احمد قوام - سیاست مدار دوران قاجار و پهلوی
احمد قوام متولد دی ماه ۱۲۵۶ در تهران ، پدرش ابراهیم معتمدالسلطنه و مادرش طاووس خانم دختر مجدالملک سینکی بودند. آنها صاحب دو پسر شدند، که وثوقالدوله پسر ارشد این زوج بود.

احمد قوام متولد دی ماه ۱۲۵۶ در تهران ، پدرش ابراهیم معتمدالسلطنه و مادرش طاووس خانم دختر مجدالملک سینکی بودند. آنها صاحب دو پسر شدند، که وثوقالدوله پسر ارشد این زوج بود.
احمد هنوز بیش از یک سال نداشت که مادر خود را از دست داد. او از 6 سالگی تحصیلات مقدماتی را آغاز کرد.
قوام به تعلیم حسن خط پرداخت و نزد میرزا کاظم خوشنویس مشق خط کرد به طوری که خط شکسته و نستعلیق را استادانه مینوشت.
در سال 1311 مناجات منظوم حضرت علی را با خط نستعلیق عالی نوشت و پدرش آن را تقدیم ناصرالدینشاه کرد، شاه او را احضار و به عنوان پیشخدمت خاص و لقب دبیر حضور را به او داد.
او در ۱۷ سالگی پیشخدمت ناصرالدین شاه شد.
قوام در سال 1312 ازدواج کرد و پس از قتل ناصرالدینشاه کار درباری را رها کرد و دو سال بعد یعنی در 1314 به عنوان منشی و رئیس دفتر میرزا علیخان امینالدوله (داییاش) به تبریز رفت.
امینالدوله به مدت یک سال وزیر اعظم و بعد صدراعظم مظفرالدین شاه شد و طبعا میرزا احمدخان هم رئیس دفتر اختصاصی صدراعظم بود. پس از برکناری امینالدوله، قوام با محسنخان پسر امینالدوله همسفر شد و به اروپا رفت و بعد از 2 سال در اواخر 1318 به تهران بازگشت.
در سفر سوم مظفرالدین شاه به فرنگ در صف همراهان شاه بود. پس از بازگشت، ترفیع مقام یافت و با لقب وزیر حضور رئیس دفتر مخصوص شاه شد. پس از درگذشت نریمانخان قوامالسلطنه، او لقب قوامالسلطنه گرفت.
پس از سقوط کابینۀ سیدضیاء، قوامالسلطنه در خرداد 1300 از طرف شاه رئیس-الوزراء شد.
از اولین اقداماتی که قوام قبل از تعیین هیات دولت انجام داد آزادی محبوسین سیدضیاء بود. اقدام بعدی وی افتتاح مجلس دورۀ چهارم بود.
یکی از اقدامات سریع کابینۀ قوام واگذاری امتیاز استخراج نفت شمال به کمپانی استاندارد اویل آمریکایی بود که دولت به طور محرمانه مواد قرارداد را تسلیم مجلس نمود و فوریت آن تصویب گردید. سپس دولت شوروی و انگلیس به واگذاری امتیاز نفت شمال اعتراض شدیدی کردند و قوام پس از 8 ماه از رئیس الوزرایی استعفا داد.
دردوره دوم نخست وزیری قوامالسلطنه در 26 خرداد 1301 به مدت 8 ماه نخست ، کابینۀ قوام با کمپانی آمریکایی سینکلر با شرایط و منافع بهتری وارد مذاکره شد و قرارداد آن را تهیه و به مجلس هم پیشنهاد نمود؛ اما صورت عمل به خود نگرفت.
از فعالیتهای مهم این دوره، دعوت از مستشاران آمریکایی برای سامان دادن به اوضاع مالی کشور بود که به دنبال آن هیئتی دوازده نفره به ریاست آرتور میلسپو به ایران وارد شدند و به مدت پنج سال در ایران مشغول بودند.
قوام در همان روزها زیر فشار روحانیون لایحه ای را در دهم آبان از تصویب مجلس گذراند که مدیران جرائد و ناشران کتب را ملزم میکرد پیش از چاپ هر نوشتهای مربوط به دین اسلام و مسائل مذهبی، آن نوشته به وزارت معارف برود تا ناظری که دو مجتهد جامعالشرایط تأییدش کرده باشند، آن نوشته را بررسی کند و اجازه نشر بدهد. این لایحه همچنین قانون جزای عرفی را لغو میکرد که مشیرالدوله چند سال قبل که مجلس تعطیل بود، وضع کرده و به اجرا درآورده بود. اما کمیسیون عدلیه مجلس، درخواست لغو این قانون را در صلاحیت دولت ندانست و آن را از لایحه حذف کرد.
دوره سوم نخستوزیری قوام، یک سال پس از آغاز حکومت محمدرضا شاه آغاز شد و شش ماه به طول انجامید. مجلس شورای ملی در دهم مرداد ۱۳۲۱ به قوام رأی تمایل و در هجدهم مرداد به دولت او با اکثریت بالایی رأی اعتماد داد. در زمان نخستوزیری قوام، نیروهای آمریکایی وارد ایران شدند و او از سویی خود را با سیاست امریکاییها نزدیک و از سوی دیگر با حزب توده مماشات کرد.
مهمترین وقایع این دوره از نخستوزیری قوام، ورود چرچیل نخستوزیر انگلیس و ویندل ویلکی فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا به ایران بود.
قوام برای بار چهارم در ۲۹ بهمن ۱۳۲۴ به نخستوزیری منصوب شد. در فاصله سه ساله میان دو نخستوزیری او، شش دولت سر کار آمده و کنار رفته بودند.
ایران در آستانه برگزاری انتخابات مجلس پانزدهم بود و لازم بود تا به وضعیت امنیت شمال غرب کشور رسیدگی شود. دولتهای خودمختار فرقه دموکرات آذربایجان و مهاباد نیز از همین قضیه بهره برده و اجازه به برگزاری انتخابات مجلس را مشروط بر پذیرش خواستههایشان کرده بودند. خواستههایی که به تعبیر آنها فدرالیسم و به تعبیر مخالفان، تجزیه طلبی بود.
طولانی شدن مذاکرات باعث شد تا نیروهای ملی به مخالفت پردازند و در پایان شاه و رزمآرا رئیس ستاد ارتش، مقدمات پیشروی نظامی به این استانها را فراهم کرده و قوام را مجبور به همکاری کردند. قوام بعداً تأکید کرد که مخالف این حرکت نظامی بوده و ترجیح میداده مسئله از راه گفتگو حل شود.
قوام در سال 1326 زهرا دلشاد را به همسری گرفت که دختر یکی از پیشکارهای کارخانهاش بود و دلشاد توانست برای قوام پسری به نام حسین به دنیا بیاورد. قوام زهرا دلشاد را به تهران برد و خانهای در انتهای خیابان کاخ (فلسطین کنونی) به بهای ۱۶۰ هزار تومان برایش خرید
پس از کنار رفتن قوام، پروندهای علیه قوام تشکیل شد و سرانجام در ۲۲ فروردین ۱۳۲۷ وزارت دادگستری او را متهم کرد که میلیونها تومان از این تجار رشوه دریافت کردهاست.
قوام که پس از کنارهگیری، ایران را ترک گفته به اروپا رفته بود، پس از اعلام جرم به ایران بازگشت کمیسیون عرایض مجلس که قانوناً نخستین مرجع رسیدگی به اعلام جرم بود، با سه رأی موافق در برابر دو رأی مخالف اعلام کرد که شواهد و مدارک موجود نشان نمیدهد که پولهایی که به حساب قوام ریخته شده باشد، رشوه بوده باشد و او را قابل پیگرد قضائی ندانست.
با تشدید اختلافات میان شاه و مصدق برای انتخاب وزیر جنگ در سال ۱۳۳۱، مصدق استعفاء کرده و شاه با پذیرش استعفای او دست دوستی به سوی قوام دراز کرد. او در حکم خود لقب «حضرت اشرف» را به قوام پس داد. قوام نیز پس از پذیرش نخستوزیری، با دادن اعلامیهای تند که با مصرع «کشتیبان را سیاستی دگر آمد» مشهور شد، و در ادامه همه نیروهای جامعه از فداییان اسلام و و روحانیونی چون کاشانی و روزنامه نگاران و فعالان سیاسی مبارز و جوان به رهبری ناصر یمین مردوخی کردستانی به مخالفت با او پرداختند و به تظاهراتی بزرگ دست زدند که بعدها به قیام سی تیر شناخته شد. با رفتار خشونتآمیز شهربانی در تهران و کشته شدن تظاهر کنندگان در روز سی تیر، قوام مجبور به استعفاء شد و شاه مجبور شد با پذیرش درخواست مصدق در خصوص وزارت جنگ نخستوزیری او را بپذیرد. مجلس هفدهم پس از این حادثه قوام را مهدورالدم دانسته و حکم مصادره اموالش را به نفع شهدای سی تیر صادر کرد. قوام از این تاریخ با خاطرهای بسیار بد از صحنه سیاسی ایران حذف شد.
سرانجام احمد قوام در تیرماه ۱۳۳۴ به علت سکته مغزی از دنیا رفت.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.