|

معلم قائمشهری و سراسیمگی اطلاع‌رسانی

در چند روز اخیر موضوع خانم‌معلم قائمشهری از موضوعات مهم در فضای عمومی کشور بود. طبعا کارشناسان حوزه آموزش و تربیت نگاه خاص خود را نسبت به این پدیده دارند. در عین حال موضوع فوق این قابلیت را دارد که از منظر نحوه اطلاع‌رسانی در فضاهای رسانه‌ای نیز مورد بررسی قرار گیرد.

در چند روز اخیر موضوع خانم‌معلم قائمشهری از موضوعات مهم در فضای عمومی کشور بود. طبعا کارشناسان حوزه آموزش و تربیت نگاه خاص خود را نسبت به این پدیده دارند. در عین حال موضوع فوق این قابلیت را دارد که از منظر نحوه اطلاع‌رسانی در فضاهای رسانه‌ای نیز مورد بررسی قرار گیرد.

خبر مذکور از همان ابتدا حاشیه‌های فراوانی پیدا کرد و بلافاصله دوقطبی‌های مرسوم شکل گرفت.

مسئول روابط‌عمومی آموزش و پرورش ضمن تخلف‌دانستن این اقدام خانم‌معلم، ‌از مردم پوزش خواست و گفت با معلم خاطی برخورد قاطع قانونی صورت گرفت و به مدیر مدرسه هم تذکر کتبی داده شد.

مدت کمی بعد از آن، اطلاعیه نساجی قائمشهر منتشر شد. این باشگاه ورزشی معتقد بود خانم معلم مورد بی‌مهری قرار گرفته و بنابراین او را به استخدام باشگاه درمی‌آورد تا از توانایی او در امور فرهنگی بهره ببرد. لحن اطلاعیه در واقع یک نوع پیشنهاد استخدام بود.

احتمالا با انتشار اطلاعیه باشگاه، وزارت آموزش و پرورش به جنب‌و‌جوش درمی‌آید که باید چاره دیگری برای این معلم اندیشیده شود؛ چرا‌که عملا «برخورد قاطع قانونی» به نتایج دلخواه نرسیده است. اساسا در این موارد هدف از برخورد همانا هشدار و ایجاد نمونه عینی از درس عبرت برای بقیه است؛ امری که انتشار اطلاعیه باشگاه عملا آن را از موضوعیت ساقط کرده بود. اکنون برخلاف انتظار مسئولان که گمان می‌کردند با یک برخورد اصطلاحا چکشی می‌توانند قضیه را به سامان برسانند، این موضوع دامنه بسیار بزرگی پیدا کرد.

در این مقطع بود که نوعی آشفتگی بر اطلاع‌رسانی این قضیه سایه افکند. درواقع راهبرد جدید وزارت آموزش و پرورش در این بود که خانم معلم نه اخراج شود و نه اینکه بدون تنبیه باقی بماند. او باید به مدرسه برگردد، اما هزینه‌های اقداماتش را هم پرداخت کند. در عین حال دست‌اندرکاران و مدیران کلان خواستار کاهش و تخفیف آثار و پیامدها و جاروجنجال‌های این قضیه بوده‌اند و بنابراین به نوعی تلاش می‌کردند آن را مسئله‌ای در سطح استان مازندران تلقی کنند (و نه مسئله‌ای کشوری).

به دنبال آن مقامات استانی نیز به قضیه ورود کردند، اما این ورود باید کم‌هزینه باشد. مثلا اینکه خانم معلم ابراز ندامت کند. بنابراین صدف صفرزاده از عالم و آدم و مسئولان ریز و درشت عذرخواهی و اظهار کرد که رابطه‌ای با شبکه‌های خارجی ندارد و قصد توهین به مقدسات را نداشته و به حل موضوع از طریق نگاه پدرانه مسئولان امیدوار است.

آنگاه پای مدیر مدرسه به میان کشیده شد (همان مدیر مدرسه‌ای که به گفته رئیس روابط‌عمومی وزارتخانه، تذکر کتبی گرفته بود). مدیر مدرسه درخواست تجدیدنظر و مساعدت برای ادامه همکاری با خانم معلم را داشت. اما با تمام اینها، دستگاه اطلاع‌رسانی وزارت آموزش و پرورش دچار دستپاچگی بود. شواهدی برای این ادعا در اختیار است:

ابتدا اینکه خبر رسمی آموزش و پرورش استان مازندران تأکید می‌کرد تجدیدنظرخواهی جهت «جبران» است و البته معلوم نبود این جبران در واقع به چه شکل و کیفیتی است.

دوم آنکه در همین خبر از تشکیل «شورای نظارت» با حضور «همه اعضای شورا» یاد می‌شود. به‌طور‌کلی از این شوراها در ادارات فراوان یافت می‌شود، ولی تأکید بر حضور همه اعضا (آن‌هم در یک خبر رسانه‌ای) ناشی از اضطرار و اهمیت توأم با نگرانی دارد.

به همین خاطر است که مثلا خبرگزاری تسنیم، خبر بازگشت به کار خانم معلم را از زبان استاندار مازندران نقل می‌کند (و نه مسئولان آموزش و پرورش).

اما عجیب‌ترین قسمت ماجرا همانا اظهارات مدیر کل آموزش و پرورش مازندران است. این مسئول گفته زمینه برای اصلاح در خانم معلم وجود دارد و می‌تواند جبران کند. این ذات‌باوری به آن معناست که در تمام پدیده‌ها و هستی‌ها از جمله انسان‌ها مجموعه‌ای از ویژگی‌ها و خصوصیات وجود دارد که تمام آن انواع باید صاحب آن باشند. حال اگر یک پدیدار فاقد آن ویژگی‌ها باشد، آنگاه نمی‌تواند با آن پدیدار در مقام «این‌همانی» قرار گیرد.

به‌هر‌حال به احتمال زیاد «صدف صفرزاده» به کار خود برمی‌گردد. آشفتگی در اطلاع‌رسانی و عدم هماهنگی و آشنایی با استلزامات رسانه‌ای بود که موضوع خانم معلم قائمشهری را در چند روز در صدر اخبار و دغدغه‌های عمومی نگه داشت و وزارتخانه مربوطه را مجبور کرد که هم چوب را بخورد هم پیاز را و هم پول را پرداخت کند. انتشار این خبر که مقارن با مبعث پیامبر رحمت بود، از ابتدا این امکان را فراهم می‌کرد که قضیه در قالب گذشت، بخشش یا تذکر اداری و حرفه‌ای حل شود.

اما علاقه مسئولان به برخوردهای قهری و لزوم ساختن درس عبرت برای همگان، این موقعیت را تبدیل به یک آوردگاه حیثیتی کرد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها