مقدمهاي بر ايدئاليسم آلماني

ایدئالیسم آلمانی، نام جنبشی در فلسفه آلمان در اواخر قرن هجدهم تا اواسط قرن نوزدهم است. مشهورترین نمایندگان این جریان کانت، فیشته، شلینگ و هگل هستند. هرچند تفاوتهای بزرگی میان این چهرههاست اما همگی در پذیرش ایدئالیسم، مشترکاند. اگرچه نمایندگان بزرگ ایدئالیسم آلمانی از جهات گوناگون تفاوتهای بنیادینی با هم دارند، روی اصول واحدی میاندیشند و همین اصول اجازه میدهد آنها را اعضای یک نحله فلسفی بدانیم. کانت مسیری را در فلسفه گشود که فیلسوفان متعاقب او در همان مسیر قدم گذاشتند، به همین خاطر است که میتوان فیشته، شلینگ و هگل را وارثان کانت دانست. برای کانت مسئله رابطه سوژه و ابژه اهمیت زیادی داشت و او در بین این دوگانه طرف سوژه را گرفت. پیش از کانت باور بر این بود که برای حصول شناخت این سوژه است که باید خود را با عالم خارج تطابق دهد، اما کانت قضیه را کاملا معکوس کرد و نتیجه این شد که عالم واقع یا به بیان دیگر ابژه باید واجد ویژگیهایی باشد که بتواند به ادراک سوژه درآید. این بازصورتبندی ساختار شناخت و آگاهی را میتوان نقطه آغاز ایدئالیسم آلمانی دانست. صورتبندی کانت واجد ابهامات و ایراداتی بود که وارثانش در پی
حل آن برآمدند و سیر تفکر فلسفی از کانت تا هگل، روایت درگیرشدن فیلسوفان با مسائل کانتی بوده است. اما پیشرفتی که در فلسفه هگل صورت میگیرد، یکی واردکردن مقوله تاریخ در فهم ساختار آگاهی انسان است و دیگری طرح مقوله «دیگری». اهمیت ایدئالیسم آلمانی در این است که مشتمل بر برداشتی نظاممند از همه بخشهای فلسفه است، از جمله: منطق، متافیزیك، معرفتشناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و زیباییشناسی. همه نمایندگان ایدئالیسم آلمانی، این بخشهای فلسفه را دارای جایگاهی در نظام کلی فلسفه میدانند.
کتاب «درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی» نوشته ویل دادلی كه اخیرا به قلم مسعود آذرفام و از سوی نشر ققنوس ترجمه و منتشر شده است، درآمدی مقدماتی برای فهم این جنبش فلسفی است. نسخه اصلی این کتاب سال ۲۰۰۷ منتشر شده است. ویل دادلی نویسنده این کتاب استاد فلسفه کالج ویلیامز، در اثر پیشرو تلاش کرده شرح دقیق و نظاممندی از مکتب فلسفی ایدئالیسم در آلمان ارائه کند. او روند تکوین و بسط این مکتب فکری را برای مخاطب توضیح داده و این کتاب میتواند راهنمای خوبی برای دانشجویان و علاقهمندان فلسفه باشد. فیلسوفان ایدئالیست به دشوارنویسی معروفاند بااینحال ویل دادلی تلاش كرده در عین اینکه از سادهسازی بیش از حد مطالب اجتناب كند، رئوس آرای فیلسوفان ایدئالیست را صورتبندی و در یک طرح کلی و منسجم ارائه کند.
دوران شکوفایی ایدئالیسم بر اساس سنت رایج در کتابهای تاریخ فلسفه، بین مقطع چاپ کتاب «نقد عقل محض» امانوئل کانت و مرگ هگل است، یعنی از سال ۱۷۸۱ تا ۱۸۳۱ میلادی. در این بازه زمانی، ایدههای انقلابی عصر جدید خود را با مؤلفههایی مثل عقلانیت، آزادی و پیشرفت نشان دادند. در این ۵۰ سال شکوفایی ایدئالیسم، چهار فیلسوف مهم تاریخ فلسفه غرب و آلمان ظهور کردند که تأملات و نوشتههایشان، باعث شکلگیری انقلابی در فلسفه شد و همچنین مسیر فلسفی پس از آنها را هم تحت تأثیر قرار داد. اینچهار نفر عبارتاند از: کانت، فیشته، شلینگ و هگل. ایدئالیسم آلمانی سیطرهای تمامعیار بر فلسفه آلمانی داشت و انقلابی در متافیزیک، معرفتشناسی، منطق، فلسفه طبیعت، اخلاق و سیاست زمانه خود به پا کرد که تأثیرش هنوز در نحلههای فلسفی کاملا محسوس است. اینجنبش فکریِ ملهم از آرمانهای روشنگری که بزرگترین دستاورد عینی روشنگری یعنی انقلاب فرانسه، را به منزله سپیدهدم عصری جدید میستود، چنان اهمیتی برای تاریخ فلسفه دارد که آن را با دوره طلایی فلسفه در یونان باستان مقایسه کردهاند.
کتاب «درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی» به سیر تکوین و تطور این جنبش به نمایندگی کانت، فیشته، شلینگ و هگل میپردازد و نشان میدهد ایدئالیسم استعلایی کانت چگونه شکل گرفت و چگونه فیلسوفان متعاقب کانت پروژه او را حتی خودآگاهانهتر از خودش بسط دادند. اثر پیشرو هفت فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «مقدمه: مدرنیته، عقلانیت و آزادی»، «کانت: ایدئالیسم استعلایی»، «چالشهای شکاکانه و بسط ایدئالیسم استعلایی»، «فیشته: بهسوی ایدئالیسمی علمی و نظاممند»، «شلینگ: ایدئالیسم و مطلق»، «هگل: فلسفه نظاممندِ بدون بنیاد» و «نتیجهگیری: عقلانیت، آزادی و مدرنیته؟». پیش از این فصول، پیشگفتار مترجم، سپاسگزاری، فهرست اختصارات و سالشمار ایدئالیسم آلمانی درج شدهاند. پس از پایان فصلهای کتاب هم پرسشهایی برای بحث و بازنگری، برای مطالعه بیشتر، منابع، واژهنامه انگلیسی به فارسی و نمایه کتاب چاپ شدهاند.
ایدئالیسم آلمانی، نام جنبشی در فلسفه آلمان در اواخر قرن هجدهم تا اواسط قرن نوزدهم است. مشهورترین نمایندگان این جریان کانت، فیشته، شلینگ و هگل هستند. هرچند تفاوتهای بزرگی میان این چهرههاست اما همگی در پذیرش ایدئالیسم، مشترکاند. اگرچه نمایندگان بزرگ ایدئالیسم آلمانی از جهات گوناگون تفاوتهای بنیادینی با هم دارند، روی اصول واحدی میاندیشند و همین اصول اجازه میدهد آنها را اعضای یک نحله فلسفی بدانیم. کانت مسیری را در فلسفه گشود که فیلسوفان متعاقب او در همان مسیر قدم گذاشتند، به همین خاطر است که میتوان فیشته، شلینگ و هگل را وارثان کانت دانست. برای کانت مسئله رابطه سوژه و ابژه اهمیت زیادی داشت و او در بین این دوگانه طرف سوژه را گرفت. پیش از کانت باور بر این بود که برای حصول شناخت این سوژه است که باید خود را با عالم خارج تطابق دهد، اما کانت قضیه را کاملا معکوس کرد و نتیجه این شد که عالم واقع یا به بیان دیگر ابژه باید واجد ویژگیهایی باشد که بتواند به ادراک سوژه درآید. این بازصورتبندی ساختار شناخت و آگاهی را میتوان نقطه آغاز ایدئالیسم آلمانی دانست. صورتبندی کانت واجد ابهامات و ایراداتی بود که وارثانش در پی
حل آن برآمدند و سیر تفکر فلسفی از کانت تا هگل، روایت درگیرشدن فیلسوفان با مسائل کانتی بوده است. اما پیشرفتی که در فلسفه هگل صورت میگیرد، یکی واردکردن مقوله تاریخ در فهم ساختار آگاهی انسان است و دیگری طرح مقوله «دیگری». اهمیت ایدئالیسم آلمانی در این است که مشتمل بر برداشتی نظاممند از همه بخشهای فلسفه است، از جمله: منطق، متافیزیك، معرفتشناسی، فلسفه اخلاق، فلسفه سیاسی و زیباییشناسی. همه نمایندگان ایدئالیسم آلمانی، این بخشهای فلسفه را دارای جایگاهی در نظام کلی فلسفه میدانند.
کتاب «درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی» نوشته ویل دادلی كه اخیرا به قلم مسعود آذرفام و از سوی نشر ققنوس ترجمه و منتشر شده است، درآمدی مقدماتی برای فهم این جنبش فلسفی است. نسخه اصلی این کتاب سال ۲۰۰۷ منتشر شده است. ویل دادلی نویسنده این کتاب استاد فلسفه کالج ویلیامز، در اثر پیشرو تلاش کرده شرح دقیق و نظاممندی از مکتب فلسفی ایدئالیسم در آلمان ارائه کند. او روند تکوین و بسط این مکتب فکری را برای مخاطب توضیح داده و این کتاب میتواند راهنمای خوبی برای دانشجویان و علاقهمندان فلسفه باشد. فیلسوفان ایدئالیست به دشوارنویسی معروفاند بااینحال ویل دادلی تلاش كرده در عین اینکه از سادهسازی بیش از حد مطالب اجتناب كند، رئوس آرای فیلسوفان ایدئالیست را صورتبندی و در یک طرح کلی و منسجم ارائه کند.
دوران شکوفایی ایدئالیسم بر اساس سنت رایج در کتابهای تاریخ فلسفه، بین مقطع چاپ کتاب «نقد عقل محض» امانوئل کانت و مرگ هگل است، یعنی از سال ۱۷۸۱ تا ۱۸۳۱ میلادی. در این بازه زمانی، ایدههای انقلابی عصر جدید خود را با مؤلفههایی مثل عقلانیت، آزادی و پیشرفت نشان دادند. در این ۵۰ سال شکوفایی ایدئالیسم، چهار فیلسوف مهم تاریخ فلسفه غرب و آلمان ظهور کردند که تأملات و نوشتههایشان، باعث شکلگیری انقلابی در فلسفه شد و همچنین مسیر فلسفی پس از آنها را هم تحت تأثیر قرار داد. اینچهار نفر عبارتاند از: کانت، فیشته، شلینگ و هگل. ایدئالیسم آلمانی سیطرهای تمامعیار بر فلسفه آلمانی داشت و انقلابی در متافیزیک، معرفتشناسی، منطق، فلسفه طبیعت، اخلاق و سیاست زمانه خود به پا کرد که تأثیرش هنوز در نحلههای فلسفی کاملا محسوس است. اینجنبش فکریِ ملهم از آرمانهای روشنگری که بزرگترین دستاورد عینی روشنگری یعنی انقلاب فرانسه، را به منزله سپیدهدم عصری جدید میستود، چنان اهمیتی برای تاریخ فلسفه دارد که آن را با دوره طلایی فلسفه در یونان باستان مقایسه کردهاند.
کتاب «درآمدی بر فهم ایدئالیسم آلمانی» به سیر تکوین و تطور این جنبش به نمایندگی کانت، فیشته، شلینگ و هگل میپردازد و نشان میدهد ایدئالیسم استعلایی کانت چگونه شکل گرفت و چگونه فیلسوفان متعاقب کانت پروژه او را حتی خودآگاهانهتر از خودش بسط دادند. اثر پیشرو هفت فصل اصلی دارد که بهترتیب عبارتاند از: «مقدمه: مدرنیته، عقلانیت و آزادی»، «کانت: ایدئالیسم استعلایی»، «چالشهای شکاکانه و بسط ایدئالیسم استعلایی»، «فیشته: بهسوی ایدئالیسمی علمی و نظاممند»، «شلینگ: ایدئالیسم و مطلق»، «هگل: فلسفه نظاممندِ بدون بنیاد» و «نتیجهگیری: عقلانیت، آزادی و مدرنیته؟». پیش از این فصول، پیشگفتار مترجم، سپاسگزاری، فهرست اختصارات و سالشمار ایدئالیسم آلمانی درج شدهاند. پس از پایان فصلهای کتاب هم پرسشهایی برای بحث و بازنگری، برای مطالعه بیشتر، منابع، واژهنامه انگلیسی به فارسی و نمایه کتاب چاپ شدهاند.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.