حال روان مردم خوب نیست!
یکی از شاخصهای مهم سنجش توسعهیافتگی در حوزه بهداشت و درمان توجه کافی به بهداشت و سلامت روان در کنار سلامت جسمانی شهروندان هر کشوری است.


یکی از شاخصهای مهم سنجش توسعهیافتگی در حوزه بهداشت و درمان توجه کافی به بهداشت و سلامت روان در کنار سلامت جسمانی شهروندان هر کشوری است.
در ایرانِ ما نیز نقش و جایگاه روانشناسی در سلامت جامعه بر هیچکس پوشیده نیست و وزارتخانههای بهداشت و درمان، کشور، ورزش و جوانان، تعاون، کار و رفاه اجتماعی، آموزش و پرورش، علوم، تحقیقات و فناوری و فرهنگ و ارشاد اسلامی، در کنار سازمان نظام روانشناسی و مشاوره بهعنوان ناظر بر عملکرد، همگی موظفاند تا برای شادزیستن مردم گامی بردارند.
بااینوجود در ساختار دولتی کشور، فقط یک دفتر و کمیته در وزارت بهداشت وجود دارد که آنهم مشترکا مربوط است به سلامت روانی، اجتماعی و اعتیاد. و در این وزارتخانه هیچ معاونت یا حتی ادارهکل مستقلی برای رصد سلامت روان آحاد جامعه وجود ندارد. اما آنچه شرایط را به غیر از نبود متولی واحد پیچیدهتر میکند، هزینههای سرمسامآور رواندرمانی، عدم پوشش بیمهای پایه یا تکمیلی، فارغالتحصیلی سالانه صدها دانشجوی روانشناسی و صدالبته رشد قارچگونه روانشناسان و مشاوران در شبکههای مجازی است.
مجید صفارینیا، رئیس انجمن روانشناسی اجتماعی ایران میگوید: درحالحاضر در شهرهای بزرگ با اشباع روانشناس و مشاور مواجه شدهایم و این امر میتواند نگرانکننده باشد. بعضا شاهد این هستیم که دانشگاههای دورافتادهای که حتی کادر علمی مناسب رشتههای روانشناسی را هم ندارند، با کیفیت پایین حتی دانشجوهای مقطع دکترای تربیت میکنند. محمد خاتمی، رئیس سازمان نظام روانشناسی و مشاوره کشور نیز با تأیید بر وجود 300 هزار دانشجو در رشتههای مختلف روانشناسی میگوید، درحالحاضر رشته روانشناسی رقیب رشتههای پزشکی شده و عدم کنترل ورودیها و نیز آموزش عموما نامناسب، منجر به مواجهه با خیل عظیم فارغالتحصیلانی شده که همگی مایل به گرفتن پروانه اشتغال هستند.
دانشجویانی که بعضا پس از انتظار در صفهای طولانی یکسالونیم تا دو سال، عطای پروانه اشتغال را به لقایش میبخشند و تنها به صرف عضویت در سازمان نظام روانشناسی در فضاهای غیررسمی مشغول به فعالیت میشوند. طبق گزارشهای منتشرشده، حدود سه هزارو 400 صفحه و دیگر کانالهای ارتباطی غیرمجاز در شبکههای مجازی توسط معاونت انتظامی برای رسیدگی به تخلفات حوزه روانشناسی رصد شده است. تمام اینها در شرایطی است که بعد از فروکشکردن بحران کرونا و افزایش تقاضا برای دریافت خدمات مشاوره، مطالبات اولیه و حمایتهای لازم از متخصصان و صاحبنظران این حرفه همچنان بیپاسخ مانده و افزایش روزافزون فارغالتحصیلان بدون درنظرگرفتن بار علمی آنها، رقابتی تنگاتنگ میان روانشناسان و چالشی سخت برای انتخاب روانشناس مناسب را از سوی مردم موجب شده است. درنهایت باید پرسید که هزینهکرد و بودجه دولت، شرکتهای بیمه یا اشخاص برای خدمات روانشناختی هر فرد، اعم از دارو، بستری، مشاوره و آزمایشهای تشخیصی، سالانه چقدر است؟ آیا مشخص است که چند درصد از مردم از اختلالات روانی رنج میبرند و چند درصد برای درمان مراجعه میکنند یا حتی چند درصد از آنان، نیازمند درمان بدون دارو هستند؟
شاید اگر یک سازمان، یک نهاد یا حتی یک معاونت مستقل، متولی واحد سلامت روان کشور شود، بهتر بتوان پاسخی برای این پرسشها یافت و بهگونهای برنامهریزی کرد تا در بازه زمانی کوتاه شاخصهای روانی جامعه بهبود یابد. درهرحال، دلسوزانه باید گفت، حال روانِ مردم خوب نیست و باید هرچه زودتر کاری کرد.
آخرین اخبار روزنامه را از طریق این لینک پیگیری کنید.