|

چرا تیم ملی روزهای پرنوسانی را سپری می‌کند

لشکر یا سیاهی‌لشکر؟

تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی از مرحله انتخابی جام جهانی مقابل ازبکستان متوقف شد تا تنها تیم مدعی آسیا در این مرحله از رقابت‌ها باشد که به جای شش امتیاز، با چهار امتیاز و فقط به لطف تفاضل گل که آن‌هم اختلاف زیادی نیست، صدرنشین گروهش باشد

لشکر یا سیاهی‌لشکر؟

تیم ملی فوتبال ایران در دومین بازی از مرحله انتخابی جام جهانی مقابل ازبکستان متوقف شد تا تنها تیم مدعی آسیا در این مرحله از رقابت‌ها باشد که به جای شش امتیاز، با چهار امتیاز و فقط به لطف تفاضل گل که آن‌هم اختلاف زیادی نیست، صدرنشین گروهش باشد. بازی با ازبکستان در شرایطی با نتیجه مساوی 2-2 به پایان رسید که ابتدا به نظر می‌رسید تیم ملی کار ساده‌ای پیش‌رو داشته باشد و بتواند در نیمه دوم به شمار گل‌هایش اضافه کند؛ ولی در عین ناباوری، بازی 2 بر صفر برده را با بدشانسی 2-2 کرد تا قلعه‌نویی، نیمه مربیان را به مربی رقیب واگذار کرده باشد. پس از بازی، انتقادات زیادی متوجه تیم ملی شده که بخش زیادی از آنها سرمربی و کادر فنی را نشانه رفته است؛ انتقاداتی که بیشتر آنها سازنده است و اگر در این مرحله از رقابت‌ها که هنوز پای تیم‌های قدرتمند به میان نیامده، به آن توجهی نشود، می‌تواند در ادامه مسیر اثرات مخرب بیشتری داشته باشد. عمده انتقادی که از امیر قلعه‌نویی شده، این است که چطور بازی برده و برتر نیمه اول را با یک بازی شکست‌خورده و با ترس و لرز در نیمه دوم عوض کرده است؟ حالا پرسش دیگری که باید همین روزها دوباره مطرح شود، این است که خیل دستیاران امیر قلعه‌نویی در تیم ملی که خودشان به اندازه یک تیم فوتبال می‌شوند، در چنین مقاطع حساسی چه کمکی به سرمربی کرده تا دچار چنین لغزش‌هایی نشود؟ امیر قلعه‌نویی از زمانی که هدایت تیم ملی ایران را برعهده گرفته، تا به الان قریب به 10 نفر را به کادر فنی تیم ملی فراخوانده که حالا به نظر می‌رسد این لشکر به جای آنکه توانایی مقابله با رقیب در مقاطع بحرانی را داشته باشند، بیشتر نقش سیاهی‌لشکر را ایفا می‌کنند. برای ورود جزئی‌تر به این بحث کافی است جزئیات دستیار و مشاورانی که قلعه‌نویی برای خودش در تیم ملی جمع‌و‌جور کرده، مرور شود. قلعه‌نویی در روز انتخابش به‌عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال ایران، سعید الهویی، رحمان رضایی، علی‌اصغر قربانعلی‌پور، آلین دینکا و علی کمانگری را به‌عنوان دستیاران جدید خود معرفی کرد؛ آن‌هم در شرایطی‌که قربانعلی‌پور در نقش مربی بدن‌ساز، دینکا در قامت مربی دروازه‌بان‌ها و کمانگری هم به‌عنوان آنالیزور تیم قرار بود فعالیت خود را دنبال کنند. بعد از شروع به کار با پنج دستیار، رفته‌رفته به شمار اعضای کادر فنی تیم ملی فوتبال ایران اضافه شد. آنتونیو مانیکونه در کنار آندرانیک تیموریان و حمید مطهری به‌عنوان دستیاران جدید اضافه شدند و سپس در احکامی پرحرف و حدیث‌تر هومن افاضلی و خداداد عزیزی به‌عنوان مشاور فنی به کادر فنی تیم ملی اضافه شدند. نکته جالب داستان اینکه از این دو نفر، یک نفر، یعنی خداداد عزیزی با همان حکم مشاور، لباس تمرین به تن دارد و تیم ملی را در زمین همراهی کرده و در برگزاری تمرینات و مسابقه‌ها، امیر قلعه‌نویی را یاری می‌کند. خداداد در حالی حضور پررنگی در تیم ملی دارد که پیش‌تر منتقد شماره یک همین اوضاع بود و از این گفته بود که یکی مثل سعید الهویی با چه رزومه‌ای باید روی نیمکت تیم ملی ایران بنشیند.

در بین دستیاران امیر قلعه‌نویی، داستان آنتونیو مانیکونه با آن‌همه سابقه در دوران بازی و مربیگری از بقیه جداست. او یکی از بهترین انتخاب‌های قلعه‌نویی است؛ ولی درباره بقیه نمی‌توان با چنین قطعیتی صحبت کرد. در واقع بیش از آنکه این‌همه دستیار و مشاور برای قلعه‌نویی بار فنی داشته باشند، تا به الان نقدهای مختلف را در پی داشته‌اند. اصل انتقادات هم بر این است که آنها همگی لشکری شکست‌خورده در قالب مربی هستند و بدون رزومه و دستاوردی در این زمینه، روی نیمکت تیم ملی بزرگ ایران نشسته‌اند. اینکه متر و معیار قلعه‌نویی برای چنین انتخاب‌هایی چیست، چندان امر روشنی نیست. در واقع او به‌عنوان نفر اول نیمکت، این حق را دارد تا دستیارانش را انتخاب کند؛ ولی حالا پس از 11 بازی و به‌‌ویژه بعد از نوسان‌های ریز و درشت در سبک بازی تیم ملی، شاید وقت آن رسیده که امیر از خودش این سؤال را بپرسد که آیا این نفرات پرتعداد توانسته‌اند در روزهایی که نیاز است، کمک زیادی به او کنند؟ قلعه‌نویی برای دستیار سراغ مربیانی رفته که عمدتا شکست‌خورده هستند و به‌عنوان نفرات اول در دوران مربیگری، نه‌تنها تجربه طولانی‌مدت ندارند؛ بلکه در همان زمان اندک هم ناکامی بیش نبوده‌اند. البته این داستان با ماجرای زمانی که آنها بازی می‌کردند، متفاوت است؛ مثلا رحمان رضایی رزومه‌ای پذیرفتنی در دوران بازی دارد یا اینکه آندرانیک تیموریان حتی تا پای بستن بازوبند کاپیتانی تیم ملی هم پیش رفت؛ ولی پرسش اینجاست که آنها توانستند توفیقی در زمینه مربیگری به دست بیاورند؟ بخش بحث‌برانگیز دیگر ماجرا مربوط به دیگر دستیاران قلعه‌نویی است که آنها حتی از لحاظ فوتبالی هم دستاورد درخوری نداشته‌اند. سعید الهویی، مرد شماره یک نیمکت‌های امیر قلعه‌نویی، پس از حضور در گل‌گهر، تیم ملی را هم همراهی می‌کند. او شاید دستیار خوبی باشد؛ ولی به‌عنوان شماره یک نشان داد کار خاصی نمی‌تواند کند. او روی نیمکت گل‌گهر و در نقش نفر اول آن‌قدر بد کار کرد که نهایتا اخراجش نزدیک شد: یک برد، دو مساوی، چهار باخت و تفاضل 7- در لیگ و وداع با جام حذفی برابر پرسپولیس، کارنامه الهویی در گل‌گهر به‌عنوان سرمربی بود. رحمان رضایی هم در دورانی که به‌عنوان سرمربی در لیگ برتر کار کرد، نتایج ضعیفی بر جای گذاشت. رضایی در لیگ بیستم برای اولین و آخرین بار، حضور روی نیمکت تیم لیگ‌برتری ذوب‌آهن را تجربه کرد و با کارنامه‌ای به‌شدت ضعیف، قبل از نیم‌فصل اخراج شد: یک برد، هشت مساوی و پنج باخت. او حتی نتوانست به طور میانگین یک امتیاز از هر بازی بگیرد. حمید مطهری هم دیگر دستیار امیر قلعه‌نویی در تیم ملی است. همکاری‌اش با گل‌محمدی در پرسپولیس جواب داد؛ ولی فریبنده از آب درآمد؛ چراکه وقتی نساجی به سراغش رفت تا هدایت تیمش را به‌عنوان سرمربی در اختیار او قرار دهد، آمار بدی بر جای گذاشت. پنج برد، 9 مساوی و 11 باخت کاری کرد که مقدمات اخراج او فراهم شود. آندرانیک تیموریان هم که بدون هیچ سابقه‌ای در مربیگری برای کسب تجربه از تیم ملی آغاز کرده است. درباره خداداد عزیزی و هومن افاضلی هم که نمی‌توان به نکته درخوری در عصر مربیگری‌شان اشاره کرد. آنها هم هر جایی بوده، آمار به‌دردبخوری ثبت نکردند.

حالا با چنین رزومه‌ای این سؤال مطرح می‌شود که این‌همه دستیار و مشاور با چه تجربه و اندوخته‌ای قرار است امیر قلعه‌نویی را یاری دهند تا در مسیر بازی‌های سخت جام ملت‌ها به مصاف رقبای مدرنی مانند ژاپن، کره جنوبی و استرالیا بروند؟ شاید اگر به جای این سیاهی‌لشکر فعلی، امیر قلعه‌نویی بپذیرد که یکی، دو مربی خوب خارجی دیگر به نیمکت تیم ملی اضافه کند، شرایط تا شروع جام ملت‌ها کمی برایش مساعدتر شود تا دیگر مجبور نباشد هم به جای سرمربی فکر کند و هم دستیار و مشاور.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها