|

لغو مراسم اهدای جایزه به نویسنده‌ فلسطینی در نمایشگاه کتاب فرانکفورت

صدای جنوب جهان

«مخزن بزرگ و قهوه‌ای‌ آب روی چهارپا ایستاده، از دور به مورچه‌ای شبیه بود که ساکن و بی‌تکان مانده است. مخزن زمانی به زنگ دیگری بود، تا اینکه پاره‌ای زنگار آمد و بزرگ و بزرگ‌تر شد و تمام سطح مخزن را گرفت...». این آغاز رمانِ «حس» نوشته عدنیه شبلی است، رمانی شعرواره و پر از احساس زندگی دختری بی‌نام را روایت می‌کند در کشوری که ناخواسته درگیر جنگ است؛

صدای جنوب جهان

پارسا شهری: «مخزن بزرگ و قهوه‌ای‌ آب روی چهارپا ایستاده، از دور به مورچه‌ای شبیه بود که ساکن و بی‌تکان مانده است. مخزن زمانی به زنگ دیگری بود، تا اینکه پاره‌ای زنگار آمد و بزرگ و بزرگ‌تر شد و تمام سطح مخزن را گرفت...». این آغاز رمانِ «حس» نوشته عدنیه شبلی است، رمانی شعرواره و پر از احساس زندگی دختری بی‌نام را روایت می‌کند در کشوری که ناخواسته درگیر جنگ است؛ دختربچه‌ای فلسطینی که می‌توان او را تمام زنان و دختران سرزمین‌های درگیر جنگ و چه‌بسا نماد خود سرزمین دانست. زنگاری که در فلسطین روز‌به‌روز بیشتر خود را نشان داد و اینک به جنگی منتهی شده که جهان را شوکه کرده است. چندی پیش قرار بود نویسنده فلسطینی، عدنیه شبلی، در نمایشگاه کتاب فرانکفورت، به‌ خاطر رمان «تفصیل ثانوی» جایزه ویژه‌ای دریافت کند که بنیاد «لیت‌پروم» برای حمایت از نویسندگان «جنوب جهان» در نظر گرفته‌ است؛ اما امسال به دلیل جنگ غزه، جنوب جهان نادیده گرفته شد و یورگن بوس، مدیر نمایشگاه کتاب فرانکفورت، اعلام کرد که این جایزه در فرصت دیگری به شبلی اهدا می‌شود. ادبیات که بنا بود جایی برای شنیدن صدای دیگری (صدای جنوب جهان) باشد، از تبعات این جنگ نابرابر در امان نماند و موج محدودیت‌های شدید سیاسی علیه جامعه فلسطینی در کشورهای اروپایی دامن نمایشگاه کتاب و فرهنگ را هم گرفت و از‌این‌رو اهدای جایزه به نویسنده‌ای فلسطینی لغو شد. این در حالی است که شبلی پیش‌از‌این نیز به‌عنوان نامزد دریافت «جایزه‌ ملی کتاب» و «جایزه‌ بین‌المللی بوکر» شناخته شده بود. ماجرای رمانی که درخور جایزه «جنوب جهان» بود، به تجاوز گروهی از سربازان اسرائیلی به دختری فلسطینی و قتل او در تابستان سال ۱۹۴۹ مربوط می‌شد و مانند دیگر آثار عدنیه شبلی روایت خشونتی روزمره و عادی‌سازی‌شده علیه مردمان فلسطین بود. «لیت‌پروم»‌ و غالب منتقدان غربی پیش‌از‌این از رمان شبلی تعریف و تمجید کرده بودند و بعد از انتشار آن به زبان نگلیسی آن را اثری راوی خشونت علیه مردم و قدرت مرزها خوانده بود. بعد از اعلام لغو اهدای جایزه به عدنیه شبلی، چندین نویسنده و ناشر مطرح ضمن محکوم‌کردن این اقدام، نمایشگاه کتاب فرانکفورت را به خاموش‌کردن صدای فلسطینی‌ها متهم کردند. در‌عین‌حال، بالغ بر 600 نویسنده سرشناس جهان ازجمله نوبلیست‌هایی مانند عبدالرزاق قرنح (برنده نوبل ادبی سال ۲۰۲۱) و آنی ارنو (برنده نوبل ادبی سال ۲۰۲۲) در نامه‌ای خطاب به نمایشگاه کتاب فرانکفورت با حمایت از عدنیه شبلی، از برگزارکنندگان خواستند که برای «احساسات و عواطف فلسطینی‌ها» در چارچوب آثار ادبی فضایی فراهم کنند. هشام مطر نویسنده آمریکایی-لیبیایی برنده پولیتزر که در ایران نیز نامی آشناست، کولم توبین ‌نویسنده ایرلندی، ‌کامیلا شمسی رمان‌نویس بریتانیایی-پاکستانی و ویلیام دالریمپل، مورخ بریتانیایی، از دیگر نویسندگانی بودند که به تصمیم نمایشگاه کتاب فرانکفورت انتقاد کردند و خواستار شنیده‌شدن صدای فلسطینیان شدند و بر مسئولیت سنگینِ این نمایشگاه در اشتراک احساسات و وضعیت ملت فلسطین در مقطع زمانی کنونی بی‌رحم و وحشتناک که خشونت بیش از هر زمان دیگری حاکم است، تأکید کردند. از دیدِ منتقدان و نویسندگان، خاموشی صدای نویسنده فلسطینی، نوعی سرپوش‌گذاشتن بر واقعیتی است که سال‌هاست جهان به‌ویژه غرب آن را نادیده گرفته است.

عدنیه شبلی، نویسنده فلسطینی، در سال 1947 به دنیا آمد. او علاوه بر رمان چندین داستان کوتاه و نمایش‌نامه نیز نوشته است. او هم‌زمان با نویسندگی از سال 2005 تا 2009 به تدریس مکاتب و تئوری‌های نقد ادبی و مطالعات فرهنگی در دانشگاه ناتینگهام پرداخته و در سال 2008 به‌عنوان استاد مدعو در مدرسه عالی مطالعات علوم اجتماعی پاریس به تدریس پرداخته و سال 2013 نیز در دانشگاه بیرزیت فلسطین در رشته مطالعات فرهنگی مشغول به تدریس بوده است. او همچنین عضو مرکز تحقیقات علوم اجتماعی برلین و گروه «بیروت ۳۹» است که ۳۹ نویسنده‌ عرب زیر 40 سال آن را تشکیل داده‌اند. شبلی در میان شهرهای برلین و اورشلیم در رفت‌وآمد است و در تمام نوشته‌های خود در زمینه ادبیات به‌ نوعی مسئله فلسطین و زوال معصومیت و سرنوشت کودکان سرزمینش را مدنظر داشته است. از این نویسنده تاکنون رمان کوتاه «حس» با ترجمه آسیه شهبازی به فارسی منتشر شده است. این رمان بار نخست در سال ۲۰۰۱ با نام اصلی «مساس» به چاپ رسید و بعد از ترجمه‌ انگلیسی‌اش در سال ۲۰۱۰ با اقبال عمومی و هنری مواجه شد و در همان سال انتشار، جایزه‌ نویسندگان جوان مؤسسه‌ عبدالمحسن القطان را از آنِ خود کرد.

«حس» چنان‌که در مقدمه مترجم نیز آمده، روایتی است از دریچه‌ چشم دختربچه‌ای فلسطینی از اتفاقات روزمره‌ آن کشور که شامل حوادث سال ۱۹۸۲ و کشتار صبرا و شتیلا هم می‌شود. شبلی در این روایت پرصدا و تصویر، خواننده را سایه‌وار با دختر همراه می‌کند تا در خلال اتفاقات جاری کشورش مفاهیم مورد توجه خود، واقعیات سیاسی و اجتماعی دنیای عرب را به او بنمایاند. شخصیت اصلی داستان که مانند دیگر شخصیت‌ها نامی ندارد و دختر نامیده می‌شود، در گذر از کودکی به بزرگسالی تمام اتفاقات روزمره و غیر آن را در خانه، مدرسه و اجتماع در سکوت به تماشا می‌نشیند و با مفاهیمی مانند عشق، مرگ، غم، ادبیات، خشونت، خیانت، بی‌وفایی، غربت و زوال دست‌وپنجه نرم می‌کند؛ اما از دید نویسنده فلسطینی با وجود تمام تاریکی که سرزمینش را فراگرفته، تاریکی به جایگاه خود بازخواهد گشت و از این‌ رو است که در بخشی از رمان «حس» می‌نویسد: «پیش از آفرینش خورشید، تاریکی محض جهان را فراگرفته بود. تاریکی پیش از آفرینش وجود داشت. پیش از تولد او، و پس از مرگ او هم تاریکی به جایگاه خود بازخواهد گشت...». داستان «حس» در پنج فصل با عناوینِ «رنگ‌ها»، «سکوت»، «حرکت»، «زبان» و «دیوار» روایت می‌شود و هر فصل شواهدی از دید دختر را تصویر می‌کند که شامل درک او از وقایع جهان است. دختر در مقام «شاهد» در زمان ظاهر می‌شود تا قساوت حاکم بر زندگی روزمره مردمانی را نشان دهد که هرگز زندگی عادی نداشته‌اند. آنچه عدنیه شبلی در «حس» ترسیم می‌کند، بیش از همه با مفهوم «وحشت بصری» همخوانی دارد که از قضا موضوع رساله دکتری او نیز بوده است. شبلی اعتقاد دارد «آنچه در فلسطین اتفاق می‌افتد، به شکلی دیگر نمایانده و به تصویر کشیده می‌شود و آنچه شیون بعد از غم از دست دادن عزیزی است، به مدد رسانه و تصویر شکلی از جنگ‌طلبی خوانده می‌شود». از این‌ رو است که به تعبیر مترجمِ «حس»، شبلی احساسات و توالی اتفاقات را از رمانش می‌زداید و روایتش را پاره‌پاره می‌سازد تا خواننده را به جهان تکه‌پاره‌ای بکشاند که تصویر یکدست و برسازنده رسانه‌ها را مخدوش می‌کند. «حس»، خواننده را با نویسنده‌ای صاحب سبک و نکته‌دان مواجه می‌کند که «قلمش هیچ شباهتی به قلم نویسندگان دیگر ندارد؛ به‌ویژه نویسندگانی از جامعه‌ای دست به گریبان جنگ و ظلم و بی‌ثباتی سیاسی. خواننده‌ای که از رمانِ حس انتظار خواندن کتابی با محوریت تاریخ، هویت و اشغال دارد، درست به‌ اندازه خواننده‌ای که انتظار مواجهه با یک رمان را دارد، سرخورده می‌شود». از دید مترجم، آنچه نوشته‌های شبلی را از دیگر نویسندگان همتایش متمایز می‌کند، این است که او بدون هیاهو و نمادگرایی درباره کشوری پرنماد و پرهیاهو می‌نویسد «روایت‌ها را غیرروایی می‌کند و ساختار داستان‌نویسی سنتی مرسوم را می‌شکند». رمان «حس» در سکوت، جهان‌بینی پاره‌پاره‌شده راوی کم‌سن‌وسالی را نشان می‌دهد که «در آغاز راه درک جهان است و از لمس رنگ‌ها و یافتن رنگین‌کمان و تا درک احساسات درونی‌تر انسانی مانند غم و غربت می‌رود. تاریخ وحشت غالب بر کشورش را در خلال رشد همین راوی می‌نویسد که مانند کشورش بلوغ را نه با زوال معصومیت بلکه با رشد تنهایی و غربتش می‌یابد».

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها