|

ملکه تخیلی تاریخی

سریال بلند «تاج» (The Crown) را اگر ندیده‌اید، حتما ببینید. از کودکی هرگاه افسانه‌هایی از زندگی خانواده‌های سلطنتی و اشرافی خوانده‌ایم یا انیمیشن‌هایی از محیط زندگی آنان دیده‌ایم، شاید به زندگی آنان حسرت خورده‌ایم.

ملکه تخیلی تاریخی

سریال بلند «تاج» (The Crown) را اگر ندیده‌اید، حتما ببینید. از کودکی هرگاه افسانه‌هایی از زندگی خانواده‌های سلطنتی و اشرافی خوانده‌ایم یا انیمیشن‌هایی از محیط زندگی آنان دیده‌ایم، شاید به زندگی آنان حسرت خورده‌ایم. اما بعید است با دیدن وضعیت زندگی ملکه الیزابت دوم بریتانیا و اطرافیانش این احساس را کنیم که این‌گونه زندگی در حصار سنت‌های سخت و گاه غیرانسانی، آش دهن‌سوزی است. این سریال با اینکه به‌طور طبیعی تخیل را هم در نقل تاریخ دخالت داده، درعین‌حال حقایق و جزئیات به‌ظاهر ساده ولی بسیار مهمی را پیش‌روی ما فاش می‌کند که در متون تاریخی نشانی از آنها نیست و انتظار هم نمی‌رود که باشد. داستان گاه در بیان حقایق از تاریخ موثق‌تر و راستگوتر است. این اثر ما را از دیوارها و موانع سخت کاخ باکینگهام عبور می‌دهد تا دریابیم در خلوت زندگی خانواده‌های سلطنتی چه می‌گذرد. شب‌هایی که این سریال را دنبال می‌کردم، با خود می‌گفتم نظام سیاسی بریتانیا چطور به این فیلم اجازه ساخت و پخش داده است؟ سریال تاج از سردی زندگی سلطنتی، تضادهای درونی این نظام و قوانین و سنت‌های دست‌و‌پاگیر آن بسیار انتقاد کرده است. با این همه، بیننده به نوعی حس همدردی و درک نسبت به ملکه و خاندان سلطنتی می‌رسد. تأثیر نهایی فیلم این است که وقتی از زرق و برق و تشریفات و بناها و ثروت و شکوه خاندان سلطنتی عبور می‌کنیم، به آدم‌هایی می‌رسیم که مثل خودمان گرفتار شرایط محیطی و فرهنگی‌‌اند. به این جهت در کنار آنان همچون انسان زندگی می‌کنیم و لذات و رنج‌هایشان را درمی‌یابیم. شاید همین حس همدردی ناخودآگاه مخاطبان است که نظام هوشمند و کهنه‌کار بریتانیا را متقاعد می‌‌کند که مانع پخش این قبیل آثار نشود. حتی با نگاهی ظریف‌تر، ممکن است به این نقطه برسیم که نظام سیاسی بریتانیا نه‌تنها تولید و پخش این قبیل آثار را برمی‌تابد، بلکه آنها را لازمه تحولات ناگزیر آن سرزمین در آینده تلقی می‌کند.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها