|

نقش قدرت‌های خارجی در تداوم درگیری در سودان

خارطوم؛ میدان رقابت ژئوپلیتیک

از آغاز درگیری‌ها در سودان، کشورهای امارات، عربستان سعودی و مصر از قصد خود برای میانجیگری صلح و آتش‌بس در این کشور خبر دادند، اما با توجه به نقش آنها در سال‌های اخیر در این کشور، اعتمادی برای نقش میانجیگری آنها وجود ندارد. تبعات جنگ داخلی سودان با گذشت کمتر از دو هفته در سراسر کشورهای همسایه این کشور آفریقایی دیده می‌شود.

خارطوم؛ میدان رقابت ژئوپلیتیک

علی سالم- از آغاز درگیری‌ها در سودان، کشورهای امارات، عربستان سعودی و مصر از قصد خود برای میانجیگری صلح و آتش‌بس در این کشور خبر دادند، اما با توجه به نقش آنها در سال‌های اخیر در این کشور، اعتمادی برای نقش میانجیگری آنها وجود ندارد. تبعات جنگ داخلی سودان با گذشت کمتر از دو هفته در سراسر کشورهای همسایه این کشور آفریقایی دیده می‌شود. در روزهای اخیر صدها هزار نفر از سودانی‌ها به اتیوپی در جنوب و مصر در شمال و چاد که یکی از فقیرترین کشورهای آفریقایی است در غرب، مهاجرت کرده‌اند. ۱۵ آوریل گذشته تمامی قرارهای صلح و آتش‌بس بین نیروهای ارتش به رهبری عبدالفتاح برهان و شبه‌نظامیان «نیروی گسترش سریع» به رهبری محمد حمدان داقلو که اغلب به اسم مستعار «حمیدتی» شناخته می‌شود، شکسته شد و این نیروها برای نخستین بار پس از هفته‌ها آتش‌بس در نزدیکی فرودگاه خارطوم درگیر شدند.

درگیری‌هایی که تا روز گذشته جان بیش از ۵۰۰ نفر را گرفته است. تنش و درگیری میان ارتش و شبه‌نظامیانی که به دلیل ثروت بی‌اندازه ژنرال حمیدتی نزدیک به ۱۲۰ هزار نفر برآورد می‌شود، گسترده‌تر و پیچیده‌تر از آن است که به این زودی‌ها خاتمه پیدا کند. حمیدتی که یکی از افسران ارتش سودان در دوران دیکتاتور عمر البشیر است، نقش مهمی در نسل‌کشی دارفور در سال ۲۰۰۳ دارد. در این نسل‌کشی به گفته مورخان آمریکایی بیش از 300 هزار نفر جان باختند.

حمیدتی از آن سال تا امروز کنترل بسیاری از معادن طلا در غرب کشور را در دست دارد و به همین دلیل به یکی از ثروتمندترین مردان سودان تبدیل شده است. او ارتباط نزدیکی با سرمایه‌داران آفریقایی دارد. نمونه آن «نجیب ساویریس» میلیاردر مصری است که در توییتی هفته گذشته «حمیدتی» را ژنرالی دموکرات خواند که به فکر نجات سودان است. اغلب اعضای گروه تحت امر حمیدتی را نوجوانان سودانی و چادی که در ۱۶ و 17سالگی به دلیل فقر در همان غرب سودان به استخدام درمی‌آیند، تشکیل می‌دهند.

نگرانی‌ها از گسترش این جنگ داخلی باعث شده تا کشورهای آفریقایی و حتی کشورهای حوزه خلیج فارس که رابطه نزدیکی با گروه‌های شبه‌نظامی و ارتش دارند، به فکر میانجیگری برای صلح بیفتند. اما میانجیگری برخی از این کشورها از‌جمله امارات عربی متحده، عربستان و مصر چندان مورد اعتماد سودانی‌ها نیست. این کشورها سال‌هاست یا از شبه‌نظامیان «نیروی گسترش سریع» حمایت کرده یا از نیروهای ارتش حمایت قاطعی کرده‌اند و به گفته سودانی‌ها آنها بخشی از مشکل هستند و نمی‌توانند دردی را دوا کنند.

در سال ۲۰۱۹، پس از سقوط عمر البشیر پس از ۳۰ سال، امارات عربی متحده و عربستان، سودان را به مثابه یک «مرکز سرمایه‌گذاری» عظیم دیدند و بسیاری از شرکت‌هایشان را برای سرمایه‌گذاری به سودان فرستادند. عمر البشیر به دلیل نزدیکی به ترکیه و قطر هیچ‌گاه روابط مناسبی با امارات و عربستان سعودی نداشت.

اماراتی‌ها و سعودی‌ها زمانی که وارد سودان شدند قول سرمایه‌گذاری سه میلیارد دلاری در این کشور فقیر آفریقایی را دادند. هم‌زمان هزاران هکتار زمین‌های حاصلخیز کشاورزی در این کشور توسط این دو کشور حوزه خلیج فارس خریداری شد و از طریق دریای سرخ تمامی محصولات کشاورزی به سرعت به عربستان و امارات که زمین‌های حاصلخیز برای کشاورزی ندارند، صادر می‌شد.

تضاد منافع

در این میان هرچند عربستان سعودی که سال‌ها از شبه‌نظامیان حمایت کرده بود، از همان روزهای اول آغاز درگیری‌ها میان شبه‌نظامیان و ارتش در سال ۲۰۲۱، جهت‌گیری را تغییر داد و از نیروهای ارتشی عبدالفتاح برهان حمایت کرد، اما استراتژی امارات عربی متحده در قبال شبه‌نظامیان همواره «یک بام و دو هوا» بود. امارات ماه‌ها به شبه‌نظامیان ژنرال حمیدتی کمک کرد تا بر افراط‌گرایان نوظهور در سودان غلبه کنند. تحلیلگران می‌گویند بدون حمایت‌های مالی اماراتی‌ها از شبه‌نظامیان، قدرت تسلیحاتی امروز آنها در این حد و اندازه نبود که بتوانند در مقابل یک ارتش مقاومت کنند. هم‌زمان اماراتی‌ها به واسطه نفوذ و کنترل حمیدتی بر معادن طلای سودان در غرب، موفق شدند یکی از «سودآورترین راه‌ها برای ورود طلای ارزان‌قیمت به دوبی، بهشت جواهرات خاورمیانه» بیابند؛ تا جایی که به گفته پژوهشگران در محافل اماراتی نام ژنرال حمیدتی را به «فرانکشتاین خارطوم» تغییر دادند.

حال امروز هم امارات و هم عربستان نگران قدرت‌گرفتن بیش از اندازه نیروهای گسترش سریع هستند؛ چراکه جنگ داخلی امروز «تمامی منافع اقتصادی و استراتژی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت را در خطر قرار داده است»‌.

مهم‌ترین آنها ساخت یک بندر بزرگ تجاری در دریای سرخ و ایجاد یک قطب بزرگ کشاورزی در شمال سودان و در 

۸۰۰ کیلومتری پایتخت این کشور است. از یاد نبریم که تنها دریای سرخ است که دو کشور عربستان و سودان را از هم جدا می‌کند. این دریا در واقع حدفاصل مرزی بین دو کشور است. آنا جاکوبز، پژوهشگر مؤسسه «گروه بحران»، به یورونیوز می‌گوید که یک جنگ داخلی طولانی‌مدت بی‌تردید خواست عربستان و امارات نیست. در روزهای اخیر اماراتی‌ها بارها در پشت پرده سعی کرده‌اند با رهبران دو گروه درگیر برای برقراری آتش‌بس گفت‌وگو کنند. ابتکار عمل آنها یکی پس از دیگری با شکست مواجه شده ‌است. اماراتی‌ها البته موفق به آزادی ۱۷۰ سرباز مصری که در درگیری‌های ۲۰ آوریل در نزدیکی پایگاه هوایی «مرووه» در حلقه محاصره نیروهای گسترش سریع گیر افتادند، شدند.

در طرف مقابل، مصری‌ها هم نمی‌توانند به خاطر پشتیبانی‌های بی‌حد‌و‌مرز خود از ژنرال عبدالفتاح برهان، فرمانده ارتش، نقش مهمی در میانجیگری صلح داشته باشند. برهان که بخش مهمی از دوران تحصیل نظام را در مصر گذرانده، رابطه بسیار نزدیکی با ژنرال عبدالفتاح سیسی، رئیس‌جمهوری مصر دارد.

از سال ۲۰۱۹ تاکنون، دست‌کم چهار رزمایش نظامی، موسوم به «نگهبانان رود نیل» به صورت مشترک بین ارتش مصر و سودان در خاک سودان برگزار شده است. به گفته بسیاری از پژوهشگران مصر از اولین روز آغاز درگیری‌ها کمک‌های تسلیحاتی فراوانی به ارتش سودان از‌جمله اعزام خلبان و جنگنده به این کشور کرده است. یک دیپلمات مصری که نخواست نامش فاش شود، به روزنامه لوموند چاپ فرانسه می‌گوید: «دولت مصر هیچ‌گاه برتری یک گروه شبه‌نظامی را در مرزهای جنوبی تحمل نخواهد کرد». دولت سیسی پیش از آغاز درگیری‌ها هیچ‌گاه از مذاکرات صلح بین نیروهای ارتش و شبه‌نظامیان حمایت نکرده است. در دسامبر سال ۲۰۲۲ موانع بسیاری برای دیدار «حمیدتی» و «برهان» ایجاد کرد. عدم حمایت مصر از مذاکرات صلح بیشترین کمک را به بنیادگرایان افراطی برای قدرت‌گرفتن بیشتر در این اوضاع بحرانی می‌کند.

به‌جز مصر، سودان برای لیبی هم اهمیت زیادی دارد. بسیاری از مزدوران سودانی در سرنگون‌کردن معمر قذافی نقش داشتند. بسیاری از آنها همچنان در لیبی هستند یا در میان نیروهای خلیفه هفتر یا در کنار نظامیان وابسته به دولت در طرابلس. بسیاری از این مزدوران شبه‌نظامی با جبهه «نیروهای گسترش سریع» ژنرال حمیدتی در ارتباط هستند. دو گروه شبه‌نظامی کنترل گسترده‌ای بر قاچاق کالا دارند. لیبی و سودان دو کشور مهم آفریقایی برای عبور قاچاق «بنزین و مواد مخدر» به حساب می‌آیند؛ قاچاقی که بی‌تردید سودآوری زیادی هم برای شبه‌نظامیان سودانی دارد. ۱۵ آوریل، روز آغاز درگیری‌ها در سودان، صدیق حفتر، پسر ژنرال حفتر برای دیدار با ژنرال حمیدتی به خارطوم رفت. هدف اصلی این دیدار «کمک دو میلیون دلاری» به باشگاه فوتبال «المریخ» که ژنرال حمیدتی پدرخوانده آن است، عنوان شد. البته برخی از کارشناسان می‌گویند ژنرال حفتر هرچند بسیار به ژنرال حمیدتی نزدیک است اما حاضر نیست به هیچ قیمتی حمایت مصر و دولت سیسی را از دست بدهد. به همین خاطر نهایتا به نظرات رئیس‌جمهوری مصر درباره سودان احترام می‌گذارد. در چنین محیط پیچیده و خطرناکی، شهروندان سودانی مهم‌ترین قربانیان هستند. می‌توان گفت یک جنگ کوتاه‌مدت داخلی می‌توانست برای برخی از بازیگران منطقه‌ای که در این مقاله به آنها اشاره شد، منافع زیادی داشته باشد، اما با طولانی‌شدن جنگ، به دلیل قدرت برابر بین ارتش و شبه‌نظامیان، اظهار‌نظر در‌این‌باره بسیار سخت شده و معلوم نیست در نهایت چه گروه یا کشوری از آن سود خواهد برد.

این در حالی است که برخی از ناظران، حضور شبه‌نظامیان جنگی «واگنر» را در غرب سودان، به‌ویژه در مناطق مرزی با چاد تأیید می‌کنند. همچنین دو روز پیش سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه، در پاسخ به سؤالی مبنی بر حضور اعضای «واگنر» در سودان تأکید کرد این موضوع یک تصمیم مستقل داخلی برای هر کشور است که بخواهد با گروه واگنر به‌عنوان یک نهاد خصوصی که خدمات خود را در ازای پول عرضه می‌کند، وارد معامله شود. با توجه به اظهارات لاوروف، شاید بتوان گفت که روسیه از میدان نبرد سودان فاصله چندانی ندارد. از سوی دیگر، رسانه‌های غربی تأیید می‌کنند که روسیه مشغول بهره‌برداری از معادن طلا در ایالت دارفور است و شبه‌نظامیان جنگی گروه واگنر، مسئولیت تأمین امنیت این منطقه را بر عهده دارند. بنابراین، با توجه به ساختار و ماهیت پیچیده سودان، چالش بزرگی که این کشور با تداوم جنگ در پایتخت و گسترش آن به سایر استان‌ها با آن مواجه خواهد شد، می‌تواند به فروپاشی سریع نهادهای دولتی ازجمله ارتش و رشد گروه‌های شبه‌نظامی قبیله‌ای در ایالت‌های دور از پایتخت منجر شود.

تبعات داخلی

اگر جنگ در سودان ادامه پیدا کند و با تداوم آن، نفوذ دولت مرکزی در خارطوم کم شود، پروژه‌های تفرقه‌افکنانه بسیاری از زیر آتش جنگ سر بر‌ خواهد آورد. هرچند ظهور چنین تفرقه‌افکنی‌هایی در آغاز ناشی از نگرانی‌های امنیتی و نیازمندی‌های اقتصادی و معیشتی است، اما این پدیده سرانجام با منافع رهبران محلی و جاه‌طلبی‌های اقتدارگرایانه‌ آنها گره می‌خورد؛ به‌ویژه اینکه رهبران یادشده ضعف و انحلال دولت مرکزی را فرصتی برای دستیابی به اهداف سلطه‌جویانه خود می‌بینند. تردیدی نیست که تداوم جنگ در سودان، دولت مرکزی و نهادهای امنیتی و نظامی آن‌ را که حافظ منافع و وحدت کشور به شمار می‌روند، از بین می‌برد. سپس همه احتمالات درباره سرنوشت وحدت و تمامیت ارضی سودان روی میز خواهد بود و آینده این کشور پهناور را با چالش‌های جدی روبه‌رو خواهد کرد. بنابراین، توقف کامل و فوری جنگ در سودان یک ضرورت اساسی و مبرم است؛ زیرا آتش‌بسی که هیچ‌یک از طرفین رعایت نکنند، هیچ سودی ندارد. در نتیجه، افزایش فشارهای خارجی بر هر دو طرف درگیر، برای وضعیت ناهنجار کنونی اهمیت بسیاری دارد تا از فرورفتن سودان در آتش جنگ‌های بی‌پایانی که از بطن انحلال شتابان دولت مرکزی و نهادهای آن زاده شده است، جلوگیری کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها