|

آن چهارشنبه

‌ساعت ١١ وقتی به تقاطع کارگر و خیابان نظام پزشکی رسیدم اوضاع عادی نبود. گروهی از نیروهای ویژه جمعی را که معلوم بود پزشک هستند تعقیب می‌کردند با وسیله‌ای که به انتهای آن دوربین نصب شده بود.

‌ساعت ١١ وقتی به تقاطع کارگر و خیابان نظام پزشکی رسیدم اوضاع عادی نبود. گروهی از نیروهای ویژه جمعی را که معلوم بود پزشک هستند تعقیب می‌کردند با وسیله‌ای که به انتهای آن دوربین نصب شده بود. یک خانم دکتر چند قدم آن‌طرف‌تر نزدیک بود زیر ماشین برود. مأموران با همان لباس‌های معروف یا با لباس شخصی لابه‌لای ماشین‌ها به افراد نگاهی می‌انداختند! سر به زیر انداختم که خدای نکرده در تلاقی نگاه‌ها سوءتفاهمی پیش نیاید. اینها پیاده‌ها بودند. گروهی موتورسوار هم از بالا می‌آمدند. دوربین اینها مخصوص ماشین‌ها بود و یک مأمور وظیفه‌شناس با دقت از تک‌تک سرنشینان یک اتوبوس عکس می‌گرفت. به چهارراه که رسیدم چند مأمور در حال بازدید دقیق کیف قهوه‌ای‌رنگ پزشک جوانی بودند که بی‌تردید حاوی گوشی پزشکی و مهر نظام پزشکی و سرنسخه بود.

فراخوان همایش نظام پزشکی را دیده بودم اما گرفتاری‌های مختلف و کندی بی‌حد نت مانع از آن شده بود که وقایع قبل از همایش را به تمامی دنبال کنم بنابراین راند آموزشی خود در بیمارستان را نیمه‌تمام گذاشتم و مثل یک پزشک وظیفه‌شناس به فراخوان سازمان صنفی -علمی خود پاسخ داده و به سمت ساختمانی که از 40 سال پیش خانه خود می‌دانستم، شتافتم. همان ساختمانی که چند بار رئیس و محل و ساختمانش عوض شده بود، اما روح حاکم بر آن همانی بود که بر آستانه‌اش سوگند خورده‌ام از موازین تخطی نکنم و وظایف فردی و اجتماعی خود را به یکسان بنگرم. درخواست بی‌طرفی در بحران‌های اجتماعی، عدم استفاده از محمل‌های پزشکی برای مقاصدی غیر از آن، رعایت بی‌طرفی پزشکان در درمان بیماران از هر سو و به رسمیت شناختن حق پزشکان در عدم افشای اسرار بیماران خود همه و همه مصداق‌هایی از سوگندی هستند که همه ما خورده‌ایم، اصولی که حتی اگر سابقه‌ای از خدشه‌دارشدن آنها هم وجود نداشته باشد، دغدغه بزرگ جامعه پزشکی در همه بحران‌های اجتماعی در سراسر دنیاست چه برسد به آنکه مصداق‌های تخطی از این اصول در پیشخوان ذهن پزشکان با هر سن و سابقه‌ای آشکارا باشد. و وقتی هیچ پاسخ روشنی جز انکار و اغماض از تمام نهادهای مسئول به‌خصوص سازمان نظام پزشکی شنیده نمی‌شود، پزشکان در قانونی‌ترین شکل خود حق دارند سازمانی را که وظیفه حفاظت از آنها بر عهده اوست مورد سؤال قرار دهند. پزشکانی که در همه این سال‌ها علی‌رغم جفای بی‌پایان برای تعرفه‌های غیرواقعی، نبود امکانات و هزار مشکل دیگر هیچ‌گاه تجمعی به این وسعت اعلام نکردند، پزشکانی که سال‌هاست در تصمیم‌گیری برای سلامت یکسره نادیده گرفته می‌شوند، حالا تنها و تنها در جهت حفظ سوگند خود و بیمناک جوانان و آینده کشور، خود را آماج خطر می‌بینند. جامعه پزشکی علی‌رغم همه این مشکلات و موانع از وظایف اجتماعی خود کوتاه نخواهد آمد. از رو نخواهیم رفت. کار ما فقط با صرع و بواسیر و زگیل، قرص و آمپول و چاقوی جراحی نیست. اگر حساسیت اجتماعی پزشکان و سازمان‌ها و سخنگویانشان نبود، اکنون سلامت عمومی جامعه دستخوش تفکرات خرافی و ضد واکسن شده بود و نمی‌توانست از بحران‌هایی مثل کووید سر بلند کند. استعفای ر‌ؤسای نظام پزشکی تهران از سر انفعال و بی‌مسئولیتی نبود، رفتاری مسئولانه و اجتناب‌ناپذیر بود در اعتراض به خشونت اعمال‌شده بر پزشکانی که جز رجوع به خانه خود جرم دیگری نداشتند. گونه پروفسور علویان، گونه جامعه پزشکی است. جامعه پزشکی خواهان جبران توهین رواداشته بر گونه خود است. با این همه تجمع چهارشنبه به این دلیل وسعت نداشت که پروفسور علویان خواسته بود تا زمانی دیگر و تا تضمین امنیت و حفظ مجوز به تعویق بیفتد. همچنان همه منتظر آن روز هستیم.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها