|

ما فقط صلح می‌خواهیم

هفته پیش اکثر رسانه‌های جهان درباره یک سال حضور طالبان در افغانستان نوشتند و از ابعاد مختلف به این مسئله پرداختند. در این میان جایگاه زنان و تفاوت‌های چشمگیری که در این مدت برایشان رخ داده بیشتر مورد توجه قرار گرفت.

ما فقط صلح می‌خواهیم

هفته پیش اکثر رسانه‌های جهان درباره یک سال حضور طالبان در افغانستان نوشتند و از ابعاد مختلف به این مسئله پرداختند. در این میان جایگاه زنان و تفاوت‌های چشمگیری که در این مدت برایشان رخ داده بیشتر مورد توجه قرار گرفت. یکی از گزارش‌هایی که نوشته شده بود، درباره زنان کارمندی بود که دچار مشکلات مختلف شده‌اند و الجزیره درباره آینده نامعلومشان نوشته بود. این گزارش درباره زنانی است که در آزمایشگاه شیمی و در یک کارخانه تولید کود در شمال افغانستان برای حمایت از خانواده‌های خود، در تغییرات پس از بازگشت طالبان کار می‌کنند. نویسنده گزارش به مزارشریف رفته و با «آرزو نوری» و همکارانش که در‌ حال کار بودند، گفت‌وگو کرده است. «نوری» یک لیوان را به سمت نور پنجره گرفته و به آرامی آن را می‌چرخاند، محلول شروع به تغییر رنگ می‌کند. نوری و شش نفر از همکارانش در اتاقی با سقف بلند درحالی‌که روپوش‌های آزمایشگاه و دستکش‌های لاتکس پوشیده‌اند، مشغول یادداشت‌برداری هستند‌ و دستگاه‌های اندازه‌گیری را که ظاهری قدیمی‌ دارند، کنترل می‌کنند. در میان صدای جیرجیر ظریف ظروف شیشه‌ای و خط‌خطی مدادها، اتاق فضایی آرام دارد.

نوری، 30‌ساله، یک تکنسین آزمایشگاه در بزرگ‌ترین کارخانه شیمیایی افغانستان است که در خارج از شهر شمالی مزارشریف در استان بلخ کار می‌کند. او به آرامی صحبت می‌کند اما با اعتمادبه‌نفس رفتار می‌کند. این کارخانه که کود اوره را برای کشاورزی تولید می‌کند، از زمان اشغال افغانستان توسط شوروی از سال 1979 تا 1989 ساخته شده است. امروزه این کود در کیسه‌های تازه طراحی‌شده با علامت محصول امارت اسلامی افغانستان بسته‌بندی می‌شود. بر فراز مزارع سرسبز، دودکش‌های کارخانه، برج‌های خنک‌کننده‌ و نماهای صنعتی زنگ‌زده که تضاد کاملی با خانه‌های ساده و آجری تک‌طبقه‌ای دارند که در اطراف قرار دارند، به چشم می‌خورد.

نوری پس از فارغ التحصیل‌شدن از مهندسی شیمی در 23سالگی در این کارخانه به‌عنوان دستیار آزمایشگاه شروع به کار کرده است و همیشه برای این موقعیتی که سخت برای آن درس خوانده، احساس افتخار می‌کرده است. با‌این‌حال، اندکی پس از آنکه دوباره طالبان کنترل کشور را در تابستان گذشته به دست گرفته‌اند، ناگزیر شده است شکل دیگری از کار حرفه‌ای را تجربه کند. او یکی از نزدیک به 200 زن شاغل در کارخانه است. درحال‌حاضر تغییرات اقلیمی‌ سراسر کشور را ویران می‌کند و افغانستان با بدترین خشک‌سالی در 27 سال گذشته مواجه است و اکنون در بالاترین سطح ناامنی غذایی در دنیا به سر می‌برد. در گزارش اخیر برنامه جهانی غذا پیش‌بینی شده که 22.8 میلیون افغان –‌یعنی تقریبا نیمی از کشور- با ناامنی شدید غذایی روبه‌رو هستند. صدها هزار خانواده کاملا به غذای ارائه‌شده توسط سازمان‌های غیردولتی و سازمان ملل متکی هستند. مردم افغانستان که از تغییرات آب‌وهوایی و تحریم‌های بین‌المللی ضربه خورده‌اند، برای یافتن هر وسیله‌ای برای درآمد ثابت تلاش می‌کنند. بر اساس گزارش سازمان بین‌المللی کار سازمان ملل، زنان بیشترین آسیب را از حضور طالبان دیده‌اند و انتظار می‌رود اشتغال زنان در سال جاری 28 درصد کاهش یابد. با این پس‌زمینه و بحران انسانی و اقتصادی، تضییع حقوق زنان افغان آغاز شده است. بسیاری از دبیرستان‌های دخترانه در سراسر کشور بسته شده و هزاران نفر از تحصیل محروم شده‌اند.

در سرتاسر کشور، بسیاری از زنان، به‌ویژه آنهایی که خارج از بخش‌های مراقبتی، بهداشتی و آموزشی کار می‌کنند، شغل خود را از دست داده‌اند و اکنون نمی‌توانند هیچ نوع شغلی برای خود پیدا کنند. برخی از آنها صرفا از ترس رویارویی با طالبان در خانه می‌مانند. برخی دیگر به حضور در مشاغل خود بعد از تفکیک جنسیتی ادامه می‌دهند‌. تظاهرات در حمایت از حقوق زنان، در موارد متعدد، با خشونت سرکوب شده است‌ و بسیاری از زنان همچنان می‌ترسند که تلاش برای ایفای حقوق‌شان منجر به آزار، دستگیری یا بدتر از آن شود.

بسیاری از زنان هم‌سن‌وسال «نوری» به آموزش دسترسی داشتند و خانواده‌هایی داشتند که آنها را تشویق می‌کردند تا به‌عنوان زنان مستقل شغل خود را دنبال کنند. اما هنگامی که طالبان در سال 2021 به قدرت بازگشتند، چند نفر از همکاران باتجربه‌تر نگران منع‌شدن از کار در کارخانه و مشاغل دولتی بودند.

«ضیا عمر»، 50‌ساله است و به مدت 35 سال به‌عنوان تکنسین آزمایشگاه در این کارخانه کار کرده است. مانند بسیاری از زنان هم‌نسل خود در کارخانه، او در طول یک دهه اشغال توسط شوروی استخدام شد و آموزش دید. «عمر» زنی با خنده‌های ملایم است که با حجاب صورتی مشغول کار است. عمر می‌گوید که در زمان دولت قبلی طالبان از سال 1996 تا 2001 مجبور به ترک کار خود شده و تقریبا شش سال در خانه گیر کرده است. دستمزد شوهرش به‌عنوان مهندس در کارخانه بسیار ناچیز بود، عمر تصمیم گرفت که بتواند از خانه کمک کند. او یک چرخ خیاطی خرید و در بقیه مدت زمامداری حکومت طالبان شروع به دوخت‌و‌دوز کرد و همسرش آنها را در بازار می‌فروخت. بعد از این همه سال تجربه یک چیز برای عمر روشن است؛ او با ترکیبی از غم و عصبانیت می‌گوید: «از جنگ خسته شده‌ام. من فقط صلح و ثبات را برای کشورم می‌خواهم، فکر نمی‌کنم این درخواست زیادی باشد».

این بار اما هنوز او سرکار است و به یاد می‌آورد پیش از ظهور طالبان مردان و زنان در کنار یکدیگر به فعالیت ادامه می‌دادند. نوری می‌گوید: «همکاران مرد با من مانند خواهر یا دختر رفتار می‌‌کردند؛ بسیار حرفه‌ای و محترمانه».

یکی دیگر از کارمندان زن کارخانه به حضور طالبان در کارخانه اشاره می‌کند. سه ماه پس از بازپس‌گیری کشور توسط طالبان، نمایندگانی از وزارت امر به معروف و نهی از منکر به این کارخانه آمده‌اند.

این وزارت به اجرای مجازات‌های وحشیانه از‌جمله شلاق و ضرب‌و‌شتم برای پخش موسیقی، تماشای فیلم و سایر تخلفات «اخلاقی» در دولت طالبان مشهور است.

«آدریا» به آرامی می‌گوید: «آنها می‌گفتند که شایسته نیست یک زن مسئول آزمایشگاه باشد و مدیریت کارکنان دیگر را بر عهده داشته باشد. بنابراین آنها من را از مدیریت آزمایشگاه برکنار کرده‌اند و به‌جای آن یک مرد را منصوب کردند». پس از آن تفکیک جنسیتی در سراسر دفاتر و آزمایشگاه‌ها اجرا و دستور منع دسترسی زنان در برخی از بخش‌های کارخانه صادر شد.

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.