گزارش «شرق» از معادلات مربوط به احتمال از سرگیری مذاکرات تهران - واشنگتن
پیام از واشنگتن، سکوت در تهران
در شرایطی که روز شنبه برخی رسانهها و نمایندگان مجلس با قاطعیت خبر «ارسال پیام از سوی دولت ترامپ برای آغاز گفتوگو با ایران توسط عمانیها» را تکذیب کردند، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، خبر داد که وزارت امور خارجه پیامهایی برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا دریافت کرده است. او البته افزود: «درباره کموکیف پیامها و جزئیات موضوعات مرتبط، در زمان مناسب توضیح خواهم داد».
به گزارش گروه رسانهای شرق،
موسی موحد: در شرایطی که روز شنبه برخی رسانهها و نمایندگان مجلس با قاطعیت خبر «ارسال پیام از سوی دولت ترامپ برای آغاز گفتوگو با ایران توسط عمانیها» را تکذیب کردند، فاطمه مهاجرانی، سخنگوی دولت، خبر داد که وزارت امور خارجه پیامهایی برای ازسرگیری مذاکرات با آمریکا دریافت کرده است. او البته افزود: «درباره کموکیف پیامها و جزئیات موضوعات مرتبط، در زمان مناسب توضیح خواهم داد».
این اظهارات، بار دیگر توجه ناظران را به نقش عمان به عنوان کانال سنتی ارتباطی میان تهران و واشنگتن جلب کرده است؛ مسقط که پیشتر در سالهای منتهی به برجام نقشی مؤثر در شکلدهی به تماسهای غیرعلنی داشت، ظاهرا این بار نیز مأمن تبادل پیام میان دو طرف شده است. اما در تهران، مواضع رسمی همچنان محتاطانه و بعضا متناقض است. عباس عراقچی، وزیر امور خارجه، در گفتوگویی با شبکه الجزیره تصریح کرد: «ایران تمایلی به مذاکره مستقیم با آمریکا ندارد»، اما در عین حال افزود: «امکان دستیابی به توافقی برای مذاکرات غیرمستقیم وجود دارد». به گفته او: «ما هرگز درباره برنامه موشکی خود مذاکره نمیکنیم و نمیتوانیم غنیسازی اورانیوم را متوقف کنیم».
علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران هم در بخشی از اظهارات خود در جمع اصحاب علوم انسانی که در تاریخ هفتم آبانماه برگزار شد، با بیان اینکه هدف ملموس دشمن این است که ایران، ملت و ارادهاش را بشکند، تأکید کرد: «الان میگویند غنیسازی نباید داشته باشید، همانهایی که تأیید کردند غنیسازی داشته باشیم الان میگویند نداشته باشید؛ پس اینها فرصتطلب هستند. این خواستههایشان هم ته ندارد. بعد از غنیسازی میگویند، برد موشکتان هم کم کنید و در منطقه همان کاری را انجام دهید که ما میگوییم. معتقدم یک مقاومت ملی در برابر این خواستهها نیاز است و باید سر این حرف خود ایران و ایرانیان بایستند». دبیر شورای عالی امنیت ملی کشورمان عنوان داشت: «سادهاندیشی نباید کرد. کسی نمیگوید مذاکره نکنیم، اما باید در جای خودش انجام شود. تلقی این نیست که جمهوری اسلامی نمیخواهد اصلا مذاکره کند. ما در حال مذاکره بودیم که جنگ کردند اما الان هدفشان مذاکره نیست، میگویند مذاکرهای کنید با نتایج مشخص مدنظر آنها. اینها باید قدری سر عقل بیایند. یعنی نوعی مقاومت ملی را شکل دهیم و این مقاومت ملی یک ضلع اقتصادی دقیق دارد». به این ترتیب، هرچند عراقچی و لاریجانی باب گفتوگو را به طور کامل نبستهاند، اما پیششرطهایی را بر جای گذاشتهاند که عملا دست هرگونه مذاکرهای را میبندد.
پیام مبهم واشنگتن و فرصت محدود دیپلماسی
تا لحظه تنظیم این گزارش، هنوز ماهیت دقیق پیام آمریکا از کانال مسقط به تهران برای آغاز مجدد مذاکرات مشخص نیست؛ نه معلوم است که واشنگتن خواهان گفتوگویی جامع است یا صرفا به دنبال تماسهای مقدماتی و مذاکره مشخص بر سر پرونده هستهای؛ حتی مشخص نیست که پیام ادعایی از کانال مسقط بوده یا خیر. با این حال، بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان در جریان یکی از نشستهای کنفرانس «گفتوگوی منامه» که توسط مؤسسه بینالمللی مطالعات استراتژیک (IISS) در بحرین برگزار شد، تأکید کرد: «ما میخواهیم مذاکرات میان ایران و ایالات متحده از سر گرفته شود».
بوسعیدی از کشورهای حاشیه خلیج فارس خواست تا سیاست گفتوگو با ایران و سایر کشورهایی را که مدتها به عنوان دشمن یا رقیب منطقهای شناخته شدهاند، در پیش بگیرند. مسئول سیاست خارجی عمان تأکید کرد: «در طول سالها، شورای همکاری خلیج فارس در بهترین حالت فقط نظارهگر بوده و اجازه داده ایران منزوی بماند و به باور من، این وضعیت باید تغییر کند». دیپلمات ارشد عمان ادامه داد: «مسقط از دیرباز امیدوار بوده است که سازوکاری جامعتر برای گفتوگو با همه کشورهای منطقه، از جمله ایران، عراق و یمن شکل گیرد». عبداللطیف بن راشد الزیانی، وزیر خارجه بحرین هم روز شنبه در بیستویکمین دور مجمع گفتوگوی منامه که با موضوع «تأمین امنیت خلیج فارس» برگزار شد، تأکید کرد: «تلاشها برای برقراری امنیت در منطقه باید همراه با حلوفصل پرونده هستهای ایران از راه ازسرگیری مذاکرات میان آمریکا و ایران انجام شود؛ به شکلی که خواستههای مردم منطقه را برآورده کند».
به رغم این درخواستها، آنچه از لابهلای اظهارات مقامهای آمریکایی، از دونالد ترامپ تا مارکو روبیو و دیگر اعضای دولت برمیآید، تأکید بر مذاکرات صریح، مستقیم و چندمحوره است؛ گفتوگوهایی که علاوه بر پرونده هستهای، حوزههای موشکی و منطقهای را نیز در بر میگیرد. در مقابل، تهران همچنان بر خطوط قرمز پیشین خود ایستاده است. این اختلاف بنیادی سبب میشود حتی در صورت آغاز مذاکرات نیز انتظار توافق یا نتیجه ملموس چندان واقعبینانه نباشد. در این میان، نکته مهمی که نمیتوان نادیده گرفت، این است که حدود 40 روز از زمان بازگشت قطعنامهها و تشدید فشارهای شورای امنیت گذشته، اما هنوز نشانهای از نقشهراه روشن در دستگاه دیپلماسی دیده نمیشود. وزارت امور خارجه و نهادهای تصمیمگیر، در فضایی آمیخته از احتیاط، بلاتکلیفی و حذر از تکرار تجربههای تلخ گذشته به سر میبرند.
این احتیاط البته بیدلیل نیست. تجربه مذاکرات مسقط در دورههای پیشین نشان داد که هر بار که گفتوگوها به مرحله حساس نزدیک میشود، تحرکات نظامی با محوریت اسرائیل علیه ایران شدت میگیرد. چنانکه در آستانه دور ششم مذاکرات عمان، اسرائیل جنگ ۱۲روزه خود را آغاز کرد و همزمان، تأسیسات ایران هدف حملات هوایی ایالات متحده قرار گرفت. این حافظه تاریخی موجب شده تهران این بار نیز با دیده تردید به هر «پیشنهاد مذاکره» بنگرد. با این حال، بسیاری از کارشناسان معتقدند که فرصتهای دیپلماتیک بسیار محدود و زمان به زیان ایران در حال گذر است. اگر واشنگتن واقعا از برخی مواضع سختگیرانه خود همچون شرط «غنیسازی صفر درصد» یا «مذاکرات جامع» عقبنشینی کرده باشد، اکنون بهترین زمان برای آزمودن مسیر گفتوگو است؛ مسیری که شاید بتواند از تشدید بحران و بازگشت به چرخه خطرناک تقابل جلوگیری کند. آنچه امروز بیش از هر چیز ضرورت دارد، بازتعریف نقش دیپلماسی در سیاست خارجی ایران است؛ خروج از حالت واکنشی و انفعالی، و حرکت به سوی تصمیمگیریهای واقعبینانه. زیرا اگر ایران همچنان در مدار انتظار و تردید باقی بماند، ممکن است فرصت گفتوگوهایی که میتواند مسیر آینده کشور را تغییر دهد، از دست برود.
ابوالقاسم دلفی: بحث مذاکره و تبادل پیام میان تهران و واشنگتن امر تازهای نیست
در تحلیل دقیقتر نکات یادشده و واکاوی ابعاد و زوایای پیام ادعایی ترامپ و نیز احتمال ازسرگیری مذاکرات تهران - واشنگتن، ابوالقاسم دلفی طی گفتوگویی با «شرق» در ابتدای سخنان خود تأکید کرد: «بحث مذاکره و تبادل پیام میان تهران و واشنگتن امر تازهای نیست و این ارتباطات چه به شکل مستقیم و چه غیرمستقیم همواره از مسیرهای گوناگون جریان داشته است». به گفته سفیر اسبق ایران در فرانسه: «تعیین چارچوب مذاکرات آینده وابسته به شرایط میدانی و سیاسی دو طرف است، اما در مجموع هنوز مقدمات جدی برای بازگشت به گفتوگو دیده نمیشود».
