|

برای توسعه صنعت سینما تلاش کنیم

آمار فروش سینمای ایران نشان می‌دهد نبض گیشه در دست کمدی‌ها است. طبعا آمار و ارقامی که از این فیلم‌ها رسانه‌ای می‌شود، اقبال مخاطب را به این گونه خاص نشان می‌دهد.

برای توسعه صنعت سینما تلاش کنیم

محمد‌مهدی عسگری

آمار فروش سینمای ایران نشان می‌دهد نبض گیشه در دست کمدی‌ها است. طبعا آمار و ارقامی که از این فیلم‌ها رسانه‌ای می‌شود، اقبال مخاطب را به این گونه خاص نشان می‌دهد.

 این در حالی است که بسیاری از کارشناسان سینما از نبود تنوع در اکران گله‌مندند. بی‌شک سینما با تنوع در آثار به حیاتش ادامه می‌دهد و تک‌صدایی برای مخاطب کنجکاو و علاقه‌مند چندان جذاب نیست. در شرایط بحرانی سینمای ایران به‌ویژه در چند سال گذشته و بعد از همه‌گیری کرونا و رکود گیشه سینماها، اقبال یک سال اخیر علاقه‌مندان سینما به فیلم‌‌های کمدی قوت قلب است؛ اما نکته‌ای که در این‌ میان تا حدود زیادی نادیده گرفته می‌شود، مخاطبانی است که چندان رغبتی به دیدن آثار کمدی و سرگرمی ندارند یا در کنار این ژانر، مشتاق پیگیری فیلم‌هایی از جنس اجتماعی و جدی‌تر سینما هستند. 

فیلم‌هایی که گهگاه در سال‌‌های اخیر در میان فروش کمدی‌‌های روی پرده، در فهرست پرفروش‌‌های سینما جای گرفته‌اند و راه‌شان را به سمت فستیوال‌‌های معتبر جهانی باز کرده‌اند و اعتبار و آبروی سینمای ایران شده‌اند. هرچند تعداد فیلم‌‌های پرفروش اجتماعی سینمای ایران انگشت‌شمار است، ولی نمی‌توان مخاطب بالقوه این فیلم‌ها را نادیده گرفت.

رونق چند‌ماهه اخیر سینما جای خوشحالی دارد؛ اما نکته‌ای که نباید مغفول بماند، میزان مخاطب است؛ یعنی در کنار میزان فروش ما باید تعداد مخاطب را با گذشته و ایامی که سینما حال بهتری داشته، مقایسه کنیم. قطعا به لحاظ مخاطب ما با آن روزها هنوز فاصله داریم. هرچند ایدئال این است که ما سال به سال باید رونق بهتر و بیشتری را شاهد باشیم؛ اما نه‌تنها این رونق اتفاق نیفتاده، بلکه متأسفانه دچار کاهش مخاطب هستیم. خوشحالی از فروش بالای سینما درحال‌حاضر آن‌هم با تعداد محدودی از فیلم‌ها در گونه خاص و با در نظر گرفتن افزایش قیمت بلیت نباید ما را دچار ذوق‌زدگی کرده و اوضاع نابسامان این صنعت دوست‌داشتنی را فراموش کنیم؛ صنعتی که بقا و حیاتش به لطف حضور مخاطب است.

به نظر می‌رسد با ادامه این روند ممکن است در آینده‌ای نه‌چندان دور با تغییر ذائقه سینمایی مخاطب روبه‌رو شویم؛ وضعیتی که مردم فقط به فیلم طنز رغبت نشان دهند. این روند هرچند اسباب رونق اقتصاد سینما را فراهم خواهد آورد؛ درعین‌حال ما را با خطر جدی افول گونه‌‌های دیگر روبه‌رو خواهد کرد.

این وضعیت حتی برای سینمای طنز هم نگران‌کننده است و بیم آن می‌رود که به‌مرور به اشباع و تکرار در این گونه برسیم و مردم از این سینما هم زده شوند.

وقتی به جدول فروش فیلم‌ها نگاهی می‌اندازیم، متأسفانه شاهد هستیم که 90 درصد فیلم‌ها فروش بسیار کمی داشته‌اند و آن رونقی که از آن یاد می‌کنیم، محدود می‌شود به چند فیلم طنز و چند فیلم اجتماعی که با فاصله بسیار از فیلم‌‌های طنز در جدول فروش جا گرفته‌اند. 90 درصد فیلم‌‌های تولید سینمای ایران فروش نداشته‌اند؛ یعنی حتی هزینه‌ای که یک فیلم صرف تولید کرده، برنگشته است. کدام سرمایه‌گذاری و با کدام امیدی باید وارد این عرصه شود؟ اگر در بخش فیلم‌‌های کم‌فروش برخی از فیلم‌ها را که سرمایه دولتی دارند، کنار بگذاریم، فیلم‌هایی را داریم که در بخش خصوصی تولید می‌شوند و نتوانسته‌اند هزینه‌‌های خود را تأمین کنند.

ما برای توسعه صنعت سینما باید تلاش کنیم و این تلاش بدیهی است که باید چندوجهی بوده و در حوزه‌‌های مختلف اتفاق بیفتد. به نظرم امروز به یک حرکت جهادی برای توسعه صنعت سینما نیاز داریم که همکاری همه نهادهای تصمیم‌گیر و سیاست‌گذار را می‌طلبد. در کنار توسعه زیرساخت‌ها و افزایش سالن‌ها، برنامه‌ای دقیق و کارشناسی برای افزایش میزان محبوبیت پرده نقره‌ای باید تدوین و اجرائی شود و برای این کار همین امروز هم دیر است.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها