نقش زبان اسپرانتو در تقویت صلح و همدلی جهانی
میخواهم از جایگاه یک جامعهشناس، که اتفاقا از سنین نوجوانی با زبان طراحیشده و بینالمللی اسپرانتو آشناست و تجربه نوشتن، شعرگفتن و ارتباطات متنوع بینالمللی با استفاده از این زبان را داراست و به مناسبت برگزاری همایشی درباره زبان اسپرانتو در فرهنگسرای ارسباران، درباره موضوعی بنویسم که در عمق خود حامل یکی از بنیادینترین سازوکارهای ایجاد صلح در جهان معاصر است:
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شیرین احمدنیا
میخواهم از جایگاه یک جامعهشناس، که اتفاقا از سنین نوجوانی با زبان طراحیشده و بینالمللی اسپرانتو آشناست و تجربه نوشتن، شعرگفتن و ارتباطات متنوع بینالمللی با استفاده از این زبان را داراست و به مناسبت برگزاری همایشی درباره زبان اسپرانتو در فرهنگسرای ارسباران، درباره موضوعی بنویسم که در عمق خود حامل یکی از بنیادینترین سازوکارهای ایجاد صلح در جهان معاصر است: نقش زبان بینالمللی اسپرانتو در گسترش عدالتجویی، رفع تبعیض، همدلی و کاهش سوءتفاهم میان شهروندان جوامع. مدتهاست که میدانیم زبان نهفقط ابزار ارتباط، بلکه سازنده هویت، معنا و رابطه اجتماعی است. بسیاری از بحرانهای جهانی، تعارضات قومی و حتی سوءبرداشتهای دیپلماتیک، ریشه در نبود زبان مشترک یا نابرابری زبانی دارد. از منظر جامعهشناسی زبان، وقتی یک زبان ملی یا قدرتمند به عنوان وسیله ارتباط بینالمللی تحمیل میشود، همواره نوعی عدم توازن نمادین و ساختاری به وجود میآید. گویشوران آن زبان، ناخواسته در موضع قدرت قرار میگیرند و دیگران در وضعیتی کمبرخوردار. این تفاوت میتواند به احساس تبعیض، نابرابری فرهنگی و بیعدالتی ارتباطی بینجامد. در این میان، اسپرانتو یک تجربه متفاوت ارائه میدهد؛ تجربهای برخاسته از ایده برابریخواهانه.
اسپرانتو: شکستن نابرابری زبانی
اسپرانتو نه به عنوان ابزار سلطه یک ملت بر ملتی دیگر، بلکه به عنوان زبان بیطرف و مخلوق همکاری بشر طراحی شده است. دکتر زامنهوف، بنیانگذار اسپرانتو، با درک عمیق از اینکه تنشهای قومی و زبانی میتوانند به دشمنیهای ریشهدار تبدیل شوند، این زبان را برای نقشآفرینی در سه حوزه اساسی پیشنهاد کرد:
1. برابری ارتباطی میان انسانها: در اسپرانتو هیچکس «صاحب» زبان نیست. همین ویژگی موجب میشود افراد در لحظه ورود به گفتوگو احساس نابرابری نکنند. این موضوع از منظر جامعهشناختی به شکلگیری تعامل افقی کمک میکند؛ یعنی روابطی که در آن قدرت به صورت متوازنتر توزیع شده است.
2. کاهش سوءبرداشتهای فرهنگی: زبانی سادهتر و شفافتر با قواعد منظم، زمینه را برای ارتباط دقیقتر فراهم میکند. در جهانی که اختلافات اغلب بر پایه سوءتفاهمها شکل میگیرد، چنین وضوحی میتواند نقش قابل توجهی در کاهش تنش داشته باشد.
3. تقویت هویت جمعی فراملی: اسپرانتو یک جامعه فرهنگی ایجاد کرده است؛ جامعهای که افراد در آن نه بر اساس ملیت، بلکه بر اساس ارزشهای مشترک انسانی به یکدیگر نزدیک میشوند.
زبان و صلح: چگونه ارتباط برابر به همدلی میانجامد؟
از نظر جامعهشناسی، صلح فقط نبود جنگ نیست؛ صلح یعنی وجود روابط اجتماعی پایدار، تفاهممحور و عادلانه. یکی از ریشههای اصلی همدلی، توانایی شنیدن تجربههای دیگری بدون داوری و بدون برتریطلبی است.
اسپرانتو از طریق چند سازوکار به شکلگیری چنین فضاهایی کمک میکند:
۱. شکستن مرزهای نمادین: وقتی دو فرد از دو کشور مختلف میتوانند در سطحی برابر تعامل کنند، مرزهای اجتماعی و ذهنی میان آنها ضعیف میشود. اسپرانتو این تجربه را برای هزاران انسان فراهم کرده است.
۲. خلق تجربه مشترک فرهنگی: رویدادهایی مانند «کنگره جهانی اسپرانتو» یا شبکههای گسترده مهمانی و سفر در جامعه اسپرانتو، انسانها را در یک تماس فرهنگی مثبت و بدون سلطه قرار میدهد. این نوع تماس، برخلاف تماسهای آمیخته با نابرابری، منجر به افزایش اعتماد اجتماعی و کاهش کلیشهسازی میشود.
۳. تقویت همبستگی از طریق یادگیری داوطلبانه: افرادی که اسپرانتو را یاد میگیرند، غالبا با انگیزههای اخلاقی و صلحطلبانه وارد این حوزه میشوند. این اشتراک ارزشی به ایجاد سرمایه اجتماعی پیونددهنده میان آنان کمک میکند؛ نوعی سرمایه که برای صلح پایدار حیاتی است. چرا امروز بیش از هر زمان دیگر به چنین زبانی نیاز داریم؟
جهان امروز با چالشهای پیچیده روبهروست: افزایش مهاجرت، رشد ملیگرایی افراطی، گسترش فضای مجازی که بدون سواد چندفرهنگی به ضدتفاهمها دامن میزند و شکلگیری جامعهای که ارتباط فرازبان و فرامرزی در آن ضرورت دارد. در چنین وضعیتی، اسپرانتو میتواند به عنوان ابزار تربیتی و فرهنگی نقش مؤثری ایفا کند:
• آموزش اسپرانتو در مدارس میتواند به تقویت نگرشهای صلحمحور کمک کند. • گسترش آن در جوامع چندزبانه میتواند از تنشهای ناشی از برتریجویی زبانی بکاهد. • استفاده از آن در انجمنهای مدنی و گفتوگوهای بینفرهنگی میتواند همکاریهای اجتماعی را تقویت کند.
در نهایت، به عنوان جامعهشناس معتقدم که صلح پایدار بدون عدالت ارتباطی ممکن نیست.
جهانی که در آن برخی ملتها از قدرت زبانی برخوردارند و دیگران مجبورند برای دیدهشدن، زبان دیگری را بپذیرند، جهانی به سوی تعارضهای نمادین و در نهایت واقعی حرکت میکند.
اسپرانتو ما را به آیندهای دعوت میکند که در آن: • ارتباطات انسانی بر اساس برابری شکل بگیرد، • فرهنگها بدون ترس یا احساس فرودستی با هم تعامل کنند، • و شهروندان جهانی بتوانند خود را اعضای یک جامعه مشترک انسانی بدانند.
اگرچه اسپرانتو تنها راه نیست، اما نماد مهمی از اراده انسان برای گشودن درهای صلح از مسیر زبان است؛ مسیری که شاید ساده به نظر برسد، اما پایهایترین ابزار برای ساختن جهانی امنتر، مهربانتر و عادلانهتر است.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.