مخاطب هدف سریال جدید حامد عنقا کیست؟
زمین بازی «آقازاده»
1- برای قضاوت درباره کیفیت و موفقیت سریالهای عرضهشده در ویترین شبکه نمایش خانگی ملاک چیست؟ با نگاهی به تولیدات یک سال گذشته آیا باید نمره قبولی را به «کرگدن» بدهیم که منتقدان سینمایی جدیتر از دیگر سریالها به آن پرداختند و از نظر روایت داستان، کارگردانی کمنقص و ترکیب بازیگران آن را ستودند، یا به استناد آمار ارائهشده از سوی سامانههای عرضه اینترنتی سریالها و با تکیه بر فرمول عرضه و تقاضای حاکم بر این بازار اقتصادی خوش رنگولعاب، باید سریالهای «مانکن» و حتی «دل» را تحسین کنیم و چشم بر نقدهای تندوتیز صاحبنظرانی که بهدنبال رگههایی از «ابتذال» در این آثار هستند، ببندیم؟ ماجرا مربوط به شبکه نمایش خانگی و ماراتن سریالسازان این میدان نوپا نیست. جدال میان معتقدان به اولویت «کیفیت هنری» و باورمندان به «کمیت اقتصادی» پیش از این در دیگر حوزههای هنرهای نمایشی بهویژه در سینما نیز سابقه داشته و باید اعتراف کرد پس از چهار دهه تولید و عرضه فیلمهای سینمایی در سالهای پس از انقلاب هنوز هم اجماعی در این زمینه وجود ندارد.
2- سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای ابتدایی شکلگیری این مدیوم تازه بیشتر مخاطب خاص داشتند. بهواسطه هزینهای که بهصورت پیشفرض مخاطب باید برای بهرهمندی از این آثار میپرداخت و در هر نوبت مابازای هزینهای که میپرداخت، محصولی ناقص (شامل تنها یک قسمت و برشی از کل داستان) را دریافت میکرد، مخاطب عام چندان روی خوش به آن نشان نداد. «قلب یخی» در چنین شرایطی ریسک ثبت یک تجربه تازه را به جان خرید و آغازکننده مسیری شد که آرامآرام شکلوشمایلی متفاوت پیدا کرد. ابتدا به همت قاچاقچیان، امکان دسترسی مخاطب با پول اندک به «محصول کامل» (هرچند غیرمجاز!) فراهم شد و بعدها با تسهیل فضای دسترسی بر بستر اینترنت و کانالهای مجازی، عادت دانلود و تماشای سریالهای روز به محصولات داخلی هم تعمیم پیدا کرد و جایگاه «سریالهای خانگی» بهصورت رسمی در سبد مصرف مخاطب ایرانی تثبیت شد. در این شرایط برخلاف سالهای ابتدایی دیگر نه سلیقه مخاطبان خاصپسند و سختگیر بلکه اتفاقا ذائقه مخاطبان عام و سهلپسند ملاک و معیار تولید محصول در این بازار شد و اینگونه تولید سریالهای «کممایه اما پرجاذبه» به قاعده بازار تبدیل شد و تکتولیدات جدیتر
صورت «استثنا» به خود گرفتند.
3- این مقدمه طولانی لازم بود تا به این سؤال برسیم؛ «آقازاده» بهعنوان تازهترین محصول نمایشی عرضهشده در شبکه نمایش خانگی، بهدنبال چه سهمی از این بازار است و به تعبیر دقیقتر مخاطب هدفش کیست؟ بیایید بر آنچه تا به اینجا از «آقازاده» دیدهام و میدانیم مروری داشته باشیم؛ سریال تازه حامد عنقا به کارگردانی بهرنگ توفیقی، سریالی پرستاره است. ترکیب بازیگر این مجموعه حتی با پرزرقوبرقترین سریالهای این سالهای شبکه خانگی هم قابل قیاس نیست و این برگبرنده ویژهای است. «آقازاده» سریالی صریح و افشاگر است. داستان مجموعه در همین چند قسمت ابتدایی این آدرس را به ما میدهد. انتخاب سوژه و پرداخت داستان آن را در حد مشترک سلیقه مخاطبان عام و خاص شبکه خانگی قرار داده است. روایتی از جنس افشاگریهای سیاستبازان که حالا صورت نمایشی به خود گرفته و هیجان قرارگرفتن در جریان ناگفتهها، حکم انگیزهای مضاعف را برای مخاطبان بالقوه آن در جهت دنبالکردن و همراهی پیدا کرده است. «آقازاده» محصولی بهروز است. اینکه وضعیت معیشتی این روزهای مخاطب ایرانی چقدر متأثر از پدیدهای بیرونی مانند ویروس کروناست، بهجای خود اما واقعیت این است که
جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری انگشت اتهام و مطالبهگری خود را به سمت مدیران گرفته است. در چنین شرایطی عیانکردن آنچه در زیر نهان است و ارائه گزارشی از پشتپرده افول مدیران بیتدبیر، حکم تنفس را پیدا میکند. گویی باری هرچند کوچک از دوش مردم برداشته شده است.
4- سریال «آقازاده» به همه دلایلی که در بالا برشمردیم، ظرفیت بالایی برای بازتعریف گروه مخاطبان هدف خود در بازار امروز شبکه نمایش خانگی ایران دارد. درباره کیفیت کارگردانی بهرنگ توفیقی، داستانپردازی حامد عنقا و تیم همراهش، نقشآفرینی بازیگران و خردهمسائل فنی دیگری از این جنس قطعا میتوان به تفصیل سخن گفت. سریال «آقازاده» هنوز راهی طولانی برای گرفتن نمره قبولی از سوی مخاطبان سختگیرتر دارد اما واقعیت این است که در همین گامهای ابتدایی این مجموعه توانسته جاذبهای ویژه برای همراهکردن هر دو گروه مخاطبان عام و خاص شبکه نمایش خانگی از خود بروز دهد. «آقازاده» یک تجربه تازه و داغ است که در یک انتخاب هوشمندانه زمین بازی اختصاصی خود را گویی در بازار پرزرقوبرق شبکه نمایش خانگی برای خود تعریف کرده است؛ سریالی که هم تا به اینجا بهخوبی توانسته از ظرفیتهای خلق جذابیت برای جذب مخاطب بیشتر بهره ببرد و هم این انتظار را برایمان بهوجود آورده که منتظر حرفهای جدی در آن باشیم. «آقازاده» آیا انتظارات را برآورده میکند؟
1- برای قضاوت درباره کیفیت و موفقیت سریالهای عرضهشده در ویترین شبکه نمایش خانگی ملاک چیست؟ با نگاهی به تولیدات یک سال گذشته آیا باید نمره قبولی را به «کرگدن» بدهیم که منتقدان سینمایی جدیتر از دیگر سریالها به آن پرداختند و از نظر روایت داستان، کارگردانی کمنقص و ترکیب بازیگران آن را ستودند، یا به استناد آمار ارائهشده از سوی سامانههای عرضه اینترنتی سریالها و با تکیه بر فرمول عرضه و تقاضای حاکم بر این بازار اقتصادی خوش رنگولعاب، باید سریالهای «مانکن» و حتی «دل» را تحسین کنیم و چشم بر نقدهای تندوتیز صاحبنظرانی که بهدنبال رگههایی از «ابتذال» در این آثار هستند، ببندیم؟ ماجرا مربوط به شبکه نمایش خانگی و ماراتن سریالسازان این میدان نوپا نیست. جدال میان معتقدان به اولویت «کیفیت هنری» و باورمندان به «کمیت اقتصادی» پیش از این در دیگر حوزههای هنرهای نمایشی بهویژه در سینما نیز سابقه داشته و باید اعتراف کرد پس از چهار دهه تولید و عرضه فیلمهای سینمایی در سالهای پس از انقلاب هنوز هم اجماعی در این زمینه وجود ندارد.
2- سریالهای شبکه نمایش خانگی در سالهای ابتدایی شکلگیری این مدیوم تازه بیشتر مخاطب خاص داشتند. بهواسطه هزینهای که بهصورت پیشفرض مخاطب باید برای بهرهمندی از این آثار میپرداخت و در هر نوبت مابازای هزینهای که میپرداخت، محصولی ناقص (شامل تنها یک قسمت و برشی از کل داستان) را دریافت میکرد، مخاطب عام چندان روی خوش به آن نشان نداد. «قلب یخی» در چنین شرایطی ریسک ثبت یک تجربه تازه را به جان خرید و آغازکننده مسیری شد که آرامآرام شکلوشمایلی متفاوت پیدا کرد. ابتدا به همت قاچاقچیان، امکان دسترسی مخاطب با پول اندک به «محصول کامل» (هرچند غیرمجاز!) فراهم شد و بعدها با تسهیل فضای دسترسی بر بستر اینترنت و کانالهای مجازی، عادت دانلود و تماشای سریالهای روز به محصولات داخلی هم تعمیم پیدا کرد و جایگاه «سریالهای خانگی» بهصورت رسمی در سبد مصرف مخاطب ایرانی تثبیت شد. در این شرایط برخلاف سالهای ابتدایی دیگر نه سلیقه مخاطبان خاصپسند و سختگیر بلکه اتفاقا ذائقه مخاطبان عام و سهلپسند ملاک و معیار تولید محصول در این بازار شد و اینگونه تولید سریالهای «کممایه اما پرجاذبه» به قاعده بازار تبدیل شد و تکتولیدات جدیتر
صورت «استثنا» به خود گرفتند.
3- این مقدمه طولانی لازم بود تا به این سؤال برسیم؛ «آقازاده» بهعنوان تازهترین محصول نمایشی عرضهشده در شبکه نمایش خانگی، بهدنبال چه سهمی از این بازار است و به تعبیر دقیقتر مخاطب هدفش کیست؟ بیایید بر آنچه تا به اینجا از «آقازاده» دیدهام و میدانیم مروری داشته باشیم؛ سریال تازه حامد عنقا به کارگردانی بهرنگ توفیقی، سریالی پرستاره است. ترکیب بازیگر این مجموعه حتی با پرزرقوبرقترین سریالهای این سالهای شبکه خانگی هم قابل قیاس نیست و این برگبرنده ویژهای است. «آقازاده» سریالی صریح و افشاگر است. داستان مجموعه در همین چند قسمت ابتدایی این آدرس را به ما میدهد. انتخاب سوژه و پرداخت داستان آن را در حد مشترک سلیقه مخاطبان عام و خاص شبکه خانگی قرار داده است. روایتی از جنس افشاگریهای سیاستبازان که حالا صورت نمایشی به خود گرفته و هیجان قرارگرفتن در جریان ناگفتهها، حکم انگیزهای مضاعف را برای مخاطبان بالقوه آن در جهت دنبالکردن و همراهی پیدا کرده است. «آقازاده» محصولی بهروز است. اینکه وضعیت معیشتی این روزهای مخاطب ایرانی چقدر متأثر از پدیدهای بیرونی مانند ویروس کروناست، بهجای خود اما واقعیت این است که
جامعه امروز ایران بیش از هر زمان دیگری انگشت اتهام و مطالبهگری خود را به سمت مدیران گرفته است. در چنین شرایطی عیانکردن آنچه در زیر نهان است و ارائه گزارشی از پشتپرده افول مدیران بیتدبیر، حکم تنفس را پیدا میکند. گویی باری هرچند کوچک از دوش مردم برداشته شده است.
4- سریال «آقازاده» به همه دلایلی که در بالا برشمردیم، ظرفیت بالایی برای بازتعریف گروه مخاطبان هدف خود در بازار امروز شبکه نمایش خانگی ایران دارد. درباره کیفیت کارگردانی بهرنگ توفیقی، داستانپردازی حامد عنقا و تیم همراهش، نقشآفرینی بازیگران و خردهمسائل فنی دیگری از این جنس قطعا میتوان به تفصیل سخن گفت. سریال «آقازاده» هنوز راهی طولانی برای گرفتن نمره قبولی از سوی مخاطبان سختگیرتر دارد اما واقعیت این است که در همین گامهای ابتدایی این مجموعه توانسته جاذبهای ویژه برای همراهکردن هر دو گروه مخاطبان عام و خاص شبکه نمایش خانگی از خود بروز دهد. «آقازاده» یک تجربه تازه و داغ است که در یک انتخاب هوشمندانه زمین بازی اختصاصی خود را گویی در بازار پرزرقوبرق شبکه نمایش خانگی برای خود تعریف کرده است؛ سریالی که هم تا به اینجا بهخوبی توانسته از ظرفیتهای خلق جذابیت برای جذب مخاطب بیشتر بهره ببرد و هم این انتظار را برایمان بهوجود آورده که منتظر حرفهای جدی در آن باشیم. «آقازاده» آیا انتظارات را برآورده میکند؟