|

تاریخ‌نگاری مفهومی و توسعه‌ تاریخی ایران

تاریخ‌نگاری نوین حوزه‌ای مطالعاتی است که در آن کوشش می‌شود با استفاده گسترده از مستندات تاریخی، صورت‌بندی‌های تاریخی و تحولات مترتب بر آنها آشکار و مستدل شود.

تاریخ‌نگاری مفهومی و توسعه‌ تاریخی ایران

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

امیر محمدی

 

تاریخ‌نگاری نوین حوزه‌ای مطالعاتی است که در آن کوشش می‌شود با استفاده گسترده از مستندات تاریخی، صورت‌بندی‌های تاریخی و تحولات مترتب بر آنها آشکار و مستدل شود. درواقع، این تاریخ‌نگاری دارای توان تحلیلی و تبیینی در وارسی واقعیت‌های توسعه تاریخی مربوط به هر کشور و جامعه است. به بیان کلی‌تر، تاریخ‌نگاری مفهومی ناظر بر اصولی نظری و مفهومی است که می‌تواند مبنای نظریه‌های سیاست‌بنیاد باشد. نظریه‌هایی که بر آن‌اند تا واقعیت‌های توسعه تاریخی و ابعاد آن را براساس قوانین عام تکامل و قواعد حاکم بر تنظیم روابط سیاسی روشن و برملا سازند. با توجه به این توصیفات است که می‌توان مدعی شد تاریخ‌نگاری مفهومی، چارچوبی تئوریک است و دو هدف را مدنظر دارد. نخست شناخت ماهیت و منطق توسعه تاریخی کشورها و سپس تحلیل صورت‌بندی‌های تاریخی حاکم بر آنها. در مفهومی وسیع‌تر، این شناخت بر آن است که واقعیت را مبدل به گفتمان سازد؛ گفتمانی که بتواند جوهره گذشته جوامع را توصیف کند. این تاریخ‌نگاری در تحلیل رویدادهای تاریخی، به‌جای وقایع‌نگاری مدرسی (تاریخ‌نگاری سنتی) از پیوند دقیق تئوری و تاریخ استفاده می‌کند. ازاین‌رو در نوشته‌های تاریخی به تاریخ‌نگاری نوین مصطلح است و بر آن است تا برای توصیف جوهره گذشته جوامع، دوره‌بندی‌های تاریخی را هدف قرار دهد.

این تاریخ‌نگاری تصورش از حقایق تاریخی، داده عینی نیست؛ بلکه ساختارهای استدلالی یا برهان تئوریک است. بر‌اساس این برداشت است که می‌توان برای ایران، تعریف مفهومی پیشاسرمایه‌داری قائل شد؛ تعریفی که در قالب آن می‌توان پی برد که کلیت اجتماعی واقعیِ ایران که ناظر بر جوهره آن است، «فئودالی، آسیایی، موروثی و سنتی» است. از‌این‌رو بر‌اساس این استفاده باید توسعه تاریخی ایران را پیش از گسست و گذار تاریخی آن، یعنی وقوع انقلاب مشروطه، مبتنی بر مفهوم ایرانِ پیشاسرمایه‌داری دانست. مفهوم ایران پیشاسرمایه‌داری که در نوشته‌های تاریخی نوین به کار رفته، حاکی از کلیتی اجتماعیِ واقعی است که به‌ طور مستمر در گذشته وجود داشته و به مرور زمان به اشکال مختلف درآمده و گویای نوعیت ذات یگانه آن است. این کلیت اجتماعی بر تعاریف مفهومی ایرانِ پیشاسرمایه‌داری تأکید دارد و ناظر بر دو تعریف از جامعه ایران، یعنی آسیایی و فئودالی، است. مفاهیمی که وقوع انقلاب مشروطه آنها را دچار تحول بنیادین ساخت؛ به آن معنا که مفهوم مناسبات سرمایه‌داری به‌تدریج به کانون توسعه تاریخی ایران تبدیل شد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.