نزدیکی روسیه و اروپا تهدیدات امنیتی چین
ملیگرایان روسیه همواره بر تمایلات ملیگرایانه خود تأکید داشتهاند. احساسی ملی که براساس آن سرزمین روسیه مستقل از اروپاست. شیوه سوسیالیستی و جهانوطنی حاکم در اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز گاه پررنگ و زمانی کمرنگ خودنمایی میکرد. در اتحاد جماهیر شوروی سابق، حاکمیت روسها بر همه جمهوریها با قومیتهای گوناگون، از ازبک گرفته تا تاتار، چشمگیر بود.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
ملیگرایان روسیه همواره بر تمایلات ملیگرایانه خود تأکید داشتهاند. احساسی ملی که براساس آن سرزمین روسیه مستقل از اروپاست. شیوه سوسیالیستی و جهانوطنی حاکم در اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز گاه پررنگ و زمانی کمرنگ خودنمایی میکرد. در اتحاد جماهیر شوروی سابق، حاکمیت روسها بر همه جمهوریها با قومیتهای گوناگون، از ازبک گرفته تا تاتار، چشمگیر بود. در سال 1939 براساس پیمان بین شوروی و آلمان، لهستان بین این دو کشور تقسیم شد. انگیزه این اشغال لهستان برای طرف روسی چیزی جز ملیگرایی نبود. درواقع ژئوپلیتیک آرمانی روسها دستیابی به سرزمینی پهناور با چیرگی روسهاست. در چشمانداز استراتژیک روسها، سرزمین روسیه همواره مستقل از اروپا بوده و خواهد بود. در دوران جنگ سرد، ژئوپلیتیک فراآتلانتیک، گستره رقابت بلوک شرق و غرب بود و دراینمیان به باور استراتژیستهای روس، اروپای شرقی سوسیالیست فقط از نظر جغرافیایی مفهومی اروپایی داشت و چیزی جز کشورهای عضو پیمان ورشو نبود. با فروپاشی شوروی در سال 1991، کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی رسما به سرزمین اصلی خود یعنی قاره اروپا پیوستند. اما در اینجا یک پرسش اساسی وجود دارد: تا چه زمانی ملیگرایان روس موفق به جدایی روسیه از اروپا خواهند بود؟ در آینده تا چه میزان شهروندان روس گرایشهایی برای پیوستن به اروپا خواهند داشت؟ پاسخ به این پرسشها را باید در دگرگونیهای جامعه روسیه بهویژه تمایلات جوانان روسیه و دگرگونیهای فراملی جستوجو کرد. بررسیهای اخیر نشان میدهد هرچند آهنگ تبلیغات ملیگرایانه از طرف حکومت روسیه در سالهای اخیر، بهویژه پس از جنگ اوکراین، افزایش یافته اما همپای آن در میان نسل جوان روسیه گرایشهای امروزین و برخلاف شیوههای سنتی ملیگرایانه رو به فزونی است. در سوی دیگر، اتحادیه اروپا همواره روسیه را یک تهدید امنیتی به شمار میآورد. امروز استراتژی توسعهطلبانه روسها تفاوتهای زیادی با استراتژی دوران اتحاد شوروی دارد. حاکمیت شوروی استیلا و چیرگی در سرزمینهای دور و نزدیک را پیشرو داشت. در آن زمان کشورهای سوسیالیست برادر میتوانست در دوردست و حتی کوبا باشد. اما استراتژی کنونی ملیگرایان روس پیشروی در کشورهای همجوار است. هراس کشورهای حوزه بالتیک از این سیاست روسیه است. روسیه بسیاری از مناطق اوکراین دارای ساکنان روستبار را در قلمرو کشور خود میداند. این مجموعه سیاستها اروپا را نگران کرده و اتحادیه اروپا نهتنها روسیه را بخشی از اروپا نمیداند، بلکه درباره تهدیدات امنیتی آن بیمناک است. در استراتژی اتحادیه اروپا تلاش برای موازنه قوا با روسیه نقش چندانی ندارد. این اتحادیه بیش از همه نگران تهدیدات سرزمینی روسیه است. درحالحاضر پیوستن روسیه به اروپا در دو سوی روسیه و اروپا امری دوردست بوده و شاید برخی آن را ناممکن پندارند. اما این وضعیت همیشگی نخواهد بود، زیرا گرایشهای نسل نو روسیه تمایلات ملیگرایانه شدید را کمرنگ خواهد کرد. همپای این دگرگونی خطرات تهدیدات امنیتی و سرزمینی یعنی پیشروی در سرزمین همجوار روسیه کاهش خواهد یافت. در چنین شرایطی زمینه پیوستن روسیه به اروپا فراهم خواهد شد؛ شرایطی نوین که زیربنای آن خواست نسل نوین این کشور است. عامل مهم دیگری که تاکنون نادیده گرفته شده است، حرکت شتابان و خزنده چین است. درحالحاضر اروپا درگیر جنگ اوکراین بوده و روسیه سیاست کهنه قرون گذشته، یعنی پیشروی در سرزمینهای همجوار را پیش گرفته است. ایالات متحده آمریکا سرگرم سیاستهای خاورمیانهای خود است. اما چین روزبهروز مواضع استراتژیک خود را در حوزه پاسیفیک مستحکمتر کرده و با اجرای برنامه کمربند و جاده و به عبارتی کمند چینی بر مناطق گستردهای دستاندازی کرده و در حال پیشروی است. در آینده نهچندان دور چین یک تهدید امنیتی بینالمللی برای همه کشورها از جمله روسیه خواهد بود. در چنین شرایطی اروپا و آمریکا و حتی روسیه باید با تهدیدات چین رویارویی کنند. تجربه جنگ دوم جهانی و همکاری تنگاتنگ بلشویکهای شوروی با اروپا و آمریکا برای رویارویی با آلمان نازی را که فراموش نکردهاید؟
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.