|

کریدورها و بن‌بست‌ها

دو روز پیش، مراسم آغاز احداث جدید‌ترین کریدور راهبردی خاورمیانه از هند تا اروپا برگزار شد که کشورهای حوزه خلیج فارس را به مسیر پیوند دو قاره آسیا و اروپا تبدیل کرد. جدا از نقش تعیین‌کننده آمریکا و هند در این توافق بسیار مهم ژئواکونومیک بین‌قاره‌ای، برای ایرانیان چند ملاحظه مهم و شایان تأمل وجود دارد.

 دو روز پیش، مراسم آغاز احداث جدید‌ترین کریدور راهبردی خاورمیانه از هند تا اروپا برگزار شد که کشورهای حوزه خلیج فارس را به مسیر پیوند دو قاره آسیا و اروپا تبدیل کرد. جدا از نقش تعیین‌کننده آمریکا و هند در این توافق بسیار مهم ژئواکونومیک بین‌قاره‌ای، برای ایرانیان چند ملاحظه مهم و شایان تأمل وجود دارد.

1. اولین واقعیت بسیار مهم که توضیح‌دهنده خوبی برای چرایی این تحولات است، تغییر آشکار در هویت و کارکرد جهانی خاورمیانه و تبدیل آن از یک منطقه پرآشوب و به‌شدت ناامن به یک قطب مهم توسعه در آسیا پس از شرق آسیا و شبه‌قاره هند است. این رویداد از یک سو بازنمایی مجدد آسیایی‌شدن اقتصاد جهانی تا سال 2030 و بازگشت نقش مهم اقتصادی و سیاسی به‌ این قاره است و از سوی دیگر بازتاب این واقعیت است که خاورمیانه تنها مرکز اصلی تولید انرژی هیدروکربنی جهان یا یک منطقه آشوب‌زده و ناامن‌کننده برای جهان نیست، بلکه در دورانی جدید یک منطقه مهم سرمایه‌پذیر و مشارکت‌کننده در طرح‌های توسعه منطقه‌ای و جهانی است و این واقعیت به فهم مشترک حاکمان کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و شریکان اقتصادی و سیاسی آنها تبدیل شده است. همه رفتارهای آشتی‌جویانه و میانجیگرانه کشورهای عربی در ماه‌های اخیر را باید در پرتو این فهم و اراده جدید بازخوانی کرد. سخنان سفیر جدید عربستان در تهران که به ایران پیشنهاد همکاری در چارچوب سند چشم‌انداز 2030 عربستان داد، بسیار مهم و درخور تأمل است.

2. نکته مهم دیگر، سبد متنوع و پروپیمان از شریکان راهبردی به‌جای افتادن در دام انحصار این یا آن قدرت سیاسی و اقتصادی و نقش مؤثر و مشارکت‌کننده کشورهای جنوبی خلیج فارس در طرح‌هایی است که بازتابی از ایجاد رقابتی هوشمندانه از شریکان اقتصادی و تجاری در کشورهای منطقه است. در ماه‌های گذشته بارها تماشاگر نشست‌های کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس و ترکیه با آمریکا، چین، هند، ژاپن، روسیه و اروپایی‌ها و توافق برای اجرای طرح‌های بزرگ‌مقیاس و بلندمدت سرمایه‌گذاری مشترک و در نهایت عکس یادگاری با آنها و تأکید بر منافع مشترک‌شان بوده‌ایم.

3. این چندمین کریدور تجاری مهم پیرامون ایران است که ساختار و کارکرد جغرافیای اقتصادی منطقه را متأثر و بلکه دگرگون می‌کند. البته این نه اولین و نه آخرین از چندین کریدور تجاری در حلقه اول اطراف ماست که در کنار کریدور ریلی اروپا از مسیر ترکیه و عراق به خلیج فارس و کریدورهای شمال-‌جنوب از بندر گوادر پاکستان در شرق و غربی-‌شرقی تراسیکا در همسایگی شمال ایران از کنار ما عبور می‌کنند، بدون آنکه ایران نقشی و سهمی در آنها داشته باشد. جا‌ماندگی ما در این کریدورها نه‌تنها در سرمایه‌گذاری و مشارکت در اجراست، بلکه به نظر می‌رسد حتی در ایجاد مسیرهای فرعی دسترسی و اتصال محلی به این کریدورها نیز خواهد بود. این جاماندگی، هم ریشه در بی‌توجهی و جاماندگی ذهنی سیستم سیاست‌گذاری ما از تحولات دنیای جدید دارد، هم ناشی از فرسودگی و عقب‌ماندگی زیرساخت‌های حمل‌ونقل و انرژی و هم نتیجه ناتوانی نظام بوروکراسی و اجرائی بخش عمومی و ضعف تاریخی بخش خصوصی است.

4. علاوه بر کریدورهای تجارت کالایی، کریدورهای خدمات حمل‌ونقل هوایی، کریدورها و هاب‌های خدمات مالی، مراکز ترکیبی تولید دانش و قطب‌های عظیم گردشگری در منطقه در حال شکل‌گیری است. در سال‌های نزدیک اتحادیه اقتصادی خلیج فارس به‌مثابه یک قدرت بزرگ اقتصادی مهم جهانی سر بر خواهد آورد. کشورهای مستقر در دو سوی این کریدور، در دو سال گذشته بیش از هزار میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب کرده‌اند. عربستان به تنهایی در حال اجرای دو پروژه از 10 ابر‌پروژه سرمایه‌گذاری خدماتی و تولیدی جهان با بیش از 600 میلیارد دلار است. چهار کشور ترکیه، عربستان، امارات و قطر تا پایان سال جاری با خرید نزدیک به دو هزار فروند هواپیمای مدرن مسافری و برخورداری از بزرگ‌ترین فرودگاه‌های جهان، به عرضه‌کنندگان اصلی خدمات حمل‌ونقل و گردشگری جهان تبدیل می‌شوند.

5. این تحولات مهم تاریخی برای همه کشورهای منطقه سرنوشت‌ساز است و چگونگی مواجهه و به زبان رساتر سهم و مشارکت آنها در این تحولات در پرکردن شکاف تاریخی توسعه یا تداوم آن و حاشیه‌ای‌شدن تعیین‌کننده است. این بزنگاه تاریخی نه‌تنها برای ایران سرنوشت‌‌ساز است، بلکه سرنوشت کشورهایی همچون افغانستان، پاکستان، مصر، یمن، سوریه و لبنان را نیز تعیین خواهد کرد. این ادعا ریشه در این واقعیت مهم نظریه‌های مدرن توسعه منطقه‌ای و بازخوانی تجارب موفق توسعه در سطح جهانی دارد که «رقابت همکارانه برای جذب سرریز‌های منطقه‌ای، یک عامل تعیین‌کننده در توسعه‌یافتن یک منطقه یا بازماندن از توسعه است. ظرفیت‌های جذب و انباشت سرریزهای مالی و انسانی بسیار مهم‌‌تر از سطح برخورداری یا محرومیت از این منابع اصلی توسعه است». تفسیر روشن این عبارت آن است که توانمندی حکومت‌ها و ظرفیت‌های دولت‌ها برای تصمیم‌گیری درست و اجرای مؤثر تصمیمات در بزنگاه‌ها، مهم‌ترین مؤلفه تعیین‌کننده و سرنوشت‌ساز در دنیای امروز است. «ملت‌ها می‌توانند در کریدورهای همکاری به چشم‌اندازهای جدیدی دست یابند یا در بن‌بست‌های تحسر و انزوا محصور شوند».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها