|

چشم‌اندازی به الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت

اولویت‌های اجرای الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت

علی‌اکبر موسوی‌موحدی

منطق تدوین چشم‌انداز برای پیشرفت کشورها ایجاب می‌کند که اهداف پیشرفت در ابتدا به‌صورت آرمانی تعریف شود؛ سپس واقعیت‌ها، بر‌اساس آن اهداف و با عنایت به شرایط زمان، ترسیم شود. در مراحل بعد هم نوبت به اجرا و مدیریت می‌رسد. از‌این‌رو الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت، در چشم‌انداز آرمانی خود به تربیت و سلامت انسان پیشرفته در اخلاق، دانش و خرد پرداخته است. چنین انسان‌هایی در دامن خانواده پاک و خردمدار، جامعه سرشار از محبت، همکاری، احترام، امید، معنویت و سلامت، مدرسه، دانشگاه و مراکز علمی پیشرفته در دانش و اخلاق، تربیت و نگهداری می‌شوند؛ چراکه کشور پیشرفته و پایدار از وجود و حضور چنین انسان‌هایی شکل می‌گیرد. دستاورد انسان خردمند و دانش‌مدار، شبیه خود او است؛ بنابراین رکن اساسی برای کشور پیشرفته، حد نصابی از حضور فعال انسان‌های متعالی در جامعه است، البته حضور و ماندگاری چنین شخصیت‌هایی در کشور، نیاز به ایجاد فضای خاصی دارد. ایجاد این فضا، موجب تربیت، ماندگاری و عدم مهاجرت انسان‌های بزرگ شده و در پی آن، آثار رشد در کشور نمایان می‌شود. این فضا، ارکان متعددی دارد که الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت، آنها را ترسیم کرده است؛ اما در مقام اجرا، برخی از آنها اولویت و اهمیت بیشتری دارند.

رکن اول: ازدواج به‌موقع و با همتای خود است. زیرساخت کشور از نظر اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باید طوری پی‌ریزی شود که جوانان بتوانند خانواده و زندگی پایدار و شاد داشته باشند.
رکن دوم: نقش آموزگارِ علم و معنا، فضا و ساختار مدرسه و دانشگاه اهمیت می‌یابد. تربیت و پرورش معلم و استاد، زیرساخت مدرسه، دانشگاه و مراکز علمی است.
رکن سوم: جامعه سالم، شرط اصلی و مهم پیشرفت است و یکی از ارکان تربیت و ماندگاری انسان‌های ارزش‌مدار در کشور است.
یکی از مهم‌ترین معیارها برای تربیت، پرورش و ماندگاری انسان ارزش‌مدار، اصل ظرفیت‌سازی است. ظرفیت‌سازی بر مبنای نظریه‌ای به این مضمون استوار است كه از هر فرد، مؤسسه، انجمن، آموزشگاه، پژوهشگاه، ساختار و نهاد، باید حسب توانایی و فراخور حال، حمایت و از جایگاه متناسب برخوردار شود تا بتواند مطابق با قابلیت و توانمندی خود فعالیت کند.
اصل مهم دیگری که در طبیعت گذاشته شده است، اصل تعاون و هماهنگی کارگزاران است. برای اداره سازمان نباید فقط از کارگزاران مشابه با هم استفاده کرد؛ بلکه باید به کسانی اولویت داد که دارای نگرش غیر‌مشابه هستند. این موضوع، عامل تعاون و هماهنگی در اداره امور می‌شود.
نتیجه‌گیری کلی: انسان خردمند و دانش‌مدار را بر مبنای اخلاق از کودکی تا پیری تربیت و پرورش دهیم و در رضایت او بکوشیم و از او نگهداری کنیم.
*عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه تهران

منطق تدوین چشم‌انداز برای پیشرفت کشورها ایجاب می‌کند که اهداف پیشرفت در ابتدا به‌صورت آرمانی تعریف شود؛ سپس واقعیت‌ها، بر‌اساس آن اهداف و با عنایت به شرایط زمان، ترسیم شود. در مراحل بعد هم نوبت به اجرا و مدیریت می‌رسد. از‌این‌رو الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت، در چشم‌انداز آرمانی خود به تربیت و سلامت انسان پیشرفته در اخلاق، دانش و خرد پرداخته است. چنین انسان‌هایی در دامن خانواده پاک و خردمدار، جامعه سرشار از محبت، همکاری، احترام، امید، معنویت و سلامت، مدرسه، دانشگاه و مراکز علمی پیشرفته در دانش و اخلاق، تربیت و نگهداری می‌شوند؛ چراکه کشور پیشرفته و پایدار از وجود و حضور چنین انسان‌هایی شکل می‌گیرد. دستاورد انسان خردمند و دانش‌مدار، شبیه خود او است؛ بنابراین رکن اساسی برای کشور پیشرفته، حد نصابی از حضور فعال انسان‌های متعالی در جامعه است، البته حضور و ماندگاری چنین شخصیت‌هایی در کشور، نیاز به ایجاد فضای خاصی دارد. ایجاد این فضا، موجب تربیت، ماندگاری و عدم مهاجرت انسان‌های بزرگ شده و در پی آن، آثار رشد در کشور نمایان می‌شود. این فضا، ارکان متعددی دارد که الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت، آنها را ترسیم کرده است؛ اما در مقام اجرا، برخی از آنها اولویت و اهمیت بیشتری دارند.

رکن اول: ازدواج به‌موقع و با همتای خود است. زیرساخت کشور از نظر اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باید طوری پی‌ریزی شود که جوانان بتوانند خانواده و زندگی پایدار و شاد داشته باشند.
رکن دوم: نقش آموزگارِ علم و معنا، فضا و ساختار مدرسه و دانشگاه اهمیت می‌یابد. تربیت و پرورش معلم و استاد، زیرساخت مدرسه، دانشگاه و مراکز علمی است.
رکن سوم: جامعه سالم، شرط اصلی و مهم پیشرفت است و یکی از ارکان تربیت و ماندگاری انسان‌های ارزش‌مدار در کشور است.
یکی از مهم‌ترین معیارها برای تربیت، پرورش و ماندگاری انسان ارزش‌مدار، اصل ظرفیت‌سازی است. ظرفیت‌سازی بر مبنای نظریه‌ای به این مضمون استوار است كه از هر فرد، مؤسسه، انجمن، آموزشگاه، پژوهشگاه، ساختار و نهاد، باید حسب توانایی و فراخور حال، حمایت و از جایگاه متناسب برخوردار شود تا بتواند مطابق با قابلیت و توانمندی خود فعالیت کند.
اصل مهم دیگری که در طبیعت گذاشته شده است، اصل تعاون و هماهنگی کارگزاران است. برای اداره سازمان نباید فقط از کارگزاران مشابه با هم استفاده کرد؛ بلکه باید به کسانی اولویت داد که دارای نگرش غیر‌مشابه هستند. این موضوع، عامل تعاون و هماهنگی در اداره امور می‌شود.
نتیجه‌گیری کلی: انسان خردمند و دانش‌مدار را بر مبنای اخلاق از کودکی تا پیری تربیت و پرورش دهیم و در رضایت او بکوشیم و از او نگهداری کنیم.
*عضو اندیشکده علم مرکز الگوی اسلامی‌-ایرانی پیشرفت و استاد دانشگاه تهران

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها