر خواهند داشت. اتخاذ روش علمی به نوع پدیده علمی و مقصود عالم در کشف یا توسعه موضوع وابسته است. طرح پرسش، تعیین مفروضات، آزمونها، تجزیه و تحلیلها و نتیجهگیری علمی مراحلی هستند که توسط عالم در طرحریزی یک اقدام علمی مورد استفاده قرار میگیرند. سمتوسوی جریان تولیدات علمی یکی دیگر از حلقههای مفقوده میان علم و صنعت است. این موضوع که آیا نتایج اقدامات علمی باید مبتنی بر نیاز حال حاضر صنعت باشند یا صنعت باید نیازهای خود را بر اساس خروجیهای علمی گسترش دهد، مانند معمای رایج فیلسوفان باستان میماند: اول مرغ بوده است یا تخممرغ! درواقع این عامل نیز مانند روش علمی وابستگی قابلتوجهی با نقش و جایگاه عالم نسبت به درک پدیده دارد. دو عامل دیگر را میتوان با تشریح نقش صنعت در تبدیل خروجی حاصل از اقدامات علمی به محصولات و خدمات صنعتی توضیح داد. علم ابزاری است برای تولید دانش و
تکنولوژیهای مورد نیاز صنعت. هرچند علم همواره در شکلگیری و پیشرفت پایدار صنایع نقش دارد اما میزان تأثیرگذاری آن در صنایع مبتنی بر تکنولوژی و فناوری قابلتوجهتر از سایر صنایع بوده و بخش جداییناپذیر چارچوب شکلگیری و گسترش موفق اینگونه صنایع است.
برقراری رابطه میان علم و صنعت نیازمند کانالهای ارتباطی میان این دو مثل نوآوری و فعالیتهای مرتبط با تحقیق و توسعه است. در کشورهای صنعتی سرمایهگذاریهای دولتی و خصوصی قابلتوجه و بلندمدتی در فعالیتهای تحقیق و توسعه صورت میگیرد. این فعالیتها موجب برقراری دانش حاصل از اقدامات علمی است که با مقاصد خاص صنعتی طرحریزی شدهاند. فعالیتهای تحقیق و توسعه مبتنی بر تفکرات نوآورانه که ماحصل استفاده از اقدامات علمی هستند موجب ارتقای بهرهوری، خلق اختراعی نوین، استفاده اثربخش از تکنولوژی در صنایع و تولید محصولاتی باکیفیت و در حجم بالا میشوند. همچنین، نوآوری در صنعت یکی از نتایج موفق برقراری رابطه مؤثر میان اقدامات علمی و تولیدات صنعتی است. نوآوری عبارت است از استفاده عملی از ایدههایی که نتایج حاصل از آنها موجب تولید محصولات و خدمات جدید یا توسعه محصولات و خدمات قبلی میشود. این عامل تأثیرات قابلتوجهی بر ارتقای کارایی و رشد بهرهوری داشته و ابزاری کلیدی در توسعه اقتصادی کشورهاست. به همین دلیل است که دولتها با گسترش همکاریهای آکادمیک و صنعت به دنبال ایجاد بسترهایی هستند که نوآوری در آنها شکل گرفته و رشد کند.
تأمین نیازهای صنعتی از طریق پژوهشهای علمی میتواند نقش محیطهای آکادمیک را در خلق نوآوری پررنگتر کند. از دیگر اقدامات حمایتی برای خلق نوآوری، راهاندازی پارکهای علمی است. پارک علمی که با نامهای پارک پژوهشی، تکنولوژی یا مراکز نوآوری هم خوانده میشوند، مکانی است شامل فضاهای اداری، آزمایشگاهها، کارگاهها و سالنهای ملاقات که برای حمایت از پژوهش و توسعه علم و تکنولوژی ایجاد میشوند.
توجه به نقش علم بهمعنای مصطلح و کلان آن نیازمند بازنگری چارچوبهای صنعتی است. گنجاندن پژوهش و نوآوری در چارچوب کلی صنایع -علیالخصوص تکنولوژیمحور- برای ارتقای سلامت، رفاه و اشتغال جامعه اقدامی ضروری است. برای تحقق این مهم باید سیاستهای کلان اقتصادی در راستای ارزشآفرینی تدوین شوند. این تحولات کلیدی هنگامی پایدار و مؤثر خواهند بود که تکنولوژی و محیطزیستمحور بوده و بهصورت بومی طراحی شده باشند. از نتایج مثبت انتقال موفق دانش از علم به صنعت منتج به افزایش بهرهوری فعالیتهای تحقیق و توسعه، ارتقای کیفیت اختراعات و کاهش هزینه نیروی کار میشود. اگر استفاده از تواناییهای فناوری اطلاعات برای بهرهگیری از پتانسیلهای علم در صنعت یا جامعه را غیرممکن ندانیم، اقدامی است بس چالشبرانگیز. ارزیابی تمامی محصولات اقدامات علمی برای استفاده صنعتی از آنها به دلیل ماهیت پویایی علم و صنعت فرایندی بسیار دشوار است. اما با مشاهده و ارزیابی روشهای نوین علمی میتوان راهکارهای مورد نیاز صنعت را مستمرا کشف کرد. بااینحال، نباید از نتایج منفی حاصل از جریان بخشی به اقدامات علمی به سوی فعالیتهای صنعتی غفلت کرد. جهتدهی و کنترل
تولیدات علمی، قاعدهمندکردن پرسشگریهای عالمانه نسبت به پدیدههایی است که الزاما در محدوده مشاهده و آزمون پژوهشگران قرار ندارند. سیاست جهتدهی به وسیله قوانین یا فشارهای اقتصادی میتواند موجب تغییر نتایج یا یافتههای علمی شود. در چنین شرایطی احتمال عدم اطمینان نسبت به علمیبودن نتایج و امکان تأثیر نامطلوب اینگونه اقدامات بر کیفیت خروجیهای علمی افزایش مییابد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.