|

در فضیلت روایتگری و رذیلت روایت‌سازی

روایت، تنها بازتاب ساده واقعیت نیست؛ زبانِ معنا و تعهد است. هر روایت، متعهد به حقایقی است که بازگو می‌کند؛ تعهدی به مخاطب، به واقعیت و به وجدان اجتماعی. این یادداشت، ستایشی است بر روایتگری، آن تعهد شریف به حقیقت و نکوهشی است بر روایت‌سازی که محصول بی‌اعتنایی به حقیقت و بی‌توجهی به فهم مخاطب است.

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

روزبه کردونی

روایت، تنها بازتاب ساده واقعیت نیست؛ زبانِ معنا و تعهد است. هر روایت، متعهد به حقایقی است که بازگو می‌کند؛ تعهدی به مخاطب، به واقعیت و به وجدان اجتماعی. این یادداشت، ستایشی است بر روایتگری، آن تعهد شریف به حقیقت و نکوهشی است بر روایت‌سازی که محصول بی‌اعتنایی به حقیقت و بی‌توجهی به فهم مخاطب است.

عباس عبدی در یادداشت روز خبرنگار هشداری دقیق می‌دهد: «روایت‌سازی، حتی اگر در کوتاه‌مدت اثر بگذارد، در بلندمدت اعتماد را می‌فرساید و جامعه را نسبت به هر صدای رسمی بدگمان می‌کند». حذف یا تحریف روایت‌های حقیقت‌محور و واقع‌گرا، نه‌تنها حقیقت، بلکه توانایی جامعه برای «عمل مشترک» را هم نابود می‌کند. جامعه‌ای که روایتش تحریف شده باشد، در تصمیم‌گیری و همبستگی ناتوان می‌شود. روایت وقتی درست و شریف شکل بگیرد، می‌تواند حقیقت را از دل آشوب و غبار بیرون بکشد و بر میز آگاهی بنشاند. اما همین ابزار اگر به دست روایت‌سازان بیفتد، حقیقت را آن‌گونه که «دیگری» می‌خواهد می‌آراید؛ تا آنکه روزی واقعیت برسد و آن را با خود بشوید و ببرد. روایتگری بر پایه حقیقت و احترام به شعور مخاطب بنا می‌شود.

روایتگر می‌داند سرمایه اصلی‌اش اعتماد است؛ سرمایه‌ای که فقط در سایه دقت، صداقت و وفاداری به واقعیت حفظ می‌شود. برای او، روایتگری نه یک تاکتیک کوتاه‌مدت که راهبردی پایدار برای پاسداری از سرمایه اجتماعی است. در سوی دیگر، روایت‌سازی ایستاده است؛ محصول نیاز دیگران است نه نیاز حقیقت، دیگرانی که ممکن است نیت خیر هم داشته باشند اما مگر نه این است که به تعبیر رومن رولان، «جز عمل، همه‌چیز دروغ است». جوامعی که روایتگری را برمی‌گزینند، رسانه را هم به سپر و هم به سلاح بدل می‌کنند؛ سپری برای حفاظت از روان جمعی در برابر تحریف و سلاحی برای مقابله با دروغ.

اما هر جا روایت‌سازی حاکم شود، رسانه از چشم و گوش مردم به بلندگوی «صدای واحد» تقلیل می‌یابد و شأن حرفه‌ای خود را از دست می‌دهد.

روایت همراه با حقیقت، همیشه روایت فتح نیست؛ گاه روایت رنج، شکست یا درد است. اما همین روایت‌های تلخ نیز اگر با فهم و وجدان عمومی مردم هماهنگ باشند، سرمایه‌ای برای همبستگی و آگاهی می‌شوند. روایت بر پایه دروغ یا بر پایه «آنچه نیست» و با دستور و ابلاغ ساخته نمی‌شود؛ چنین چیزی دیگر روایت نیست، بلکه تحریف و کنترل روایت و حقیقت است.

فضیلت روایت‌محوری آن است که حتی در میانه بحران، حقیقت را بسان ستونی استوار برای اعتماد عمومی نگه می‌دارد و رذیلت روایت‌سازی آنکه به نام روایت، حقیقت را قربانی می‌کند. تنها با پاسداشت روایتگری می‌توان هم وجدان حرفه‌ای رسانه را زنده نگاه داشت و هم سرمایه اجتماعی را در روزگار آشوب و بحران حفظ کرد.

 

آخرین اخبار یادداشت را از طریق این لینک پیگیری کنید.