مروری بر برخی ترجمههای بیژن اشتری؛
امید علیه امید
کتاب «امید علیه امید» نخستینبار با ترجمه به زبان انگلیسی در سال 1970 در غرب منتشر شد. این کتاب تصویری از وضعیت دشوار یکی از بزرگترین شاعران قرن بیستم روسیه به دست داده است.

به گزارش گروه رسانهای شرق،
بیژن اشتری، مترجم پرکار سالهای اخیر، روز هجدهم خردادماه پس از دورهای بیماری درگذشت. اشتری پیش از آنکه به عنوان مترجم شناخته شود، به همکاری با نشریات پرداخته بود. او از اوایل دهه شصت برای مطبوعات نقد سینمایی مینوشت و ترجمههایی نیز در زمینه سینما در نشریات منتشر کرده بود. او اما در دو دهه اخیر، یعنی از سالهای میانی دهه هشتاد به اینسو، به شکل جدیتری به ترجمه پرداخت. عمده ترجمههای اشتری در این دوره مربوط به کتابهای زندگینامه رهبران سیاسی است که در سالهای مختلف منتشر شدهاند. در میان ترجمههای قدیمیتر اشتری، کتابهایی سینمایی نظیر «برتون به روایت برتون» و «فرهنگ سینمای معاصر امریکا» هم دیده میشود. «سکوت همچون سلاح»، درباره زندگی و مرگ ایساک بابل، آخرین کتابی بود که با ترجمه اشتری در روزهای پایانی سال گذشته منتشر شد. از بین کتابهایی که به زندگی رهبران سیاسی مربوط هستند و توسط اشتری ترجمه شدهاند میتوان به این آثار اشاره کرد: «زندگی من: هیلاری کلینتون»، «صدام»، «قذافی»، «یک زندگی: بیل کلینتون»، «راسپوتین»، «پل پوت»، «پوتین»، «برژنف»، «موسولینی» و «زندگی و مرگ ارنستو چهگوارا».
به جز کتابهای مربوط به زندگی رهبران سیاسی، اشتری آثار دیگری هم به فارسی برگردانده که یکی از آنها «امید علیه امید» نام دارد. «امید علیه امید» اثر نادژدا ماندلشتام اثری است که در سال 1964 نوشته شد. در آن زمان البته امکان انتشار این کتاب در شوروی وجود نداشت در نتیجه دستنوشتههای کتاب از شوروی خارج شدند و پس از ترجمه به زبان انگلیسی برای اولینبار در غرب چاپ شد. کلمه نادژدا در زبان روسی به معنای امید است و عنوان کتاب نیز اشارهای به همین موضوع است. «امید علیه امید» درواقع خاطرات نویسنده از زندگی با شوهر شاعرش، اوسیپ ماندلشتام، در فاصله سالهای 1934 تا 1938 است. اوسیپ ماندلشتام در پانزدهم ژانویه 1891 در ورشو متولد شده بود. شهرت او در دهه قبل از ملاقات با همسر آیندهاش در 1919، شکل گرفته بود؛ دههای که در این کتاب عمدتا نادیده گرفته شده زیرا نویسنده فقط درباره چیزهایی نوشته که خودش بیواسطه از آنها اطلاع داشته است. اوسیپ در سنپترزبورگ و در خانوادهای که از معدود یهودیان روس بودند که اجازه اقامت در مسکو و سنپترزبورگ را داشتند بزرگ شد. ماندلشتام از بزرگترین شاعران روسی قرن بیستم به شمار میرود. زندگی او نیز مثل بسیاری دیگر از نویسندگان و شاعران همدورهاش پرتلاطم و بحرانی بود و شرح وقایع آن در کتاب «امید علیه امید» آمده است. اوسیپ ماندلشتام اولینبار با چاپ شعرهایش در مجله «آپولون» به شهرت رسید. «آپولون» از نشریات فاخر هنری و ادبی روسیه بود که سلایق هنری روسی را در مقطع آغاز قرن بیستم بازتاب میداد. این مجله نقش مهمی در معرفی گروهی از شاعران جوان، که خود را آکمئیست مینامیدند ایفا کرد. مهمترین چهرههای این جریان عبارت بودند از: نیکالای گومیلیوف، آنا آخماتووا و ماندلشتام. این سه شاعر با آثارشان مکتب آکمئیسم را از کوتاهی عمری، که چنین مکاتب و مجامعی به آن مبتلا بودند، نجات دادند و آن را به یک واقعیت دایمی در تاریخ ادبیات روسیه بدل کردند. گومیلیوف اواین مجموعه شعرهای ماندلشتام را در سال 1913 در «آپولون» چاپ کرد. این کتاب که «سنگ» نام داشت در 1916 تجدیدچاپ شد. ماندلشتام شاعری بود که اگرچه در دوران اولیه پس از انقلاب اکتبر با انقلاب همدلی نشان داد اما همواره فاصلهاش را با حکومت حفظ کرد و بعدها این فاصله عمق بیشتری پیدا کرد و همین مسئله سرنوشتی دشوار برای ماندلشتام به همراه آورد.
نویسنده این کتاب، نادژدا ماندلشتام، از هشتاد و یک سال عمرش، نوزده سال را به عنوان همسر اوسیپ ماندلشتام و چهل و دو سال را به عنوان بیوه او سپری کرد. مابقی، دوران کودکی و جوانیاش بود. در جمع افراد تحصیلکرده، به ویژه در بین اهالی ادبیات، صرف بیوه یک مرد بزرگ بودن کفایت میکند که چنین فردی صاحب هویت شد. این به ویژه در مورد روسیه آن دوره صدق میکند.
کتاب «امید علیه امید» نخستینبار با ترجمه به زبان انگلیسی در سال 1970 در غرب منتشر شد. این کتاب تصویری از وضعیت دشوار یکی از بزرگترین شاعران قرن بیستم روسیه به دست داده است
اما همانطور که مترجم کتاب «امید علیه امید» در مقدمهاش توضیح داده، این کتاب چیزی فراتر از شرح مسایل و مصایب اوسیپ ماندلشتام است چرا که به توصیف دورهای پرآشوب برای نویسندگان و روشنفکران و هنرمندان روسیه پرداخته است: «این کتاب درواقع یکی از بهترین منابع برای شناخت زندگی اجتماعی و نیز زندگی روشنفکری در روسیه استالینی است. البته امید علیه امید عمدتا کتاب خاطرات است، اما خیلی بیشتر از کتاب خاطراتِ صرف است. اگر بگوییم کتاب مربوط به خاطرات نویسنده از نوزده سال زندگی مشترکش با اوسیپ ماندلشتام -یعنی از اول مه 1919 تا اول مه 1938- میشود، تا حدی درست گفتهایم، اما این تعریف کفایت نمیکند زیرا شامل انبوهی از نکاتی نمیشود که خواننده از آنها لذت خواهد برد».
آخرین اخبار فرهنگ و هنر را از طریق این لینک پیگیری کنید.