روزهای ناخوشایند گیشههای سینما به دلیل تب و تاب اقتصادی و گریز تهیهکنندهها از اکران فیلم
دخل نابرابر با خرج سینما
«امروز در سینما با رکود جدی مواجهیم، این رکود به نظرم معلول عوامل متعددی همچون کمکاری و انفعال سینماگران در تولید آثار خلاقانه و پرمخاطب و توأمان فشار اقتصادی در جامعه است. در این موقعیت متأسفانه سینما جزء اولین کالاهایی است که از سبد خانوار حذف میشود. اگر یکی از مهمترین ارکان ماندگاری و تأثیرگذاری گسترده فیلم سینمایی را در ارتباط آن با مخاطب بدانیم، وقتی این حلقه و عامل مهم به هر دلیل مفقود شود و آثار از سوی مخاطب ندیده گرفته شوند، حاصل میشود رکود متسلسل!


شرق: «امروز در سینما با رکود جدی مواجهیم، این رکود به نظرم معلول عوامل متعددی همچون کمکاری و انفعال سینماگران در تولید آثار خلاقانه و پرمخاطب و توأمان فشار اقتصادی در جامعه است. در این موقعیت متأسفانه سینما جزء اولین کالاهایی است که از سبد خانوار حذف میشود. اگر یکی از مهمترین ارکان ماندگاری و تأثیرگذاری گسترده فیلم سینمایی را در ارتباط آن با مخاطب بدانیم، وقتی این حلقه و عامل مهم به هر دلیل مفقود شود و آثار از سوی مخاطب ندیده گرفته شوند، حاصل میشود رکود متسلسل! و این یعنی زنگ خطری جدی برای همه متولیان سینما از سینماگر تا سیاستگذار و مجری و تصمیمگیر؛ چرا میگویم رکود پیدرپی؟ چون حیات سینما به زلف مخاطب گره خورده و این یعنی بازخوردهای حاصل از یک رفت و برگشت در جامعه تکلیف سینما را مشخص میکند، این بازخوردهاست که مانند دومینو سایر قطعات این منظومه سینمایی را به حرکت درمیآورد، گاه به سمت ایستایی و سکون میبرد و گاه با سرعت فزایندهای اسباب تولید مضاعف را پدید می آورد. با این صورتبندی که عرض شد دیگر نمیتوان شأن مستقلی برای هرکدام از ارکان سینما متصور بود، از شورای پروانه ساخت تا شورای صنفی نمایش از تألیف فیلمنامه تا سرمایهگذاری و تولید، همه اجزای تشکیلدهنده این گروه ارکسترال هستند که نباید خارج بزنند؛ در حال حاضر نیز به نظرم در قیاس با گذشته شورای پروانه ساخت خارج این موقعیت عمل نمیکند؛ از حدود ۷۰ پروانه صادرشده بهطور معمول حدود ۵۰ فیلم تولید میشود که بعضا برخی فیلمها با نگاه مخاطب خاص هم تولید میشوند؛ بنابراین من با این روند در شورا حاصل را عامل فشار مضاعف و رکود اکران نمیدانم و البته این تحلیل نافی این نیست که برای اکران و انسدادهای موجود آن نباید فکر جدی و راهکار عاجلی تدبیر شود». این پاسخ و تحلیل سیدضیاء هاشمی رئیس جامعه صنفی تهیهکنندگان و از اعضای شورای پروانه ساخت در پاسخ به این پرسش است که در شرایط رکود سینما طی هفتههای اخیر و عدم اکران بسیاری از فیلمها، به تعداد فیلمهای در صف اکران اضافه میشود و این در حالی است که تعداد صدور پروانههای ساخت قوت گرفته و با حجم زیادی از تولیدات در آینده روبهرو خواهیم بود و چه پیشبینیای از آینده دارد؟
او در بخش دیگری از صحبتهایش درباره اینکه بیشترین فیلمنامههایی که در ماههای اخیر ارزیابی شده متعلق به چه گونهای است؟ گفت: «من بارها هشدار دادم که یکی از مهمترین معضلات امروز سینمای ایران فقر ژانر و تنوع موضوع و سوژه است و همین باعث شده عمدتا موضوع فیلمها دستمالیشده و تکراری باشند. اکثر فیلمنامهها از ضعف ساختاری جدی برخوردارند و البته تأثیر خودشان را هم در آینده بر اکران گذاشته و خواهند گذاشت. من امروز منشأ این اتفاق را متأسفانه کاهلی فیلمنامهنویسان و فستفودیشدن تولید و فقدان اهمیت در بازگشت سرمایه میدانم.
در گذشته براساس ضرورت و دغدغه سینماگر فیلمنامهای به نگارش درمیآمد و اسباب و ملزومات تهیه و تولید آن فراهم میشد، ولی سالهاست این فرایند معکوس عمل میکند، بهاقتضای وجود سرمایهای یا شرایط فراهمشده توسط مدیری، فیلمنامهای برای تصاحب این موقعیت نوشته و تولید میشود. من این میزانسن را به قلاب و ماهیگیری اقتضائی تشبیه میکنم که متأسفانه هدف طعمه است و اسباب و ملزومات در یک فرایند ماکیاولیستی در پی هم فراهم میشوند.
آنوقت شما از فیلم حاصلشده در این فرایند بیمار انتظار استقبال مخاطب و ماندگاری و اثرگذاری دارید؟ و بدتر وقتی که روزبهروز به این حجم از تولیدات در سینما افزوده شود و این فرایندهای بیمار در همه شئون سینما تسری پیدا کند؛ آنوقت که قاعدتا ملزومات و پیشنیاز و آثار خودش را به جا بگذارد؛ عدم شفافیت، ورود پولهای کثیف، آشفتگی در روند تولید، افزایش هزینه تمامشده، نابسامانی در اکران، انباشت سرمایههای سرگردان، ترافیک فیلمهای تولیدشده در نوبت اکران و... به نظرم بخشی از این نتایج نامطلوب به شمار میروند که با کمال تأسف بهدلیل انفعال و انشقاق صنفی روند فزایندهای هم دارد».
او در پاسخ به این پرسش که دلیل صادرشدن تعداد چشمگیری پروانه ساخت بعد از دورانی که این روند به کندی صورت میگرفت چیست؟ گفت: «روند کندی را که در سؤال به آن اشاره کردید، من به لحاظ شکلی غیرطبیعی نمیدانم؛ بههرحال در ابتدای شروع به کار دولتها و به تبع آن ترکیب جدید شورای پروانه ساخت طبیعی است که با یک روند کندی در ابتدا روبهرو باشیم، البته روندی که رفتهرفته با استقرار و تبیین سیاستها سرعت بیشتری پیدا خواهد کرد. اما از منظر ماهیتی بههرحال شورا نقش مهمی در روند شکلگیری و جریانسازی در سینمای ایران ایفا میکند. بنابراین تا حد زیادی با ارزیابی فیلمهای تولیدشده در ادوار مختلف میتوان به سیاستها و رویکردهای فرهنگی دولتهای وقت رسید.
من برای شورای پروانه ساخت فرای نقش ممیزی و تطبیق محتوا با خطوط قرمز تبیینی، یک نقش مهم در رگولاتوری و تنظیمگری قائلم، شورا میتواند با یک برنامه افقمدارانه و مدون جریان بهبود سینمای ایران را با کمک سینماگران از حیث کارآمدی، اثرگذاری و رونق اقتصادی بهبود ببخشد.
حال که در دولتها ارادهای برای حذف شورای پروانه ساخت نبوده و نیست، اشتباه است که ما جایگاه شورای پروانه ساخت را در حد یک دماسنج ممیزی تقلیل بدهیم؛ اگر شورای پروانه ساخت بتواند در این رگولاتوری مسئولیت خودش را بدون ملاحظه اجرا و اعمال کند، آنوقت ما در رسیدن به آن مؤلفههای بهبود که پیشتر عرض کردم، گامهای جدیتری برمیداریم؛ برای نمونه شورا میتواند از فراگیرشدن تولیدات با یک مضمون و سوژه جلوگیری کند یا برعکس مانع حذف ژانرهای اثرگذار شود؛ مثلا در سالهای قبل در دولت زمینه مطلوبی برای تولید فیلم با موضوع دفاع مقدس مهیا نمیشد یا کمتر مورد اقبال قرار میگرفت اما امروز این بستر و امکان در سازمان سینمایی فراهم شده و از قضا در همین نقطه است که شورای پروانه ساخت بهعنوان یک رگولاتور باید در یک موازنهسازی هوشمندانه و با لحاظ فاکتورهای نیاز و ظرفیت جامعه مانع تراکم تولید در یک ژانر یا حذف آن شود».
او در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به این پرسش که فیلمهای توقیفی همواره یکی از چالشهای وزارت ارشاد بوده است. ارزیابی فیلمنامهها در صدور پروانه ساخت از این جهت چه سمت و سویی دارد؟ گفت: «توقیف فیلم را من محصول اعمال نظر و فشارهای خارج از مدار سینما میدانم؛ کجسلیقگی، تحلیلهای سیاستزده و اعمال سلیقههای فردی، بخشی از منشأ بروز این توقیفهاست. به سوابق اکران فیلمهای توقیفی نگاه کنید؛ کدام بلوا و آشوب با نمایش فیلم «آدمبرفی» رخ داد؟ کدام سینما بسته شد؟ کدام پرده سینما به آتش کشیده شد؟ خاطرتان هست چه هشدارهایی میدادند که اگر آدمبرفی اکران شود ساحت اخلاقی و سیاسی جامعه متزلزل میشود و...، چه شد؟ چه اتفاقی رخ داد؟ تحقیقا هیچ.
یا مثلا آیا با نمایش فیلم «مارمولک» ساحت روحانیت مخدوش شد؟ یا برعکس به قول حضرت آیتالله بروجردی (ره) دزد روحانینما از روحانی اصیل متمایز شد؟ شأن و منزلت آدمی به کرامت و فضل اوست حرف نامعقول و نابجایی است؟ در سایر فیلمهای توقیفی هم ما کم و بیش همین وضعیت را داریم. البته لازم است اینجا تصریح کنم که بحث من ناظر به فیلمهایی نیست که به لحاظ فضاسازی و دیالوگ خارج از حریم اخلاقی و شأن جامعه ساخته شدهاند و حدود عرفی و فرهنگ عمومی جامعه را مخدوش کردهاند.
در حال حاضر بهدلیل عملکرد ضعیف و غیرمسئولانه دولتهای گذشته؛ متأسفانه امروز سیاستزدگی در همه شئون جامعه رخنه کرده و مؤلفههای اخلاقمدارانه بعضا رنگ باختهاند. نباید اجازه بدهیم ساحت فرهنگ و هنر کشور به سیاستزدگی و تعابیر آفتزده عالم سیاست که عمدتا برآمده از سوءتفاهم هستند؛ آغشته شود. همه در این موقعیت ترسیمشده و وضع موجود مسئولیم؛ امروز باید با یک نگاه همدلانه بهجای مرزبندی و تسویهحسابهای سیاسی، بر سر اهداف مشترک و برای اعتلای میهن عزیزمان به گفتوگو بنشینیم، اقتضائات یک جامعه متکثر روبهتوسعه را بپذیریم و بنا را بر مفاهمه و مدارا بگذاریم».
از سویی دیگر افت فروش فیلمها یکی از موضوعات بحرانی سینما در ماههای اخیر است. شورای صنفی نمایش، هشتم آبان در جلسهای که در خانه سینما تشکیل داد، مصوب کرد هر فیلم جدیدی که در این روزها به نمایش درآید، در صورت استقبال مخاطب میتواند تا پایان سال روی پرده سینماها باقی بماند. بر اساس مصوبات این جلسه؛ همزمان با برگزاری جام جهانی، هر دو هفته اکران، فقط یک هفته محاسبه شود و فیلمهای جدیدی هم که روی پرده بروند در صورت فروش و استقبال مخاطبان میتوانند اکران خود را تا پایان سال ۱۴۰۱ بدون محدودیتهای آییننامهای ادامه دهند و فیلمهای جدید از حمایت مالی سازمان سینمایی بهرهمند خواهند شد. «طبقه یکونیم»، «بیرو» و انیمیشن «لوپتو» ازجمله فیلمهای تازه اکران سینماها هستند.
اگر فیلم خوب اکران شود، تماشاگر از آن استقبال میکند
حبیب اسماعیلی پخشکننده باسابقه سینمای ایران هم در ارتباط با شرایط رکود سینمای ایران به «شرق» گفت: «اتفاقات چند هفته اخیر باعث ایجاد رکودی در فروش سینما شده است. هرچند این شرایط در باقی اصناف هم قابل مشاهده است، اما چون بحث سینماست به شرایط نامطلوب آن اشاره میکنم. کمااینکه در زمان همهگیری کرونا و تعطیلی بسیاری از کسبوکارها چنین موضوعاتی را تجربه کردیم. در زمان همهگیری کرونا هم صحبت از جایگزینی پلتفرمها بود. اینکه در غیاب سینما، پلتفرمها جایگزین مناسبی برای سرگرمی قشر وسیعی از مردم خواهد بود. من همچنان معتقدم سینما تعریف خاص خودش را دارد و قابل جایگزینی نیست و مصداق همین حرف را در مقاطعی در دو سال گذشته دیدیم. اما موضوعی که باعث شد سینما در همهگیری کرونا باز هم به حیاتش ادامه دهد، حمایتهای دولتی بود. تهیهکنندگان آثار حداقل ضمانتی برای اکران فیلمهایشان طلب میکردند و تا حدی این اتفاق افتاد. در همان زمان هم فیلمهای پرمخاطبی اکران شد؛ ازجمله «دینامیت» که سانسهای بسیاری برای این فیلم باز شد و فروش «دینامیت» از مرز 70 میلیارد تومان گذشت. این در صورتی بود که باقی فیلمها میانگین 500، 600 میلیون تومان فروش داشتند».
او در بخش دیگری از صحبتهایش گفت: «باز هم میتوان تأکید کرد که اگر فیلم خوب اکران شود، تماشاگر از آن استقبال میکند. حتی اگر صداوسیما طبق روال اعتنایی به فیلمهای روی پرده سینما نکند. در تمام این سالها درخواست صاحبان آثار از صداوسیما و ارگانهایی که میتوانند به سینما کمک کنند، تنها این بوده که مردم را در جریان فیلمهای روز سینمای ایران بگذارند و فقط اعلام کنند چه فیلمهایی روی پرده است و حتی فقط اعلام کنند سینما باز است. متأسفانه همیشه عکس آن عمل شده است».
اسماعیلی ادامه داد: «امسال تصمیمات خوبی در شورای صنفی نمایش گرفته شد و برنامهریزی شد تا فیلمهای پرمخاطب، برای هفتههای بیشتری در اکران بمانند. نیمه اول سال جاری با اکران 40 فیلم، فروش سینمای ایران به مرز 300 میلیارد رسید که البته در قیاس با سال 98، آمار خوبی نیست و نشان میدهد با افت شدید مخاطب روبهرو هستیم».
او افزود: «یکی از مشکلات حال حاضر در بحث اکران فیلمهای روز سینمای ایران این است که کمتر تهیهکنندهای حاضر به نمایش فیلمش میشود. اگر منصفانه نگاه کنیم، حق با صاحبان آثار است. اینجا درست زمانی است که دولت باید به کمک سینما بیاید و بودجهای را صرف این کار کند. ما نیاز به اکران فیلم خوب داریم و دولت در این رابطه باید به تهیهکننده ضمانتی بابت اکران فیلمش بدهد. از طرف دیگر تعدادی فیلم به دلیل ممیزی دچار مشکل شده و توقیف شدهاند. شاید در این شرایط پیشنهاد خوبی است که دولت نگاه دیگری به این فیلمها داشته باشد و با اصلاحاتی کوچک سعی کند تا مشکل آنها را رفع کرده و برای اکران آماده کند. در سالهای گذشته فیلمهای بسیاری مهر توقیف خوردهاند، مثل «به رنگ ارغوان» یا «آدم برفی» و... این فیلمها اکران شدند و اتفاق خاصی هم نیفتاد. هرچند در این میان ارگانهای دیگری به سازمان سینمایی مبنی بر اکراننکردن چنین فیلمهایی فشار میآورند. اما به یقین که اکران فیلمهایی از این دست میتواند به فروش سینمای ایران کمک بهتری کند. از سویی دیگر سالهاست صحبت از بلیتهای دولتی است. هیچوقت ندیدم این اتفاق بیفتد و همیشه در حد حرف باقی مانده است. فکر میکنم الان شرایطی است که میتوان از این امکان هم استفاده کرد. بیتردید حمایت ارگانها در موقعیتهای اینچنینی چارهساز است».
مدتی قبل همایون اسعدیان، رئیس شورای صنفی نمایش سینماها، در گفتوگویی با ایسنا از راهکارهایی برای ساماندادن به شرایط سینما صحبت و تأکید کرد که طرحهایی برای ارائه به سازمان سینمایی آماده شده و درخواستی هم دادیم و منتظریم ببینیم به کجا میرسد، اما به هر حال باید توجه کنیم در شرایطی هستیم که باید فراتر از سینما به قضیه نگاه کنیم. امیدوارم تلویزیون این درک را پیدا کند که سینما، سینمای ملی است و اگر در این وضعیت بخواهیم سینما زنده بماند، تلویزیون که یک رسانه ملی است باید از آن حمایت کند. این حمایت به معنای لطف و محبت نیست، بلکه به معنای وظیفه در مقابل بخش دیگری از فرهنگ مملکت است. در این شرایط با توجه به اتفاقات رخداده در جامعه، صاحبان این فیلمها بهطور طبیعی تمایلی به اکران ندارند و سازمان سینمایی باید کمک کند تا شرایط مناسب با دادن امتیازهایی به وجود آید که آنها برای اکران ترغیب شوند؛ مثل تأمین حداقل فروش مانند آنچه در دوران کرونا انجام میشد.
دبیر شورای صنفی نمایش در پاسخ به اینکه در شرایط فعلی جامعه برخی معتقدند کمشدن مخاطب سینما به نوعی قهر و بیان اعتراض است و آیا در این وضعیت اصلا باید تلاشی صورت گیرد تا وضعیت سینما بهتر شود؟ گفت: «ممکن است این کمشدن مخاطب، قهر هم تعریف شود، اما به نظرم یک نگاه دیگر هم میتواند وجود داشته باشد؛ آنهم این است که ما وقتی تصمیم میگیریم از خانه بیرون برویم و دوری بزنیم و به سینما برویم، باید اوضاع و احوال خوب باشد. ما نباید این پارامتر را فراموش کنیم که به هر حال التهابات یک ماه گذشته در کشور بر روحیه مردم تأثیرگذار بوده و اخبار و شنیدهها و حتی یک آتشسوزی در جایی نگرانیهایی را به وجود میآورد. من در پاسخ به اینکه آیا در این شرایط باید برای سینما رفتن و اکران فیلمها کاری کرد، اینطور جواب میدهم که باید برای حفظ «سینما» کاری کرد. اینکه فکر کنیم تلاش ما در این شرایط برای افزایش فروش گیشه است، اساسا غیرمعقول است، اما اینکه سالنهای سینما را حفظ کنیم، مسئلهای غیرمعقول نیست؛ چون اگر این وضعیت ادامه پیدا کند و منجر به تعطیلی سالنها شود سینمادارها از عهده تأمین بودجه برای حقوق کارمندان خود برنمیآیند و وقتی سالن سینما تعطیل شود، تعدادی آدم بیکار میشوند و به تعداد بیکاران دیگر اضافه خواهد شد».
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.