|

ایران و تنش‌های آمریکا و روسیه

تبادل هشدارها در بحبوحه مذاکرات

در تاریخ موضوعات ثالثِ زیادی بودند که موجی از رقابت شدید را میان قدرت‌های روز یا بلوکی از قدرت‌ها فراهم کرده‌اند. بعد از جنگ جهانی دوم، خودداری اتحاد جماهیر شوروی از خروج نیروهایش از آذربایجان ایران، شرق و غرب را به رویارویی کشانده بود. بعدها در آغاز دهه ۱۹۶۰ میلادی نیز بحران موشکی کوبا به‌مراتب شدیدتر از غائله آذربایجان، می‌رفت که جهان را در چاهِ جنگ اتمی فروببرد. اکنون نیز مسائلی از همان جنس، پتانسیل ایجاد تقابلی زیان‌بار را میان قدرت‌های جهانی دارند. مناقشه اوکراین و احتمال تهاجم روسیه به این کشور و منازعه تایوان و امکان حمله چین به آن پدیده‌هایی هستند که سوختِ رویارویی غرب را با روسیه و چین
فراهم کرده‌اند.
در تماس ۵۰‌دقیقه‌ای که جو بایدن و ولادیمیر پوتین با یکدیگر داشته‌اند، طرفین به‌شدت به یکدیگر هشدار داده‌اند. بایدن می‌کوشید تلخیِ هزینه‌های تحمیل‌شونده به روسیه به‌خاطر تهاجم به اوکراین را به او یادآور شود و با این مکانیسم نوعی بازدارندگی برای اقدام پوتین انجام دهد. پوتین نیز با اشراف به داشتن مکانیسم انرژی برای تأثیر بر اروپا و همچنین تمرکز آمریکا بر کنترل چین، از پیوستن احتمالی اوکراین به ناتو به‌شدت ابراز نگرانی کرده و آنها را از این اقدام برحذر داشته است. پوتین به‌خوبی می‌داند که تمرکز آمریکا بر چین و همچنین نیاز اروپا به گاز روسیه، تهدیدهای آنها را کم‌زهر می‌کند و بر همین اساس آنها را خیلی جدی نمی‌انگارد.
به غیر از این دو مسئله، مؤلفه دیگری نیز پوتین را دلگرم به نادیده‌انگاری بلوف‌های بایدن و اروپا می‌کند. مذاکرات احیای برجام در وین در جریان است. روسیه به‌خوبی نشان داده که در این دور از مذاکرات دست بالا را دارد. توییت‌های اولیانوف نقش برجسته نزدیک‌کردن دیدگاه‌ها به یکدیگر و تعدیل مطالبات حداکثری را نشان داده است. اولیانوف به‌صورت آشکاری از تأثیر نقش روسیه و چین در ترقیق خواسته‌های حداکثری جمهوری اسلامی پرده برداشته است. دعوت پوتین از آقای رئیسی برای حضور در روسیه به‌صورت واضح، سیگنال‌هایی برای آمریکا نیز ارسال کرده است. صریح‌ترین آنها این است که حل‌وفصل بحران‌ها ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، نمی‌شود یکی را بدون دیگری به سرانجام مطلوبی رساند.
برای ایران مهم است که دوری و نزدیکی خودش را با این مسائل تنظیم کند. با دوری متناسب از تقابل آنها درباره مناقشه اوکراین، قادر خواهد بود از آسیب‌هایش از جمله امکان مصالحه‌شدن در امان بماند و با نزدیکی ظریفی به آن می‌تواند با استفاده از شکاف روبه‌تزاید آنها، بزرگ‌ترین بحران دو دهه اخیر خودش را حل‌وفصل کند. البته این ظرافت ماحصل درک حلاوت‌های تلخِ عشق به شرق است که شمه‌ای از آن در عزم چین برای تسلیح عربستان به فناوریِ موشک بومی نمود یافته است. جمهوری اسلامی درحالی‌که برای گذرانِ دشوار دخل‌و‌خرجش، نفتش را با تخفیفی به چین می‌دهد که ریسکش کمتر از تحریم‌های احتمالی آمریکاست، عربستان در تلاش است با فناوری موشک‌های چینی قدرت توازنش را بالا ببرد. درِ دغدغه مسائل همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که ذهن امیرکبیر را به خودش مشغول کرده بود؛ با این تفاوت که امر بر امیر مشتبه بود که نیروی سومی باید موازنه را میان شرق و غرب برقرار کند اما اکنون سیاست خارجی کشور در گره‌زدن مقدرات کشور به شرق یا غرب دست‌وپا می‌زند و در نوسانی هشت‌ساله کشور را در کامِ روزمرگی‌ها کشانده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی

در تاریخ موضوعات ثالثِ زیادی بودند که موجی از رقابت شدید را میان قدرت‌های روز یا بلوکی از قدرت‌ها فراهم کرده‌اند. بعد از جنگ جهانی دوم، خودداری اتحاد جماهیر شوروی از خروج نیروهایش از آذربایجان ایران، شرق و غرب را به رویارویی کشانده بود. بعدها در آغاز دهه ۱۹۶۰ میلادی نیز بحران موشکی کوبا به‌مراتب شدیدتر از غائله آذربایجان، می‌رفت که جهان را در چاهِ جنگ اتمی فروببرد. اکنون نیز مسائلی از همان جنس، پتانسیل ایجاد تقابلی زیان‌بار را میان قدرت‌های جهانی دارند. مناقشه اوکراین و احتمال تهاجم روسیه به این کشور و منازعه تایوان و امکان حمله چین به آن پدیده‌هایی هستند که سوختِ رویارویی غرب را با روسیه و چین
فراهم کرده‌اند.
در تماس ۵۰‌دقیقه‌ای که جو بایدن و ولادیمیر پوتین با یکدیگر داشته‌اند، طرفین به‌شدت به یکدیگر هشدار داده‌اند. بایدن می‌کوشید تلخیِ هزینه‌های تحمیل‌شونده به روسیه به‌خاطر تهاجم به اوکراین را به او یادآور شود و با این مکانیسم نوعی بازدارندگی برای اقدام پوتین انجام دهد. پوتین نیز با اشراف به داشتن مکانیسم انرژی برای تأثیر بر اروپا و همچنین تمرکز آمریکا بر کنترل چین، از پیوستن احتمالی اوکراین به ناتو به‌شدت ابراز نگرانی کرده و آنها را از این اقدام برحذر داشته است. پوتین به‌خوبی می‌داند که تمرکز آمریکا بر چین و همچنین نیاز اروپا به گاز روسیه، تهدیدهای آنها را کم‌زهر می‌کند و بر همین اساس آنها را خیلی جدی نمی‌انگارد.
به غیر از این دو مسئله، مؤلفه دیگری نیز پوتین را دلگرم به نادیده‌انگاری بلوف‌های بایدن و اروپا می‌کند. مذاکرات احیای برجام در وین در جریان است. روسیه به‌خوبی نشان داده که در این دور از مذاکرات دست بالا را دارد. توییت‌های اولیانوف نقش برجسته نزدیک‌کردن دیدگاه‌ها به یکدیگر و تعدیل مطالبات حداکثری را نشان داده است. اولیانوف به‌صورت آشکاری از تأثیر نقش روسیه و چین در ترقیق خواسته‌های حداکثری جمهوری اسلامی پرده برداشته است. دعوت پوتین از آقای رئیسی برای حضور در روسیه به‌صورت واضح، سیگنال‌هایی برای آمریکا نیز ارسال کرده است. صریح‌ترین آنها این است که حل‌وفصل بحران‌ها ارتباط نزدیکی با یکدیگر دارند، نمی‌شود یکی را بدون دیگری به سرانجام مطلوبی رساند.
برای ایران مهم است که دوری و نزدیکی خودش را با این مسائل تنظیم کند. با دوری متناسب از تقابل آنها درباره مناقشه اوکراین، قادر خواهد بود از آسیب‌هایش از جمله امکان مصالحه‌شدن در امان بماند و با نزدیکی ظریفی به آن می‌تواند با استفاده از شکاف روبه‌تزاید آنها، بزرگ‌ترین بحران دو دهه اخیر خودش را حل‌وفصل کند. البته این ظرافت ماحصل درک حلاوت‌های تلخِ عشق به شرق است که شمه‌ای از آن در عزم چین برای تسلیح عربستان به فناوریِ موشک بومی نمود یافته است. جمهوری اسلامی درحالی‌که برای گذرانِ دشوار دخل‌و‌خرجش، نفتش را با تخفیفی به چین می‌دهد که ریسکش کمتر از تحریم‌های احتمالی آمریکاست، عربستان در تلاش است با فناوری موشک‌های چینی قدرت توازنش را بالا ببرد. درِ دغدغه مسائل همچنان بر همان پاشنه‌ای می‌چرخد که ذهن امیرکبیر را به خودش مشغول کرده بود؛ با این تفاوت که امر بر امیر مشتبه بود که نیروی سومی باید موازنه را میان شرق و غرب برقرار کند اما اکنون سیاست خارجی کشور در گره‌زدن مقدرات کشور به شرق یا غرب دست‌وپا می‌زند و در نوسانی هشت‌ساله کشور را در کامِ روزمرگی‌ها کشانده است.
منبع: دیپلماسی ایرانی

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها