|

اصالت راهبری برای دیپلماسی قائل شویم

این روزها در یکی از مقاطع حساس تاریخ ایران به سر می‌بریم. کشور با مشکلاتی بنیادی در حوزه تاب‌آوری و زیست‌پذیری سرزمینی، خطر بسته‌شدن پنجره جمعیتی و مهاجرت نخبگان مواجه است.

کوروش احمدی دیپلمات پیشین

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

این روزها در یکی از مقاطع حساس تاریخ ایران به سر می‌بریم. کشور با مشکلاتی بنیادی در حوزه تاب‌آوری و زیست‌پذیری سرزمینی، خطر بسته‌شدن پنجره جمعیتی و مهاجرت نخبگان مواجه است. این مشکلات حاصل هم‌افزایی منفی بین عواملی همچون خشک‌سالی، تخریب محیط زیست و سوءمدیریت مزمن است. تورم دو‌رقمی در چند دهه به همراه انواع ناترازی‌ها، کسر بودجه و کسر سرمایه اجتماعی ، به این مشکلات دامن زده است. تجاوز نظامی اخیر و خطر تکرار آن مزید بر علت شده و بر دامنه و عمق این مشکلات افزوده است.

در چنین شرایطی، ایران نیازمند نوعی ‌سیاست خارجی است که کشور را از گرداب سیاست ناکارآمد «کنترل تخاصم» خارج کند و در مسیر حرکت در جهت تنش‌زدایی و برقراری صلحی پایدار قرار دهد. مردم و حاکمیت در ایران به چنین تحولی نیاز دارند تا بتوانند با استفاده از یک دوره طولانی آرامش در سیاست خارجی بر مشکلات انباشته متمرکز شوند. جای تردید نیست که نظام سیاسی ما در کوتاه‌مدت وظیفه‌ای فوری‌تر و مبرم‌تر از تمرکز بر یافتن راه‌هایی برای رفع تنش و تحریم و آزادسازی ظرفیت‌های ملی برای تمرکز بر مشکلات بنیادی ندارد.

جای خوش‌وقتی است که آتش‌بس متزلزل کنونی به‌رغم برخی پیش‌بینی‌ها همچنان دوام آورده و طرفین این منازعه تا آنجا که به ایران و آمریکا بر‌می‌گردد، کوشیده‌اند ‌سطح تنش را پایین آورند. آنچه از سخنان ترامپ با وجود تمام ضدونقیض‌گویی‌های مرسومش می‌توان دریافت، این است که تمرکز او بر نیل به توافقی مکتوب با ایران است. تأکیدات مکرر ترامپ بر «نابودی کامل» تأسیسات هسته‌ای ایران، بیش از آنکه جنبه رجزخوانی داشته باشد، می‌تواند پیامی مبنی بر بی‌نیازی به حمله مجدد باشد. 

او در جریان جنگ نیز گفت‌ حملات اسرائیل به ایران می‌تواند به او فرصت توافق با ایران را بدهد. او در جریان سفر نتانیاهو به واشنگتن نیز پیوسته از مذاکره با ایران و ضرورت اینکه «چیزی روی کاغد آورده شود» گفت. در‌حالی‌که نتانیاهو به واسطه ماهیت خبیثش همچنان بر طبل ادامه جنگ می‌کوبد و مثل همیشه نسبت به هر توافقی بین ایران و آمریکا بیمناک است، او امیدوار است‌ با این ادعا که توفیق در حمله به سایت‌های هسته‌ای ایران کوتاه‌مدت است و راهبردی نیست، گزینه نظامی را همچنان حفظ کند. سخنان او درباره «مهلت 60‌روزه» و «سقف 480‌کیلومتری» برای برنامه موشکی ایران نیز عمدتا با هدف تخریب دیپلماسی بین ایران و آمریکا مطرح شده است. بعید است در طرح‌های تجاوزکارانه رژیم اسرائیل علیه ایران، برنامه هسته‌ای ایران جنبه محوری داشته باشد. اسرائیل در سراسر تاریخ خود هدف تضعیف قدرت‌های اصلی خاورمیانه را به قصد تبدیل خود به هژمون منطقه دنبال کرده‌ است. هدف این رژیم این بار می‌تواند مرعوب‌کردن دیگر کشورهای خاورمیانه و بازکردن راه برای پیشبرد پیمان ابراهیم از طریق بی‌ثبات‌کردن ایران باشد. نمونه رفتار جنایتکارانه اسرائیل علیه سوریه بعد از فروپاشی دولت اسد که شامل نابودی کلیه دارایی‌های نظامی سوریه، اشغال بخش بیشتری از خاک سوریه و تلاش برای تجزیه آن کشور است، گویا‌ست. اسرائیل در تجاوز 12‌روزه علیه ایران بسیار فراتر از اهداف هسته‌ای ایران رفت و حملاتی انجام داد که نمی‌توانست هدفی جز بردن کشور به سمت بی‌ثباتی و تشویق تمایلات تجزیه‌طلبانه داشته باشد. این در حالی است که آمریکا به ‌عنوان یک قدرت جهانی، اولویت‌های متفاوتی دارد و یک ایران بی‌ثبات را که منبع صدور بی‌ثباتی به کل منطقه و خلیج فارس باشد، نمی‌خواهد و می‌داند که از عهده هزینه‌های آن برنخواهد آمد. ترامپ به‌علاوه با مشکل ناشی از مخالفت شدید پایگاه اجتماعی‌اش با اقدامات بیش از حد در خاورمیانه نیز مواجه است. بیشتر کشورهای منطقه نیز با بروز بی‌ثباتی در ایران مخالف‌ هستند و خود را قربانی اصلی هرگونه بی‌ثباتی منطقه‌ای می‌دانند و نیز مخالف روندی هستند که خروجی آن تبدیل اسرائیل به هژمون منطقه باشد. در چنین شرایطی، بین ترامپ و نتانیاهو در مورد سیاست پیش‌‌رو اختلاف‌نظر وجود دارد و به‌ویژه نتانیاهو نگران ازسرگیری مذاکرات بین ایران و آمریکاست.

در این شرایط‌، ایران باید دو هدف را دنبال کند: نخست خنثی‌کردن اهداف شیطانی افراطیون اسرائیلی و دوم حرکت در راستای تثبیت آتش‌بس و برداشتن تحریم‌های آمریکا. هر دو این اهداف فقط از مسیر اصالت راهبردی قائل‌شدن برای دیپلماسی و مذاکره می‌گذرد. اگر در این گیرودار هدف رفع تحریم‌ها مغفول بماند، ممکن است سال‌ها بگذرد و فرصتی برای لغو آنها فراهم نیاید. خوشبختانه رئیس‌جمهور در مصاحبه اخیر با تاکر کارلسون راه را برای مذاکره باز گذاشتند و وزیر خارجه ما نیز در روزهای اخیر چنین سیاستی را بازتاب داده است. اما در یک مذاکره احتمالی با آمریکا، اصالت راهبردی قائل‌شدن برای دیپلماسی و به‌کارگیری نوع متفاوتی از دیپلماسی در مقایسه با 22 سال گذشته ضرورت تام دارد.

 

آخرین اخبار سرمقاله را از طریق این لینک پیگیری کنید.