|

تبعیض زیر نام برابری جولان می‌دهد

صبح روز یکشنبه اول بهمن وقتی این خبر را از رادیو ایران شنیدم، آهی کشیدم و با تأسف سری تکان دادم: «فرصت ثبت‌نام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس در سامانه تبلیغات تلویزیونی سه روز تمدید شد».

تبعیض زیر نام برابری جولان می‌دهد

صبح روز یکشنبه اول بهمن وقتی این خبر را از رادیو ایران شنیدم، آهی کشیدم و با تأسف سری تکان دادم: «فرصت ثبت‌نام نامزدهای دوازدهمین دوره انتخابات مجلس در سامانه تبلیغات تلویزیونی سه روز تمدید شد». دلگیر شدم از این جهت که فرصت حضور در دموکراتیک‌ترین حرکت یک ملت یعنی انتخابات از من گرفته شده است. به من اجازه داده نشد تا به‌عنوان یک شهروند این جامعه از امکان تبلیغات تلویزیونی استفاده کنم تا نادیده گرفته‌شدن من و امثال من، داستانی دنباله‌دار شود. چند روز پیش از این، جمعه 15 دی‌ماه، ساعت ۱۲:۴۰ پیامکی با این مضمون به تلفن همراهم ارسال شد: «صلاحیت جنابعالی از طرف هیئت محترم نظارت احراز نگردید». علت در همان روزی که برای ارائه توضیحات در هیئت نظارت حاضر شدم، برایم مشخص شد. به من گفته شد «شما کم‌بینایی». من یک شهروند کم‌بینا هستم، کارمند دولتم و تحصیلات عالی در سطح دکترای علوم ارتباطات دارم. هدفم از کاندیدا‌شدن ارائه ایده‌های نو جهت بهبود سطح رفاه اجتماعی همه همشهریان با نگاه ویژه به جامعه فرهیخته و تحصیل‌کرده نابینایان و کم‌بینایان و سایر افراد دارای معلولیت بود. سابقه این تصمیم غیرمنصفانه به روز چهارشنبه 22 مهر 1394 بازمی‌گردد؛ زمانی که نمایندگانی بی‌خبر از این‌همه پیشرفت، تصمیم گرفتند رأی به حضورنداشتن نابینایان و کم‌بینایان در مجلس بدهند. در قرن هوش مصنوعی و پیشرفت‌های شگرف، یکی از دلایل این مخالفت، عدم امکان نوشتن لوایح به خط بریل بود؛ آن‌هم در قرن بیست‌و‌یکم و در دنیای تکنولوژیک امروز که همه چیز با استفاده از پیشرفت فناوری‌های نوین ارتباطاتی در دسترس همگان است. دلیل دیگر آنها، ناتوانی افراد دارای مشکل بینایی در انجام امور نمایندگی بود؛ حال آنکه با جست‌وجویی مختصر در اینترنت، با سیاست‌مدارانی آشنا می‌شویم که بدون محدودیت‌های قانونی تا سمت‌های وزارتی در سایر کشورها فعالیت کرده‌اند. در همین کشور خودمان، آقایان علی صابری و مجتبی شاکری‌ها که نابینا هستند، در دوره‌‌های گذشته، با انتخاب مردم شهر به عضویت شورای شهر تهران درآمدند و چرا چنین افرادی نباید اجازه فعالیت در عرصه‌های بالاتر و تأثیر‌گذار را داشته باشند؟ در همان مجلسی که این قانون تبعیض‌آمیز را تصویب کرد، یکی از مخالفان حضور افراد نابینا و کم‌بینا در مجلس بیان کرده بود ما به‌جای رأی مثبت به این قانون باید در پی حقوق شهروندی آنان باشیم، غافل از اینکه تصویب این قانون حقوق اولیه شهروندی را زیر پا می‌گذارد. نماینده‌ای در مخالفت با این حضور گفته بود‌: اگر قرار است با تصویب قانون حضور نابینایان و کم‌بینایان در مجلس به این افراد احترام گذاشته شود، می‌توان در عرصه‌های مختلف دیگر به این افراد احترام گذاشت. در پاسخ باید گفت درکدام عرصه برادر؟ در مردمی‌ترین میدان حضور، یعنی نمایندگی مجلس که هرکس آزاد است در آن شرکت کند، عرصه را تنگ کردید، آن‌وقت شعارهای رنگارنگ سر می‌دهید!

آیا دیگران برای آینده ما صلاحیت تصمیم‌گیری دارند و خودمان از حق تصمیم‌گیری محرومیم؟ آیا فقط حضور ما برای رأی‌دادن انتخابات لازم است و دیگر هیچ؟ شاید چشمانم به‌خوبی شما نبیند اما ذهن پویایی دارم، از ادراک بالایی برخوردارم و در تفسیر مسائل قدرتمندم و در صورت لزوم، حتی شاید بهتر از شما بتوانم راه‌حل ارائه دهم و گره کور مشکلاتی را که شما قادر به حل آن نیستید، به آسانی باز کنم. من در جامعه به امان خود رها شده‌ام، زندگی یک خانواده را می‌چرخانم و از پس همه مشکلات ریز و درشتی که همه با آن دست‌به‌گریبان هستند تا امور خود را بگذرانند، برآمده‌ام؛ بااین‌حال، طنز تلخی‌ است که به بهانه برنیامدن از پس امور نمایندگی مجلس، مهر عدم احراز صلاحیت بر من بزنید. اگر اصل برابری رعایت می‌شد، اگر قوانین این‌چنینی حکم‌فرما نبود، بسیاری از افراد به‌ظاهر بینا باید جای خود را به کاندیداهای نابینا و کم‌بینای توانمند می‌دادند. چرا فرصتی داده نمی‌شود تا نابینایان و کم‌بینایان خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند؟ نمی‌دانم بر اساس‌ کدام حق، شهروند کم‌بینا باید از حضور در دوازدهمین دوره انتخابات مجلس شواری اسلامی منع شود.

تصویب این قانون روزی ناخوشایند را برای جامعه‌ای مظلوم در هیاهوی عدالت‌طلبانه سیاسیون رقم زد. شما با استفاده از ادراک بینایی خود، بر افراد نابینا و کم‌بینا اعمال قدرت کردید نه مصلحت‌اندیشی؛ حال آنکه فاصله توانمندی و ناتوانی در میان افراد جامعه اندک است. گاهی افراد به‌ظاهر سالم بسیار ناتوان‌تر از کسانی هستند که با اعمال قدرت سلامتی خود آنان را کم‌توان می‌نامید.

آیا امثال من در وطن خودم رعیتیم و شما ارباب؟ اگر در این کشور مهاجر بودم و شهروند درجه‌دو نامیده می‌شدم گلایه‌ای از این تبعیض نداشتم، هم‌وطن!

رئیس‌جمهور محترم و رئیس محترم مجلس شورای اسلامی لطفا با اقدامی مناسب عدالت را از کلام به مرحله برسانید. با سپاس، یک شهروند نمی‌دانم درجه چند... 

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها