«شرق» گزارش میدهد:
پس از آتشبس غزه نگاه واشنگتن به توافقی جدید با تهران است؟!
دونالد ترامپ که نقش فعالی در میانجیگری آتشبس غزه ایفا کرده، اکنون فرصت دارد با استفاده از همان انرژی سیاسی و مهارتهای معاملهگری خود، پروژهای بزرگتر را دنبال کند؛ پروژهای که هدف آن رسیدن به یک توافق جامع منطقهای است که ایران نیز در آن نقشی محوری داشته باشد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
گزارشی از شورای آتلانتیک نشان میدهد پس از پایان جنگ ۱۲روزه اسرائیل و آمریکا علیه ایران در ماه ژوئن و برقراری آتشبس میان اسرائیل و حماس، نگاهها در واشنگتن دوباره به سمت امکان مذاکره با تهران چرخیده است. به نوشته استفانی هاوسهیر علی و کرنستون کلاین، دو تحلیلگر اندیشکده شورای آتلانتیک، شرایط کنونی خاورمیانه بار دیگر ایالات متحده را در برابر انتخابی راهبردی قرار داده است؛ یا دستیابی به یک توافق تازه و پایدار با ایران، یا گرفتار ماندن در چرخهای از آتشبسهای شکننده و درگیریهای تکرارشونده.
این گزارش تاکید میکند که دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده، که نقش فعالی در میانجیگری آتشبس غزه ایفا کرده اکنون فرصت دارد با استفاده از همان انرژی سیاسی و مهارتهای معاملهگری خود، پروژهای بزرگتر را دنبال کند؛ پروژهای که هدف آن رسیدن به یک توافق جامع منطقهای است که ایران نیز در آن نقشی محوری داشته باشد. سخنان اخیر ترامپ در کنست اسرائیل که در آن از «ضرورت گفتوگو برای آیندهای بدون جنگ» سخن گفت، از نگاه تحلیلگران آتلانتیک سیگنالی آشکار برای آغاز مرحلهای تازه در سیاست خاورمیانه واشنگتن تلقی شده است.
«توافق بزرگ و زیبا» یا بازی تکراری آتشبسهای موقت؟
با توجه به این نکته اکنون دو مسیر کلی پیش روی آمریکا ترسیم شده است؛ یا دستیابی به یک توافق مذاکرهشده با تهران که به کاهش تنش و ادغام تدریجی ایران در نظم اقتصادی منطقه منجر شود، یا حفظ وضعیتی مبهم که در آن آتشبسهای موقت هر چند ماه یکبار با درگیریهای تازه شکسته میشود.
در سناریوی نخست، ایالات متحده باید مشوقهایی قابل توجه به ایران ارائه کند؛ از جمله لغو مرحلهای تحریمها، تضمین امنیتی در برابر حمله احتمالی اسرائیل و فراهم کردن بستر مشارکت ایران در پروژههای توسعهای منطقهای. به اعتقاد تحلیلگران اندیشکده شورای آتلانتیک، تهران نیز باید تعهداتی ناظر به کاهش سطح غنیسازی به حدود ۳.۶ درصد، پذیرش بازرسیهای گستردهتر آژانس بینالمللی انرژی اتمی و محدود کردن برنامه موشکی و معادلات منطقهای بدهد.
در این بین پیشنهاد ایجاد یک مرکز مشترک غنیسازی در عمان با سرمایهگذاری کشورهای عربی، که پیشتر از سوی ایران مطرح شده بود، یکی از گزینههای مورد اشاره در این سناریوست. با وجود جذابیت نظری این طرح، تحقق آن مستلزم بازسازی اعتماد از دسترفته میان تهران و واشنگتن است؛ اعتمادی که پس از خروج آمریکا از برجام در سال ۲۰۱۸، حمله خردادماه و بازگشت تحریمها بهشدت آسیب دیده است. تحقق چنین توافقی میتواند فضای سیاسی داخل ایران را نیز دگرگون کند، ولی تنها در صورتی که تهران احساس کند امتیازهای اقتصادی و امنیتی آن بهمراتب بیشتر از هزینههای عقبنشینی از مواضع هستهای است.
در این میان، نقش اسرائیل همچنان تعیینکننده است. واشنگتن برای جلب رضایت تلآویو ناچار خواهد بود مشوقهای دفاعی و امنیتی تازهای ارائه دهد، از جمله تضمین آتشبس میانجیگریشده با حوثیها یا تعهد به تقویت سامانههای دفاعی اسرائیل. با این حال، بدبینی متقابل میان سه طرف (ایران، آمریکا و اسرائیل) همچنان بزرگترین مانع در مسیر تحقق این توافق به شمار میآید.
خطر بازگشت به «ایستایی سمی» در خاورمیانه
سناریوی دوم از نگاه شورای آتلانتیک، وضعیتی است که آن را «ایستایی سمی» مینامد؛ یعنی تداوم آرامش ظاهری در سطح منطقه، اما در واقع انباشته شدن خشم، بیاعتمادی و تهدیدهای متقابل زیر پوست بحران. در چنین حالتی، نهتنها برنامه هستهای ایران مهار نمیشود، بلکه احتمال اقدام نظامی دوباره از سوی اسرائیل یا پاسخ تلافیجویانه تهران در ماههای آینده افزایش مییابد.
تشکیل شورای عالی دفاع ملی در ایران پس از جنگ ژوئن، که با هدف تسریع تصمیمگیریهای جنگی انجام شد، نشانهای از استمرار آمادگی تهران برای رویاروییهای بعدی است. در مقابل، اسرائیل نیز با چالش فرسودگی نیروهای ذخیره و فشار افکار عمومی مواجه است. آمارهای منتشرشده نشان میدهد بیش از صد هزار نیروی ذخیره از شرکت در ماموریتهای جدید خودداری کردهاند و سامانههای رهگیری موشکی با کمبود قطعات روبهرو هستند.
لذا در صورت تکرار درگیری، اقتصاد و ارتش اسرائیل ممکن است تاب ادامه جنگهای طولانی را نداشته باشند. تداوم چنین وضعیتی نهتنها امنیت منطقه بلکه منافع اقتصادی آمریکا را نیز تهدید میکند. بیثباتی در تنگه هرمز، افزایش قیمت نفت و نگرانی از حملات سایبری و دریایی ایران میتواند پیامدهای جهانی در پی داشته باشد.
از همین رو، اندیشکده شورای آتلانتیک تاکید دارد «یک توافق جامع و متوازن» تنها گزینه واقعی برای جلوگیری از بحران تازه در خاورمیانه است؛ توافقی که البته دستیابی به آن نیازمند «تمرکز طاقتفرسا، انعطافپذیری دیپلماتیک و کنار گذاشتن مواضع حداکثری» از سوی همه طرفهاست. اگر این مسیر دنبال نشود، خاورمیانه وارد چرخهای از آرامشهای کوتاه و انفجارهای ناگهانی خواهد شد؛ همان «ایستایی سمی» که میتواند هر لحظه به آتشی بزرگتر بدل شود.
آخرین اخبار سیاست را از طریق این لینک پیگیری کنید.