سیاست خارجی ایران کنونی؛ واقعبینی به جای رمانتیسم سیاسی
سیاست خارجی هر کشور بازتابی از منافع ملی، ظرفیتهای داخلی و محیط بینالمللی آن است. ایران بهعنوان یک کشور با تاریخ کهن، موقعیت ژئوپلیتیک حساس و منابع اقتصادی درخور توجه، همواره در عرصه بینالملل نقش مهمی ایفا کرده است.
پرهام پوررمضان - پژوهشگر علم سیاست
سیاست خارجی هر کشور بازتابی از منافع ملی، ظرفیتهای داخلی و محیط بینالمللی آن است. ایران بهعنوان یک کشور با تاریخ کهن، موقعیت ژئوپلیتیک حساس و منابع اقتصادی درخور توجه، همواره در عرصه بینالملل نقش مهمی ایفا کرده است. بااینحال، در بسیاری از دورهها، رویکردهای سیاست خارجی ایران تحت تأثیر ایدئالگرایی و رمانتیسم سیاسی قرار گرفته که گاه منجر به مواجهه با چالشهای عملی و محدودیتهای واقعی شده است. در شرایط کنونی، جهان با پیچیدگیهای فزاینده امنیتی، اقتصادی و سیاسی روبهرو است و ایران برای حفظ منافع ملی و تقویت موقعیت منطقهای خود نیازمند رویکردی واقعبینانه و مبتنی بر محاسبه دقیق فرصتها و تهدیدهاست. با توجه به این نگاه، نمودهای این امر را میتوان در رویکردهای زیر صورتبندی کرد:
1- چارچوب تاریخی و فرهنگی
ایران بهعنوان کشوری با تاریخ چندهزارساله، همواره نقش مهمی در سیاست منطقهای و بینالمللی ایفا کرده است. فرهنگ سیاسی ایران ترکیبی از ارزشهای ملی، هویت تاریخی و باورهای دینی است که سیاستگذاران را در تعیین راهبردهای خارجی تحت تأثیر قرار داده است. این زمینه تاریخی موجب شده است ایران در بسیاری از دورهها رویکردی ایدئالگرایانه در روابط بینالملل اتخاذ کند؛ بهویژه زمانی که منافع ملی با آرمانهای ملی یا دینی تلاقی مییابد. بااینحال، رمانتیسم سیاسی گرچه موجب حفظ هویت و غرور ملی شده، گاه مانع اتخاذ تصمیمات عملی و محاسبهشده در سیاست خارجی شده است. تجربههای گذشته نشان میدهد که تمرکز صرف بر آرمانها، بدون توجه به ظرفیتهای واقعی کشور و محیط بینالمللی، میتواند منجر به محدودیتهای عملی و ایجاد تنشهای غیرضروری شود؛ بنابراین درک دقیق زمینههای تاریخی و فرهنگی و تلفیق آن با واقعبینی سیاسی، برای طراحی سیاست خارجی مؤثر و پایدار ضروری است.
2- چالشهای محیط بینالمللی
جهان امروز با پیچیدگیهای فزاینده امنیتی، اقتصادی و ژئوپلیتیکی روبهرو است. رقابت میان قدرتهای بزرگ، شکلگیری ائتلافهای منطقهای و تحولات سریع فناوری و اقتصاد جهانی، فضای دیپلماسی بینالمللی را پیچیدهتر کرده است. در چنین شرایطی، سیاست خارجی مبتنی بر احساسات یا آرمانگرایی میتواند ایران را در معرض فشارهای خارجی و محدودیتهای عملی قرار دهد و ظرفیت کشور برای تحقق اهداف بلندمدت را کاهش دهد. علاوهبراین، بحرانهای منطقهای، ناپایداری بازارهای انرژی و تحریمهای اقتصادی، ایران را مجبور به اتخاذ تصمیمات واقعبینانه و راهبردی میکند. موفقیت در این محیط مستلزم شناسایی دقیق فرصتها و تهدیدها، اولویتبندی منافع ملی و بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک و اقتصادی بهصورت هوشمندانه است. تنها از طریق رویکردی واقعبینانه و انعطافپذیر میتوان جایگاه ایران را در عرصه بینالمللی تقویت کرد و از مخاطرات محیط پیرامونی کاست.
3- منافع ملی و استراتژی واقعبینانه
واقعبینی در سیاست خارجی به معنای اولویتبندی منافع ملی و تأمین امنیت کشور است. ایران برای حفظ استقلال و ارتقای جایگاه منطقهای خود باید تصمیمات راهبردی خود را بر پایه تحلیل دقیق ظرفیتها و محدودیتها اتخاذ کند. این رویکرد شامل ارزیابی واقعبینانه تهدیدها، شناسایی فرصتهای دیپلماتیک و اقتصادی و بهرهگیری حداکثری از توانمندیهای داخلی و منطقهای است. اتخاذ سیاستهای واقعبینانه باعث کاهش تنشهای غیرضروری و افزایش کارایی دیپلماسی میشود.
همچنین، استراتژی واقعبینانه مستلزم انعطاف و سازگاری با تحولات جهانی است. تعامل سازنده با قدرتهای جهانی و منطقهای، استفاده هوشمندانه از ابزارهای دیپلماسی اقتصادی و فرهنگی، و تمرکز بر توسعه پایدار، ازجمله عناصر کلیدی این رویکرد است. تجربههای موفق ایران مانند برجام در مذاکرات بینالمللی و توافقات اقتصادی نشان میدهد که سیاست خارجی مبتنی بر عقلانیت و محاسبه دقیق میتواند منافع ملی را تقویت و جایگاه کشور را در عرصه جهانی ارتقا دهد.
اما با توجه به موارد یادشده، راهحل را نیز میتوان در راهبردهای زیر صورتبندی کرد:
1- تمرکز بر منافع ملی و امنیت راهبردی
اولین و مهمترین راهکار، تعیین و اولویتبندی منافع ملی براساس امنیت راهبردی کشور است. سیاست خارجی باید همواره تأمین امنیت داخلی و منطقهای، حفظ استقلال سیاسی و جلوگیری از آسیبهای اقتصادی و نظامی را در دستور کار قرار دهد. تصمیمگیریهای مبتنی بر منافع ملی باعث میشود سیاستگذاران ایران از اقدامات احساسی و غیرعملی پرهیز کرده و تمرکز خود را بر اهداف تحققپذیر معطوف کنند.
2- تقویت دیپلماسی اقتصادی و منطقهای
استفاده هوشمندانه از ظرفیتهای اقتصادی و توسعه روابط منطقهای، دومین راهکار کلیدی است. همکاری با کشورهای همسایه و مشارکت در پروژههای اقتصادی منطقهای، علاوه بر ایجاد فرصتهای اقتصادی، موجب تقویت نفوذ ایران و کاهش تنشها میشود. دیپلماسی اقتصادی باید با تحلیل دقیق بازارها و نیازهای طرف مقابل همراه باشد تا منافع دوطرفه تحقق یابد و ایران بهعنوان بازیگری مؤثر در منطقه تثبیت شود.
3- انعطاف و سازگاری با تحولات بینالمللی
سومین راهکار، ارتقای توان انعطافپذیری و سازگاری با تغییرات محیط بینالمللی است. جهان امروز با ناپایداری سیاسی و اقتصادی و تحولات سریع فناوری مواجه است و ناتوانی در پاسخگویی به این تغییرات، کشور را در موقعیت آسیبپذیر قرار میدهد. اتخاذ سیاستهای منعطف و اصلاح راهبردها براساس تحولات جهانی، به ایران امکان میدهد تا از فرصتها بهرهبرداری کرده و تهدیدها را مدیریت کند.
4- ارتقای دیپلماسی فرهنگی و شناخت بینالمللی
چهارمین راهکار، بهرهگیری از ظرفیتهای فرهنگی و افزایش شناخت بینالمللی درباره ایران است. دیپلماسی فرهنگی میتواند تصویر مثبت کشور را ترویج دهد، تعاملات انسانی و علمی را توسعه دهد و زمینه اعتماد و همکاری با سایر کشورها را فراهم کند. این رویکرد مکمل دیپلماسی سیاسی و اقتصادی است و میتواند به کاهش سوءتفاهمها و ایجاد فضای مناسب برای مذاکرات سازنده کمک کند. در پایان گفتنی است که با توجه به تهدیدات و فشارهای فزاینده از سوی اسرائیل و آمریکا، سیاست خارجی ایران بیش از هر زمان دیگری نیازمند اتخاذ راهبردی واقعبینانه و مبتنی بر مذاکره است. در شرایطی که تنشهای منطقهای و جهانی میتواند هزینههای سنگینی برای امنیت و اقتصاد کشور به همراه داشته باشد، دیپلماسی فعال و مذاکرات هوشمندانه بهترین ابزار برای کاهش تنش، حفظ منافع ملی و ایجاد فرصتهای تعامل با قدرتهای بینالمللی است. تنها از طریق ترکیب عقلانیت، انعطاف و گفتوگوی راهبردی میتوان جایگاه ایران را تقویت کرد و از مخاطرات بالقوه جلوگیری کرد.
آخرین مقالات منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.