زنگزور و سیاست خارجی متوازن و منطقی
اتفاقی که جمعه گذشته در واشنگتن افتاد، بار دیگر کریدور زنگزور را در مرکز توجه قرار داده است. بیانیه واشنگتن حاکی از آن است که باکو و ارمنستان با برقراری صلح و حرکت در راستای تشکیل کنسرسیومی از شرکتهای آمریکایی برای ساخت و مدیریت کریدوری موافقت کردهاند؛ کریدوری که اتصال زمینی به نخجوان از طریق ارمنستان را برقرار و قفقاز جنوبی را از غرب به ترکیه و از شرق به آسیای میانه وصل میکند.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
اتفاقی که جمعه گذشته در واشنگتن افتاد، بار دیگر کریدور زنگزور را در مرکز توجه قرار داده است. بیانیه واشنگتن حاکی از آن است که باکو و ارمنستان با برقراری صلح و حرکت در راستای تشکیل کنسرسیومی از شرکتهای آمریکایی برای ساخت و مدیریت کریدوری موافقت کردهاند؛ کریدوری که اتصال زمینی به نخجوان از طریق ارمنستان را برقرار و قفقاز جنوبی را از غرب به ترکیه و از شرق به آسیای میانه وصل میکند.
اهمیت احداث این کریدور از آن نظر است که قفقاز جنوبی یک گذرگاه عمده بین شرق و غرب جهان است، دارای ذخایر انرژی است و در مجاورت روسیه، اروپا، ترکیه، ایران و خاورمیانه قرار دارد. لولههای نفت و گاز یا از این منطقه عبور میکنند یا قرار است عبور کنند. ویژگی دیگر این منطقه همجواری اقوام متعددی شامل آذریها، فارسها، گرجیها، روسها و ارمنیها در آن است.
اگر این تلاشها در چنین منطقه مهمی با موفقیت همراه شود، توفیق بزرگی نصیب میانجی مربوطه یعنی آمریکا خواهد شد. جنگ و دشمنی بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان در 35 سال گذشته در جریان بوده و روند توسعه پایدار در این دو کشور و منطقه را دچار مشکل کرده است. قبل از این، اروپا از طریق روند مینسک و برخی دیگر مانند روسیه و ایران بخت خود را برای میانجیگری آزموده و عمدتا ناموفق بودهاند.
مطابق طرحی که مدنظر است و ظاهرا ابتکار ارائه آن با ارمنستان بوده، این کشور مسیری را در قلمرو خود برای احداث این کریدور اختصاص خواهد داد که همچنان تابع قوانین ارمنستان و رسما تحت حاکمیت این کشور خواهد بود. اما در عمل، احداث و مدیریت این کریدور که «جاده ترامپ برای صلح و ترقی بینالمللی» (TRIPP) نامیده خواهد شد، از طرف کنسرسیومی از شرکتهای آمریکایی انجام خواهد شد. در نظر است که از این طریق، انسداد قلمرویی که دو کشور با آن مواجه هستند، رفع شده و کشورهای زیادی از ترکیه گرفته تا آسیای مرکزی و فراتر از آنها از این گشایش قلمرویی بهره ببرند و از این طریق صلح بین باکو و ایروان تحکیم و مانا شود.
ویژگی این طرح آن است که آمریکا را عملا به تنها قدرت فرامنطقهای تبدیل خواهد کرد که هم سرپلی منحصربهفرد در قفقاز جنوبی به دست خواهد آورد و هم با انحلال روند مینسک، نقش عمدهای در روند صلح منطقه به ضرر اروپا ایفا خواهد کرد. این در ادامه ادعاهایی است که کاخ سفید درباره نقش ترامپ درباره آتشبس بین کامبوج و تایلند، توافق صلح بین رواندا و جمهوری دموکراتیک کنگو و هند و پاکستان مطرح کرده است.
شایعاتی نیز درباره احتمال واردشدن باکو در بهاصطلاح صلح ابراهیم مطرح است؛ هرچند با توجه به رابطه توسعهیافته بین باکو و تلآویو چنین احتمالی عمدتا جنبه نمادین خواهد داشت. تا آنجا که به ایران مربوط میشود، موضوع از جهات مختلفی قابل بررسی است. تجارت خارجی ایران اگرچه منافع حاصل از ترانزیت بین آذربایجان و نخجوان از طریق ایران را از دست میدهد، اما ضرر تجاری چندانی از نظر ترانزیت از طریق ارمنستان به شمال نخواهد کرد؛ چراکه بعید است کریدور زنگزور که تحت حاکمیت ارمنستان قرار خواهد داشت، موجب قطع دسترسی ایران شود. حتما تحت شرایطی این امکان وجود خواهد داشت که ایران بتواند دسترسی خود را به شمال از طریق ایجاد یک تقاطع با کریدور تریپ بازسازی و مسیر تجاری خود را به سمت روسیه و اروپا حفظ کند.
در این زمینه مهم است که کریدور در فاصله معقولی از مرز ایران و سواحل ارس احداث شود. اما به لحاظ ژئوپلیتیک و از نگاه سیاست خارجی خاص جمهوری اسلامی ایران، این تحول در ادامه دورشدن بیشازپیش کشورهای قفقاز از روسیه و ایران خواهد بود. صرف استقرار شرکتهای آمریکایی در طول حدود 40 کیلومتر مرز ایران با عرض بین یک تا پنج کیلومتر تحولی مهم است. شکی نیست که ایران از این نظر بیشترین مشکل را با این ترتیبات جدید خواهد داشت.
از نظر سیاست خارجی ایران که برخی مسئولان قائل به «مبناییبودن تخاصم با آمریکا» هستند، چنین تحولی و اینکه آمریکا منشأ گشایشی در منطقه شود، حتما تحولی بسیار منفی است. ضمن اینکه چنین کریدوری ممکن است به همه سود برساند، جز به ایران. مشکل دیگر این کریدور آن است که امکان اتصال زمینی ترکیه از طریق دریای خزر به آسیای میانه را فراهم خواهد کرد. این تحولی تاریخی خواهد بود که ایران طی حدود 400 سال گذشته همواره کوشیده است مانع آن شود.
اما با توجه به تغییر شرایط در مقایسه با دوره صفویه و قاجاریه، این تحول میتواند مشکل چندانی برای ایران ایجاد نکند، مشروط بر اینکه خصلت تورانیبودن این کریدور واجد مضار ژئوپلیتیکی برای ایران نشود. بهویژه اگر سیاست خارجی ایران متوازن و منطقی باشد، مواجهه با اینگونه تحولات برایش آسان خواهد بود. بنابراین اظهارات تند آقای ولایتی و این گفته ایشان که «ایران با روسیه یا بدون روسیه، مانع احداث کریدور آمریکایی در قفقاز خواهد شد»، تنها از نظر آنچه «تخاصم مبنایی با آمریکا» خوانده میشود، ممکن است قابل درک باشد. اما از این نظر که ایران چگونه میتواند بهتنهایی مانع احداث کریدور شود، قابل درک نیست. آذربایجان و ارمنستان بهعنوان کشورهای ذیربط با یک کشور ثالث که اتفاقا بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی است، به توافقی رسیدهاند و دیگر کشورها هم سکوت کردهاند.
آخرین اخبار سرمقاله را از طریق این لینک پیگیری کنید.