|

روایتی از فعالیت‌های داوطلبانه شهری در استان فارس

سازمان‌های مردم‌نهاد به مثابه مدرسه شهر

سازمان مردم‌نهاد «مجمع کنشگران شهری هم‌ساخت» به‌طور رسمی در استان فارس فعالیت می‌کند و در پی بهبود کیفیت زیست شهرهای کشور برای همه گروه‌ها و احقاق حق مردم بر شهر است. به‌منظور تحقق این هدف، از روش‌ها و ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنیم که همگی بر توانمندسازی شهروندان در فرایندی مشارکتی بنا نهاده شده‌اند.

سازمان‌های مردم‌نهاد به مثابه مدرسه شهر

میثم امیری - عضو هیئت مدیره مجمع کنشگران شهری هم‌ساخت

سازمان مردم‌نهاد «مجمع کنشگران شهری هم‌ساخت» به‌طور رسمی در استان فارس فعالیت می‌کند و در پی بهبود کیفیت زیست شهرهای کشور برای همه گروه‌ها و احقاق حق مردم بر شهر است. به‌منظور تحقق این هدف، از روش‌ها و ابزارهای مختلفی استفاده می‌کنیم که همگی بر توانمندسازی شهروندان در فرایندی مشارکتی بنا نهاده شده‌اند. هم‌ساخت یک شرکت مشاور یا بازوی اجرائی سازمان‌های دولتی نیست و قصد نداریم کم‌کاری و مسئولیت دیگران را بر‌ عهده بگیریم. در‌عین‌حال تلاش داریم که به‌عنوان یک سازمان مردم‌نهاد غیردولتی، مسائل شهری را از زاویه احقاق حقوق شهروندان پررنگ کرده و ضمن رفع آن مسائل، گامی جهت اصلاح مسیر غلط جاری در برنامه‌ریزی و طراحی شهری کشور برداریم. ‌در‌واقع می‌توان علاوه بر اهداف و منافعی که فعالیت هم‌ساخت –و اغلب سازمان‌های مردم‌نهادی که در بند رویه‌های جاری و پیمانکار نهادهای رسمی نیستند- در سطوح اولیه به همراه دارد، خروجی‌های دیگری نیز در لایه‌های بعدی برای آن متصور شد. با توجه به اینکه فعالیت سازمان‌های مردم‌نهاد، خلأهای نظری و عملی شهرسازی کشور را هدف قرار می‌دهد، هر‌کدام از آن فعالیت‌ها می‌تواند آغازی برای تغییر پارادایم غالب شهرسازی باشد. آنچه در کنار هر فعالیت داوطلبانه انجام می‌پذیرد، توانمندترشدن شهروندان، آگاه‌تر‌شدن مسئولین و آموزش دنبال‌کنندگان تخصصی فعالیت‌های سمن است. مهم‌تر و اثرگذارتر از همه این موارد، توانمندترشدن خود داوطلبین مشارکت‌کننده در سمن است. هرچند فعالیت‌های داوطلبانه در این شرایط سخت اجتماعی و اقتصادی جامعه، برای مشارکت‌کنندگان دشوار و پرهزینه است اما انبوهی از سرمایه و درس‌های میدانی بر فرد می‌افزاید و او را برای فعالیت در حوزه حرفه‌ای توانمندتر می‌کند. به‌خصوص اینکه اغلب فعالیت‌های داوطلبانه مبتنی بر تجارب نو و بدیعی هستند که فرصت تجربه آنها در فضای عقب‌مانده دانشگاه و طرح‌های تیپیکال حرفه‌ای نیست. البته نمی‌توان با نگاه هزینه-فایده و با هدف منافع «شخصی»، افراد را به سمت فعالیت «داوطلبانه» ترغیب کرد؛ در عوض باید حس دغدغه‌مندی افراد نسبت به مسائل شهر و جامعه و فعالیت داوطلبانه تقویت شود تا یکی از دستاوردهای آن، اصلاح پایین به بالای نظام شهرسازی و معماری باشد. همه افرادی که با هم‌ساخت همراهی داشتند به‌واسطه پروژه‌های مختلف از جمله برگزاری رویداد «پارک به‌جای پارکینگ»، اجرای پروژه «چرخ‌بند» و نگاه انسان‌محور در سایر پروژه‌ها، نسبت به قبل از اهمیت حمل‌ونقل پاک آگاه‌تر هستند. اصلاح ضابطه تبلیغات محیطی شهر شیراز و تصویب آن در شورای اسلامی شهر به‌منظور حذف تبلیغات پل‌های عابرپیاده و تأمین امنیت شهروندان و به‌طور‌خاص زنان، باعث شد‌ امنیت زنان به یکی از دغدغه‌های اصلی همراهان هم‌ساخت تبدیل شود. داوطلبین و مخاطبین هم‌ساخت بیش از قبل کودکان را در شهر می‌بینند. این موضوع نتیجه مجموعه فعالیت‌های هم‌ساخت در زمینه شهر دوستدار کودک است که برگزاری «مجموعه نشست‌های شهرداری‌های دوستدار کودک، درس‌ها و چالش‌ها» مهم‌ترین آنهاست. ضمن اینکه مخاطبین اصلی این نشست‌ها شهرداری‌های کشور است و تأثیر مستقیمی بر نگاه تصمیم‌سازان شهری نسبت به حقوق کودکان و تحقق شهر دوستدار کودک دارد. باوجود اینکه همه شهرسازان و معماران بر مشارکت شهروندان در پروژه‌های شهری صحه می‌گذارنداما اغلب در همان گام‌های ابتدایی مشارکت متوقف می‌شوند. فارغ از محدودیت‌های مالی و زمانی پروژه‌های حرفه‌ای، ناآگاهی از فرایند پروژه‌های مشارکتی و همچنین تعریف نادرست از «مشارکت شهروندان» و «تسهیلگری اجتماعی» نیز نقش پررنگی در بیراهه‌رفتن این پروژه‌ها دارند. «احیای فضای خاموش میدان سبحانی» فرصتی بود که داوطلبین «طراحی با مردم برای مردم» را تجربه و مشق کنند و به درک متفاوتی نسبت به پروژه‌های مشارکتی برسند.  فعالیت‌های ترویجی دیگری که در موضوعات هدف هم‌ساخت صورت گرفت نیز مانند پروژه‌های فوق، در پرورش داوطلب‌ها و مخاطب‌های هم‌ساخت تأثیر گذاشته است. امید داریم که اثرگذاری این فعالیت‌ها بر دانش و تجربه داوطلب‌ها و مخاطب‌ها، در بزنگاه‌های حرفه‌ای نمایان خواهد شد و به ارتقای شهرسازی کشور کمک خواهد کرد. پس بار دیگر اهمیت و جایگاه فعالیت‌های داوطلبانه بر شهرسازی کشور را یادآور می‌شویم که فارغ از فواید مستقیم موضوعی و موضعی در احوال شهرها، به تربیت شهروندها، سیاست‌گذاران و شهرسازان و معماران نیز منجر می‌شود که اثرگذاری بلندمدت‌تر و پایدارتری در بهبود وضع شهرها خواهد داشت و به ما برای دستیابی به «شهری که می‌خواهیم» کمک خواهد کرد.

 

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها