درباره دشوارترین بخش فیلمنامه
شرق: «عبور از دوزخ، پرده دوم» با عنوان فرعی «دشوارترین بخش فیلمنامه» عنوان کتابی است از اچ.آر. دیکاستا که به تازگی با ترجمه شاهپور عظیمی در نشر نیلوفر منتشر شده است. نویسنده کتاب در پنج بخش ایدهها و اندرزهایی برای نوشتن پرده دوم فیلمنامه به دست داده است. آنطورکه مترجم هم اشاره کرده، نویسنده بیمقدمه به سراغ اصل مطلب رفته و بر این باور است که باید نسبت به شخصیت اصلی فیلمنامه به شدت بیرحمانه برخورد کرد. مترجم در مقدمه کوتاهش نوشته که معتقد است این کتاب مانند دوره آموزشی برای یادگیری فوت و فن نوشتن پرده دوم فیلمنامه است.
نویسنده کتاب در جایی از بخش اول کتاب درباره آنچه قرار است این اثر در اختیار خواننده قرار دهد نوشته: «اگر قرار باشد این کتاب چیزی به شما بدهد، این است: عبور از میان دوزخ پرده دوم فیلمنامه باید کاری کند که احساسات و عواطف تماشاگر حسابی به غلیان دربیاید. در غیر این صورت چیزی دست شما را نخواهد گرفت. تا جایی که پای عواطف در کار باشد، اشکها هم سرازیر میشوند اما همیشه هم اینطور نیست. چشمهای از حدقه درآمده و نفسنفسزدنهای بیاختیار نیز به همین اندازه تأثیرگذار هستند. اگر عبور قهرمان شما از دوزخ پرده دوم موفق از آب درآید، باعث میشوند تا تماشاگر در هر موقعیتی درگیری عاطفی بیشتری با داستان پیدا کرده و بیشتر و بیشتر نگران عدم موفقیت قهرمان شما بشود. برای اینکه تماشاگر از نظر عاطفی بیشترین حجم درگیری را با اثر پیدا کند، لازم است رویدادهای داستانی در پرده دوم، نسبت مستقیمی با شخصیتها، درونمایه و جهان داستانی فیلمنامه داشته باشند. اگر پرده دوم نتواند به درگیری عاطفی تماشاگر دامن بزند، لزوما به این معنا نیست که رویدادهای غلطی را اتخاذ کردهاید. تغییر این رویکردها ممکن است داستان را اصلاح نکند. اغلب اوقات راه حل
این است که حوادث و رویدادهای قبلی در فیلمنامهتان را دستکاری کنید. معمولا همهچیز به پرده اول برمیگردد». آنطورکه خود نویسنده هم اشاره میکند، بسیاری از پیشنهاداتی که در این کتاب مطرح شدهاند عملا حول محور ارتقای واکنش عاطفی تماشاگر در پرده دوم است.
در بخش دوم کتاب، بر هفت شیوه رایج عبور قهرمان از دوزخ پرده دوم تمرکز شده است: «این را روشن کنیم که چنین روشهایی جامع و کامل نیستند اما امتحان خودشان را پس داده و به طور موفقیتآمیزی رنج و احساس و تناقض را در هم ترکیب کردهاند. باید اخطار کنم که بهپایانبردن پرده دوم فیلمنامهتان با یکی از این رویدادها به معنای گریختن فیلمنامه شما از دام مثلث برمودای پرده دوم نیست. استفاده از روشهای یادشده باعث نمیشود فیلمنامه شما خودبهخود، اثری سرگرمکننده از آب دربیاید. اما به تخیل شما پروبال خواهد داد و ایدههایی در اختیارتان خواهند گذاشت که بتوانید کارتان را پیش ببرید».
بخش سوم کتاب، تلاشی است برای پاسخ به دو پرسش که بعد از پرده دوم پیش میآید. نویسنده میگوید بعد از عبور از پرده دوم بسیاری از قهرمانان موقتا کناره میگیرند. آنها به زمان نیاز دارند تا نیروی تازهای پیدا کرده و دور هم جمع شوند و برای تصمیمگیری، زمان فکرکردن داشته باشند. دو پرسشی که اینجا پیش میآید این است که: «چه اندازه از اضطراب و اندوه قهرمان خود، بعد از مرحله عبور از پرده دوم باخبرید؟ قهرمان کنارهگرفته شما چگونه به بازی باز خواهد گشت؟»
در بخش چهارم به چند نکته ظریف پرداخته شده است: چه زمانی باید عبور از مسیر پرده دوم اتفاق بیفتد؛ هر صحنه یا سکانس چه اندازه باید طول بکشد؛ ارتباط میان مسیر و ضرباهنگ و معضلی که در ژانرهای خاص به عنوان موردی منحصربهفرد تشخیص داده میشود. نویسنده درباره زمانبندی، نکته اول، نوشته: «عبور از مسیر پرده دوم در فیلمنامه شما چه سه صفحه باشد و چه دوازه صفحه طول بکشد، باید در طی رسیدن به نتیجه، شامل سهچهارم از مسیری باشد که فیلمنامه شما طی میکند... عبور از مسیر پرده دوم باید 75 درصد از هدف داستان شما را دربربگیرد. ممکن است این باعث اعتراض شما بشود. اما حقیقت این است که ریاضی -به شکل تقارن و تناسب- ریشه بسیاری از زیباییهایی است که جهان طبیعی را آباد کرده است. همچنین داستانهای زیبایی که ساختار درخوری داشته باشند؛ همواره جاودان باقی میمانند».
بخش پنجم کتاب به تحلیل عمیق نمونههایی اختصاص دارد که در طول کتاب درباره آن صحبت شده است. در بخش پنجم نویسنده فیلمهایی پرمخاطب را انتخاب کرده تا قواعدی را که در کتاب دربارهشان بحث کرده، با نمونه به خواننده نشان دهد.
شرق: «عبور از دوزخ، پرده دوم» با عنوان فرعی «دشوارترین بخش فیلمنامه» عنوان کتابی است از اچ.آر. دیکاستا که به تازگی با ترجمه شاهپور عظیمی در نشر نیلوفر منتشر شده است. نویسنده کتاب در پنج بخش ایدهها و اندرزهایی برای نوشتن پرده دوم فیلمنامه به دست داده است. آنطورکه مترجم هم اشاره کرده، نویسنده بیمقدمه به سراغ اصل مطلب رفته و بر این باور است که باید نسبت به شخصیت اصلی فیلمنامه به شدت بیرحمانه برخورد کرد. مترجم در مقدمه کوتاهش نوشته که معتقد است این کتاب مانند دوره آموزشی برای یادگیری فوت و فن نوشتن پرده دوم فیلمنامه است.
نویسنده کتاب در جایی از بخش اول کتاب درباره آنچه قرار است این اثر در اختیار خواننده قرار دهد نوشته: «اگر قرار باشد این کتاب چیزی به شما بدهد، این است: عبور از میان دوزخ پرده دوم فیلمنامه باید کاری کند که احساسات و عواطف تماشاگر حسابی به غلیان دربیاید. در غیر این صورت چیزی دست شما را نخواهد گرفت. تا جایی که پای عواطف در کار باشد، اشکها هم سرازیر میشوند اما همیشه هم اینطور نیست. چشمهای از حدقه درآمده و نفسنفسزدنهای بیاختیار نیز به همین اندازه تأثیرگذار هستند. اگر عبور قهرمان شما از دوزخ پرده دوم موفق از آب درآید، باعث میشوند تا تماشاگر در هر موقعیتی درگیری عاطفی بیشتری با داستان پیدا کرده و بیشتر و بیشتر نگران عدم موفقیت قهرمان شما بشود. برای اینکه تماشاگر از نظر عاطفی بیشترین حجم درگیری را با اثر پیدا کند، لازم است رویدادهای داستانی در پرده دوم، نسبت مستقیمی با شخصیتها، درونمایه و جهان داستانی فیلمنامه داشته باشند. اگر پرده دوم نتواند به درگیری عاطفی تماشاگر دامن بزند، لزوما به این معنا نیست که رویدادهای غلطی را اتخاذ کردهاید. تغییر این رویکردها ممکن است داستان را اصلاح نکند. اغلب اوقات راه حل
این است که حوادث و رویدادهای قبلی در فیلمنامهتان را دستکاری کنید. معمولا همهچیز به پرده اول برمیگردد». آنطورکه خود نویسنده هم اشاره میکند، بسیاری از پیشنهاداتی که در این کتاب مطرح شدهاند عملا حول محور ارتقای واکنش عاطفی تماشاگر در پرده دوم است.
در بخش دوم کتاب، بر هفت شیوه رایج عبور قهرمان از دوزخ پرده دوم تمرکز شده است: «این را روشن کنیم که چنین روشهایی جامع و کامل نیستند اما امتحان خودشان را پس داده و به طور موفقیتآمیزی رنج و احساس و تناقض را در هم ترکیب کردهاند. باید اخطار کنم که بهپایانبردن پرده دوم فیلمنامهتان با یکی از این رویدادها به معنای گریختن فیلمنامه شما از دام مثلث برمودای پرده دوم نیست. استفاده از روشهای یادشده باعث نمیشود فیلمنامه شما خودبهخود، اثری سرگرمکننده از آب دربیاید. اما به تخیل شما پروبال خواهد داد و ایدههایی در اختیارتان خواهند گذاشت که بتوانید کارتان را پیش ببرید».
بخش سوم کتاب، تلاشی است برای پاسخ به دو پرسش که بعد از پرده دوم پیش میآید. نویسنده میگوید بعد از عبور از پرده دوم بسیاری از قهرمانان موقتا کناره میگیرند. آنها به زمان نیاز دارند تا نیروی تازهای پیدا کرده و دور هم جمع شوند و برای تصمیمگیری، زمان فکرکردن داشته باشند. دو پرسشی که اینجا پیش میآید این است که: «چه اندازه از اضطراب و اندوه قهرمان خود، بعد از مرحله عبور از پرده دوم باخبرید؟ قهرمان کنارهگرفته شما چگونه به بازی باز خواهد گشت؟»
در بخش چهارم به چند نکته ظریف پرداخته شده است: چه زمانی باید عبور از مسیر پرده دوم اتفاق بیفتد؛ هر صحنه یا سکانس چه اندازه باید طول بکشد؛ ارتباط میان مسیر و ضرباهنگ و معضلی که در ژانرهای خاص به عنوان موردی منحصربهفرد تشخیص داده میشود. نویسنده درباره زمانبندی، نکته اول، نوشته: «عبور از مسیر پرده دوم در فیلمنامه شما چه سه صفحه باشد و چه دوازه صفحه طول بکشد، باید در طی رسیدن به نتیجه، شامل سهچهارم از مسیری باشد که فیلمنامه شما طی میکند... عبور از مسیر پرده دوم باید 75 درصد از هدف داستان شما را دربربگیرد. ممکن است این باعث اعتراض شما بشود. اما حقیقت این است که ریاضی -به شکل تقارن و تناسب- ریشه بسیاری از زیباییهایی است که جهان طبیعی را آباد کرده است. همچنین داستانهای زیبایی که ساختار درخوری داشته باشند؛ همواره جاودان باقی میمانند».
بخش پنجم کتاب به تحلیل عمیق نمونههایی اختصاص دارد که در طول کتاب درباره آن صحبت شده است. در بخش پنجم نویسنده فیلمهایی پرمخاطب را انتخاب کرده تا قواعدی را که در کتاب دربارهشان بحث کرده، با نمونه به خواننده نشان دهد.