این دیپلمات ارشد پیشین در بلژیک با اشاره به تغییر جایگاه اروپا در معادلات دیپلماتیک اخیر بیان داشت: «وزارت امور خارجه عملا بخش اروپا را از محور گفتوگوهای خود کنار گذاشته است، بهویژه پس از ماجرای فعالسازی اسنپبک از سوی تروئیکای اروپایی». سفیر اسبق ایران در کلمبیا توضیح داد: «اگرچه اروپاییها به صورت نمادین از آمادگی برای ازسرگیری مذاکرات سخن میگویند، اما عملا نقش تعیینکنندهای در مسیر فعلی ندارند و تعامل میان ایران و آمریکا با وجود قطعنامهها و بازگشت تحریمها به مسیر مستقل خود ادامه میدهد». نماینده پیشین ایران در شیلی افزود: «هرچند روسیه و چین از مشروعیت نداشتن تحریمهای بازگشتی سخن گفتهاند، دبیرخانه سازمان ملل آن را ابلاغ کرده و از این رو، وضعیت ایران در فضای بینالمللی همچنان پیچیده و پرمخاطره است».
این کارشناس مسائل برجامی با اشاره به حذف نسبی آژانس بینالمللی انرژی اتمی از دایره مذاکرات اخیر تصریح کرد: «هیچ گفتوگوی هستهای بدون نقشآفرینی آژانس معنایی ندارد. اظهارات اخیر آقای گروسی، مدیرکل آژانس، که ایران را در وضعیت نامشخص غنیسازی ۶۰ درصد توصیف کرده، نشان میدهد که هنوز شفافیت لازم ایجاد نشده و ارتباط مؤثری نیز در هفتههای اخیر میان تهران و آژانس برقرار نبوده است». به باور دلفی: «پیش از هر مذاکره سیاسی با آمریکا، ایران باید وضعیت فنی و حقوقی خود را با آژانس روشن کند تا مذاکرات معنای واقعی پیدا کند». سفیر اسبق ایران در فرانسه در بخش دیگری از گفتوگو تأکید کرد: «هرگونه گفتوگو با آمریکا نیازمند آمادگی و برنامهریزی دقیق است». به زعم او: «اگر قرار است مذاکراتی، چه مستقیم و چه غیرمستقیم، آغاز شود باید با دست پر و موضعی روشن وارد شویم. نمیتوان با شرایط مبهم و بدون آمادهسازی وارد مذاکراتی شد که طرف مقابل با اهداف مشخص به میدان میآید». سفیر اسبق ایران در صربستان یادآور شد: «در تجربههای گذشته، ایران پنج دور با آمریکا مذاکره کرد و در آستانه دور ششم، جنگ و تجاوزات نظامی موجب توقف روند گفتوگوها شد؛ اما حتی در آن مقطع نیز امکان مدیریت و ادامه مذاکرات وجود داشت». او معتقد است: «قطع کامل مذاکرات فقط به افزایش فشارها و تحریمهای جدید منجر شده و دستاوردی برای کشور به همراه نداشته است».
این تحلیلگر مسائل آمریکا به «شرق» میگوید: «در دنیای امروز، گفتوگو و دیپلماسی همیشه یک فرصت است. هنر سیاستورزی در آن است که این فرصتها را از تهدید جدا کنیم و از آنها به نفع منافع ملی بهره ببریم. اگر مذاکرات صرفا برای مذاکره باشد، بیثمر خواهد بود؛ اما اگر با هدف واقعی کاهش فشارها و ایجاد توازن صورت گیرد، میتواند به فرصتی سازنده تبدیل شود». دلفی تأکید کرد: «ایران باید با درک واقعبینانه از شرایط کنونی، ظرفیتهای خود را بهروز کرده و آمادگی لازم را برای هر نوع مذاکره داشته باشد». به باور این پژوهشگر حوزه سیاست خارجی: «مذاکرات بدون محتوا و هدف صرفا موجب اتلاف زمان و فرسایش توان دیپلماتیک خواهد شد». او افزود: «مذاکره برای آن نیست که به جنگ منتهی شود، بلکه برای جلوگیری از جنگ و کاستن از تنشهاست. هر مذاکرهای که دو طرف بتوانند از آن بهرهمند شوند و دستاورد ملموسی کسب کنند، ارزش پیگیری دارد. اما مذاکرهای که در آن فقط یکطرف امتیاز دهد یا هدف روشنی نداشته باشد، نه فرصت است و نه دستاورد». دلفی در پایان گفتوگو با تأکید بر اینکه «مذاکره بیهدف همانقدر خطرناک است که بیمذاکرگی مطلق»، خاطرنشان کرد: «مسیر پیشروی ایران نیازمند واقعگرایی، انسجام داخلی و بازتعریف دقیق منافع ملی است». به گفته او: «تا زمانی که تهران و واشنگتن درک مشترکی از ضرورت یک توافق عادلانه و متوازن پیدا نکنند، حتی بهترین میانجیها نیز نمیتوانند نقش مؤثری ایفا کنند».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.