تنوعبخشی به منابع درآمدی؛ راهکار کاهش آسیب اقتصادی در شرایط فعالشدن مکانیسم ماشه
فرصت ویژه صنایع لبنی در شرایط تحریمی
فعالشدن مکانیسم ماشه، محدودیتهای بیشتری در مسیر آینده اقتصاد کشور قرار داده است. این چشمانداز نگرانکننده، لزوم تنوعبخشی به منابع درآمدی و تکیهنکردن به نفت بهعنوان منبع اصلی ارزآوری برای کشور را گوشزد میکند.


به گزارش گروه رسانهای شرق،
سیدطهحسین مدنی
فعالشدن مکانیسم ماشه، محدودیتهای بیشتری در مسیر آینده اقتصاد کشور قرار داده است. این چشمانداز نگرانکننده، لزوم تنوعبخشی به منابع درآمدی و تکیهنکردن به نفت بهعنوان منبع اصلی ارزآوری برای کشور را گوشزد میکند. این یعنی بازتعریف مسیرهای درآمدی و شناسایی حوزههایی که در برابر تحریم مقاومتر و در عرصه رقابت جهانی مستعدتر هستند، بیش از پیش ضرورت دارد. یکی از این حوزههایی که امروز میتواند بهعنوان منبعی برای ارزآوری تعریف شود، بیتردید صنایع غذایی و بهویژه لبنیات است. صنعتی که هم تحریمپذیری اندکی دارد و هم ارزشافزوده بالایی ایجاد میکند. درحالیکه صادرات نفت به احتمال زیاد با محدودیتهای بانکی، بیمهای و حملونقلی مواجه میشود، شیرهای با ارزشافزوده و فراوردههای لبنی میتوانند نقش تازهای در تأمین منابع ارزی کشور ایفا کنند؛ بهویژه آنکه برندهای مواد غذایی ایران در منطقه توانستهاند اعتماد بسیاری از مصرفکنندگان را جلب کنند و تقاضای خوبی برای محصولات ایرانی وجود دارد.
بازار تشنه و مزیتهای پنهان ایران
بازارهای جهانی لبنیات در حال پوستاندازیاند. تقاضا برای محصولات سلامتمحور و ارگانیک افزایش یافته و مصرفکنندگان شهری در کشورهای همسایه، به دنبال کالاهای بستهبندیشده و مطمئن هستند. در همین حال، اعتماد به نشان «محصولات حلال ایرانی» در بازارهای منطقهای و فرامنطقهای رو به افزایش است. این شرایط، موقعیت ویژهای برای ورود هدفمند صنایع لبنی ایران به بازار جهانی فراهم کرده است. آسیای مرکزی، عراق، افغانستان و حتی کشورهای آفریقایی که نیاز به واردات لبنیات رو به رشد دارند، میتوانند مقصدی مطمئن برای صادرات ایران باشند. نزدیکی جغرافیایی، هزینه حمل پایین و مزیت رقابتی حاصل از تولید داخلی، برگ برندهای برای تولیدکنندگان ایرانی است. در کنار این، تحولات ژئوپلیتیک اخیر در غرب آسیا نیز فرصت تازهای برای برندهای ایرانی فراهم کرده؛ زیرا احساس انزجار از رژیم صهیونیستی در منطقه، زمینه بایکوت و حذف برخی برندهای وابسته و جایگزینی آنها با برندهای دیگر توسط مسلمانها و دیگر مردم را تقویت کرده است.
صنایع لبنی ایران باید به سمت استفاده از دادههای تحلیلی بروند
البته حضور موفق در بازار جهانی صرفا با تولید بیشتر ممکن نیست، بلکه نیازمند تولید هوشمند و کارآمد است. صنایع لبنی کشور باید به سمت استفاده از دادههای تحلیلی برای مدیریت زنجیره تأمین، کاهش ضایعات و طراحی مدلهای بستهبندی نوین حرکت کنند. بستهبندیهایی که ماندگاری را افزایش دهند و هزینه لجستیک را پایین بیاورند، در بازارهای منطقهای امتیاز بزرگی محسوب میشوند. از سوی دیگر، با توجه به افزایش هزینه انرژی، توسعه انرژیهای جایگزین در واحدهای تولیدی، ضرورتی اجتنابناپذیر است. تهاتر صادراتی نیز میتواند بهعنوان راهکاری برای دورزدن محدودیتهای بانکی و کاهش ریسک بازگشت ارز مورد توجه قرار گیرد؛ یعنی بخشی از درآمد حاصل از فروش محصولات، به واردات نهادههای دامی وارداتی یا اقلام زنجیره تولید که از خارج تأمین میشود اختصاص یابد.
ضرورت طراحی سیستم هشدار سریع برای رصد ذائقه مصرفکنندگان در بازارهای هدف
یکی از نقاط ضعف مزمن تولیدکنندگان ایرانی، واکنش کُند به تغییر مقررات و سلیقه بازار است. برای رقابت در بازار جهانی، تولیدکننده باید همواره استانداردهای سلامت، کیفیت، بستهبندی و برچسبگذاری بازار هدف را پایش کند. گواهی حلال در کشورهای اسلامی یا الزامات زیستمحیطی در اروپا، مثالهایی از حساسیتهای بازار مقصد است. در چنین شرایطی، طراحی یک سیستم هشدار سریع برای رصد تغییرات مقرراتی و ذائقه مصرفکننده میتواند برگ برندهای برای صنایع لبنی کشور باشد.
اطلس تجارت ایران، ابزاری برای دسترسی به دادههای مورد نیاز
در این میان، یکی از ابزارهای کلیدی که میتواند به سیاستگذاری صادراتی کمک کند، اطلس تجارت ایران است؛ سامانهای تحلیلی که با رصد بازارهای هدف، مسیرهای بهینه صادراتی و تحلیل رقبا، زمینه تصمیمگیری دقیقتر را فراهم میکند. این اطلس میتواند صادرات سنتی را به صادرات دادهمحور و کمتر تحریمپذیر تبدیل کند؛ مدلی که در آن تصمیمها بر پایه واقعیت بازار و اطلاعات بهروز گرفته میشود، نه صرفا حدس و تجربه فردی. به کمک چنین ابزاری، صنایع لبنی قادر خواهند بود ترندهای جهانی را شناسایی، رقبا را به صورت برخط پایش و سهم خود را در بازارهای هدف ارزیابی و تثبیت کنند. در واقع، داده و تحلیل میتواند همان سلاح نرم تجاری ایران در میدان رقابت جهانی باشد.
تجربه برندهای جهانی
نگاهی به تجربه برندهای بزرگ جهانی در حوزه لبنیات، میتواند درسهای خوبی برای صنایع لبنی ما داشته باشد. شرکت فرانسوی Danone با ایجاد مراکز نوآوری و تحقیق توانست محصولات جدیدی همچون ماستهای پروبیوتیک و سلامتمحور را به بازار عرضه و سهم خود را چندبرابر کند. شرکت Lactalis با خرید شرکتهای کوچکتر و استانداردسازی تولید آنها، بازارهای محلی آنان را یکییکی به دست آورد.
Arla Foods هم با تمرکز بر تولید «شیر سبز» و کاهش ردپای کربن، از دغدغههای زیستمحیطی جهانی فرصتی اقتصادی ساخت. در کنار این نمونهها، برند Royal FrieslandCampina هلند نیز با تبدیل شیر خام به محصولات با ارزشافزوده بالا و تکیه بر انرژیهای تجدیدپذیر، توانست هم درآمد را افزایش دهد و هم تصویر زیستمحیطی خود را تقویت کند. شرکت آلمانی Müller در بریتانیا با بازاریابی مویرگی و تنوع بستهبندی، بازار ازدسترفته خود را پس گرفت و برند سوئیسی Emmi با ترکیب سنت و صنعت، پنیرهای محلی با کیفیت پریمیوم تولید کرد و جایگاه خود را ارتقا داد. نکته مشترک در همه این تجربیات، نوآوری مستمر، تحلیل داده و واکنش سریع به تغییرات بازار است؛ مؤلفههایی که میتوانند نقشه راه صنایع لبنی ایران نیز باشند.
فرصت عبور از اقتصاد تکمحصولی
اکنون تحریمها اگرچه تهدیدی جدی برای اقتصاد ایران هستند، اما در دل خود فرصتی نهفته دارند؛ فرصتی برای عبور از اقتصاد تکمحصولی و حرکت به سمت صادرات دانشمحور و مبتنی بر مزیتهای واقعی کشور. در میان تمام صنایع غذایی ایران، صنایع لبنی میتوانند پرچمدار این تغییر باشند، به شرط آنکه تصمیمهای خود را بر پایه تحلیل داده، آیندهپژوهی و یادگیری از تجربه جهانی استوار کنند. امروزه بازارهای جهانی صرفا در اختیار کشورهایی که منابع خام دارند قرار نمیگیرد، بلکه این بازارها توسط کشورهایی فتح میشود که اطلاعات، بینش و برنامه دارند. اگر ایران بتواند لبنیات خود را از یک کالای مصرفی صرف به یک نماد هوشمند از تابآوری اقتصادی تبدیل کند، تحریم دیگر نه تهدید، بلکه محرکی برای بلوغ اقتصادی و عاملی برای نمایش درخشش یک برند خواهد بود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.