|

نگاهی به نمایش «الیور توئیست»

تلاشی برای اجرای تئاتری در مقیاسی بزرگ

نمایش موزیکال «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی پس از چند سال وقفه، بار دیگر روی صحنه آمده است؛ اما این‌بار در فضایی غیرمعمول: زمین تنیس مجموعه ورزشی انقلاب. اجرای تئاتر در چنین مکانی تجربه‌ای کم‌سابقه در ایران است و انتخاب آن، نشانه تمایل گروه به تجربه فرم اجرائی متفاوتی است؛ تجربه‌ای که تماشاگر را از فضای بسته سالن‌ها به محیطی باز و پر از جزئیات فنی آن‌ هم در یک فصل سرد سال می‌برد.

تلاشی برای اجرای تئاتری  در مقیاسی بزرگ

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سحر نادری: نمایش موزیکال «الیور توئیست» به کارگردانی حسین پارسایی پس از چند سال وقفه، بار دیگر روی صحنه آمده است؛ اما این‌بار در فضایی غیرمعمول: زمین تنیس مجموعه ورزشی انقلاب. اجرای تئاتر در چنین مکانی تجربه‌ای کم‌سابقه در ایران است و انتخاب آن، نشانه تمایل گروه به تجربه فرم اجرائی متفاوتی است؛ تجربه‌ای که تماشاگر را از فضای بسته سالن‌ها به محیطی باز و پر از جزئیات فنی آن‌ هم در یک فصل سرد سال می‌برد.

نمایش براساس رمان معروف چارلز دیکنز و موزیکال کلاسیک لایونل بارت ساخته شده و محمدرضا کوهستانی به عنوان دراماتورژ، ساختار متن را برای اجرای تازه بازنویسی کرده است. ترانه‌ها نیز با همکاری کامران رسول‌زاده و کوهستانی سروده شده‌اند و زبانی میان شعر و گفتار روزمره دارند. در همان برخورد نخست، ابعاد صحنه و تعداد عوامل حاضر در اجرا جلب توجه می‌کند. دکورهای متحرک، نورپردازی دیجیتال و حضور بیش از صد بازیگر و نوازنده فضایی در مقیاس بزرگ ایجاد کرده‌اند. البته اجرای چنین نمایشی در فضای باز دشواری‌هایی دارد؛ از جمله مدیریت صدا، تغییرات آب‌وهوایی و کنترل تمرکز بازیگران در محیطی که مرز صحنه و تماشاگر چندان مشخص نیست. پارسایی در این بازتولید، گروه کر را حذف کرده و خواندن قطعات را به بازیگران سپرده است. این تصمیم اجرا را زنده‌تر کرده اما فشار بیشتری بر بازیگران وارد کرده است؛ زیرا آنان هم باید نقش خود را ایفا کنند و هم آواز بخوانند. طراحی صدا با مدیریت بابک کیوانی تلاش دارد میان اجرای زنده و کیفیت شنیداری توازن برقرار کند؛ هرچند گاهی شرایط محیطی باعث افت لحظه‌ای صدا می‌شود.

در میان بازیگران، هوتن شکیبا در نقش فاگین نقشی محوری دارد و تقریبا در تمام لحظات مهم نمایش حضور او احساس می‌شود. فاگین در این اجرا شخصیتی میان تبهکاری و پدری تلخ است؛ مردی که در عین حیله‌گری، لحظاتی از عاطفه و تنهایی را نیز بروز می‌دهد. شکیبا با استفاده از حرکات بدن، تغییر لحن و ریتم بیان، سطوح مختلف این شخصیت را آشکار می‌کند. او نه‌تنها آوازها را زنده و در لحظه اجرا می‌کند، بلکه توانسته ارتباط خود را با تماشاگر در فضای باز نیز حفظ کند. بازی او در این نمایش از نظر میزان تسلط و تمرکز مثال‌زدنی است و انرژی‌اش در طول اجرا افت نمی‌کند.

شکیبا در گفت‌وگوهای رسانه‌ای گفته است: «فاگین برای من شخصیتی میان طنز و تراژدی است. هر بار که روی صحنه می‌آید، حس می‌کنم باید از نو پیدایش کنم». این نگاه در اجرای او قابل‌ مشاهده است؛ چراکه فاگین او نه صرفا شخصیت منفی دیکنز، بلکه چهره‌ای خاکستری و انسانی است که در جهان بی‌رحم رمان، راهی جز بقا ندارد. در کنار او، بهنوش طباطبایی در نقش نانسی اجرائی دقیق و کنترل‌شده دارد. او بر جنبه‌های عاطفی و درونی شخصیت تمرکز کرده و از اغراق در احساسات پرهیز می‌کند. طباطبایی با صدایی روشن و حرکاتی منظم، چهره زنی را تصویر می‌کند که میان عشق و ترس گرفتار است. سیامک انصاری در نقش برانلو، با بهره‌گیری از طنز شخصی خود، لحظاتی از تلطیف فضای نمایش را فراهم می‌کند و از تبدیل نقش به کاریکاتور پرهیز دارد. بانیپال شومون در نقش بیل ساکس نیز اجرائی فیزیکی و دقیق ارائه می‌دهد و خشونت شخصیت را درونی بازی می‌کند. کاظم سیاحی در سه نقش متفاوت، با تغییر صدا و بدن، تنوعی به ساختار اجرائی بخشیده است.

طراحی صحنه و لباس بر عهده سهیل دانش‌اشراقی است. او با استفاده از سازه‌های فلزی و رنگ‌های تیره، فضای لندن صنعتی قرن نوزدهم را بازسازی کرده است. صحنه‌گردان مرکزی، امکان تغییر سریع موقعیت‌ها را فراهم کرده و طراحی نور دیجیتال، تغییر زمان و فضا را قابل تشخیص کرده است. امتداد بخشی از صحنه به میان جایگاه تماشاگران باعث شده تماس مستقیم میان مخاطب و اجرا شکل بگیرد و تجربه‌ای نیمه‌محیطی پدید آید. در بخش حرکت، سروش کریمی‌نژاد از وسعت زمین تنیس برای طراحی میزانسن‌های گروهی استفاده کرده است. هم‌زمانی حرکت بیش از صد نفر روی صحنه، نظم و تمرکز بالایی می‌طلبد و در اغلب بخش‌ها با دقت اجرا می‌شود. البته در برخی صحنه‌ها حجم زیاد حرکت باعث می‌شود جزئیات روایی کمتر دیده شود.

موسیقی زنده نمایش، بدون استفاده از گروه کر، انرژی قابل توجهی دارد و بازیگران خود قطعات را اجرا می‌کنند. حذف گروه کر باعث تمرکز بیشتر بر اجراهای فردی شده است. بخش‌های دوئت و تک‌خوانی کیفیت مطلوبی دارند، هرچند در لحظات شلوغ‌تر، حجم صدا کمتر از حد انتظار است.

دراماتورژی کوهستانی ضمن وفاداری به رمان دیکنز، تلاش کرده بر جنبه‌های اجتماعی تأکید کند. با وجود این، نمایش در برخی صحنه‌ها بیشتر بر جلوه‌های دیداری تکیه دارد و از عمق فلسفی داستان فاصله می‌گیرد. شخصیت الیور نسبت به عنوان اثر کمتر برجسته است و در میان صحنه‌های پرتحرک گاه محو می‌شود. با این حال، بازی بازیگران خردسال چون رایان سرلک و آرشام جهان‌پناه صمیمی و باورپذیر است. در بخش گریم، علی شفیعی‌ثابت با طراحی‌های متفاوت و بافت‌های متنوع چهره‌هایی ساخته که جایگاه طبقاتی و موقعیت اجتماعی هر شخصیت را روشن می‌کنند. گریم‌ها به‌ویژه در فاصله نزدیک صحنه و جایگاه تماشاگر، تأثیر بصری مطلوبی دارند.

از نظر اجرائی، نمایش از نظم و سازمان‌دهی بالایی برخوردار است. زمان‌بندی ورود و خروج بازیگران، حرکت دکورها و هم‌زمانی صحنه‌ها، نشانه تمرین طولانی گروه است. در عین حال، برخی تغییر صحنه‌ها طولانی‌تر از حد معمول انجام می‌شود و در ریتم کلی اثر وقفه ایجاد می‌کند.

«الیور توئیست» تازه حسین پارسایی، تلاشی است برای اجرای تئاتری در مقیاسی بزرگ و در فضایی باز. نمایش از نظر فنی منسجم است و در بخش‌هایی از جمله بازی هوتن شکیبا و طراحی صحنه، کیفیت بالایی دارد. در مقابل، روایت در برخی نقاط فشرده و سطحی می‌شود و از درون‌مایه اصلی رمان فاصله می‌گیرد. با وجود این، چنین پروژه‌هایی می‌توانند مسیر تجربه‌گرایی در تئاتر ایران را بازتر کنند. این اثر در قیاس با نسخه سال ۱۳۹۶، بیشتر بر جلوه فنی و اجرای زنده تمرکز دارد تا بازخوانی محتوایی رمان. با این حال، حضور پرانرژی هوتن شکیبا و هماهنگی گروه، بخش قابل توجهی از بار نمایش را به دوش می‌کشد و کیفیت اجرای صحنه‌های اصلی تا حد زیادی به او وابسته است.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.