آینه
کیهان
امنیت اقتصادی با اقتدار موشکی
محمدحسین محترم: این ادعای جریان غربگرا که مقاومت موجب تهدید جنگ و مشکلات اقتصادی میشود، آشکارا برای مردم رنگ باخت و نشان داد این مقاومت است که موجب امنیت اقتصادی خواهد شد و ثابت کرد امنیت اقتصادی رابطهای مستقیم با قدرت نظامی و توان بازدارندگی دارد. سقوط دلار همزمان با شلیک موشکهای مزین به شعار «مرگ بر آمریکا» روشن کرد که ادعای کسانی که شعار «مرگ بر اسرائیل» بر روی موشکها را برخلاف اقدامات دیپلماتیک و مانعی در مسیر مذاکره برای حل مشکلات اقتصادی القا میکردند، از بنیان غلط است. به دیگر سخن، شلیک موشکها موجب آرامش بازار اقتصادی ایران و آشفتگی بازار نفت و اقتصادی آمریکا و جهان شد؛ بهطوریکه یک روز بعد از حمله موشکی ایران به سهمایلی آمریکاییها در سوریه، بهای نفتخام سبک و سنگین شاخص نیویورک، وست تگزاس و اینترمدییت به بالاترین میزان خود از ماه نوامبر 2014 تاکنون رسید و نفتخام سبک برنت دریای شمال که مهمترین مرجع قیمتگذاری نفت در بازارهای بینالمللی و پایهای برای قیمتگذاری دیگر انواع نفت در بازار اروپاست، برای تحویل در ماه نوامبر، یعنی همان ماهی که آمریکا میخواهد تحریمها علیه ایران را رسما اعمال
کند، با افزایش دو دلار و 25 سنت، 85 دلار معامله شد. قیمت هر گالن بنزین نیز در آمریکا از حدود دو دلار به سه دلار افزایش یافته و کارشناسان انرژی آمریکا در شبکه سیانان قیمت چهار دلار را در هفتههای آینده پیشبینی کردند. لذا افزایش قیمت نفت و کاهش قیمت دلار که واکنشی به فشارهای اقتصادی آمریکا بود، به همراه شلیک موشکها را باید همتراز تهدید به بستن تنگه هرمز تلقی و ارزیابی کرد و نشان داد هرگونه فشاری بر اقتصاد ایران تأثیر مستقیم و فوری بر اقتصاد و امنیت کشور تحریمکننده و کشورهای منطقه و جهان خواهد داشت.
ایران
عربستان کانون بحران
عباس عبدی:... عربستان درحالحاضر بهجز درآمدهای نفتی و اتکای به آن، هیچ ایده ایجابی دیگری برای هویتبخشی ندارد. در میان اسلامیت و فرهنگ جدید نیز سرگردان است. بهجای مبارزه با اسرائیل و آزادسازی فلسطین، همپیمان اسرائیل شده است. مشغول کشتار کودکان یمنی و عرب است. هیچ افق روشنی از آینده ارائه نمیکند، سهل است که ترامپ آنها را تحقیر و به چشم گاو شیرده به آنها نگاه میکند. سنت سیاسی گذشته عربستان را نابود کرده ولی هیچچیزی جایگزین آن ندارد. از همه بدتر اینکه سیاست توسعهطلبانه آن در منطقه وبال گردنش شده است؛ بهطوریکه با ترکیه نیز مشکلات جدی پیدا کرده است. حتی با کشورهای همپیمان و نزدیک خود مثل قطر دچار بحران شده است. این بحرانها از طریق رسانه است که برجسته میشود و روزنامهنگاران در خط مقدم این جبهه خواهند بود. بنابراین آنان متوسل به ترور و ساکتکردن منتقدان میشوند. تا آنجا که بتوانند پول میریزند و آنان را میخرند. شبکههای تلویزیونی حتی برای کشورهای منطقه راهاندازی میکنند. ولی طبیعی است که همه را نمیتوان با پول خرید، در نتیجه دست به خشونت و حذف فیزیکی میزنند. رژیمی که در یمن زمینگیر شود و فقط با
تزریق پولهای نفت جلوی بیآبرویی را بگیرد، فاقد ثبات و پایداری خواهد بود. یکی از اصلیترین ریشههای بحران موجود در منطقه، تغییرات در ساختارها و سیاستهای عربستان سعودی است. فاصله میان عربستان ملک عبدالله با عربستان محمد بنسلمان آنقدر زیاد است که آنجا را به کانون بحران تبدیل کند.
اعتماد
دورشدن آمریکا از بنبست
عبدالرضا فرجیراد: آمریکاییها در طول یک سال گذشته هرچند تبلیغ کردند که قصد دارند فروش نفت ایران را به صفر برسانند، اما واقعیت آن است که بهصفررساندن فروش نفت ایران با فشار بر کشورهای مختلف همراه است و این احتمال وجود دارد چنین اقداماتی با عکسالعمل ایران روبهرو شود. از همینرو آنها قصد ندارند ایران را وادار به عکسالعمل کنند؛ زیرا نمیتوانند شاهد اقدامات غیرقابل پیشبینی ایران باشند. طبیعتا سعی میکنند به نحوی اجازه دهند صادرات نفت ایران ادامه پیدا کند.... بعضی از کشورهای مهم مانند هند و چین اعلام کردند که قصد دارند حتی با پرداخت روپیه و یوان از ایران نفت خریداری کنند، از همینرو آمریکا قصد ندارد که با همه این کشورها به صورت یکجا درگیر شود. وقتی که بخواهد این کشورها را جریمه کند به این معنی است که با دنیا درگیر میشود. نتیجه این اقدام برای آمریکا مشخص نیست. هرچند ممکن است که در مرحله اول آمریکا ضربهای را وارد کند، جریمههای سختی برقرار کند یا شرکتهایی را از ارتباط با ایران محروم کند، اما تجربه ثابت کرده است که این کشورها نیز عکسالعمل نشان میدهند. بهویژه چینیها که اکنون شاهد آن هستیم که چین به
تعرفههای آمریکا پاسخ متقابل میدهد.
کیهان
امنیت اقتصادی با اقتدار موشکی
محمدحسین محترم: این ادعای جریان غربگرا که مقاومت موجب تهدید جنگ و مشکلات اقتصادی میشود، آشکارا برای مردم رنگ باخت و نشان داد این مقاومت است که موجب امنیت اقتصادی خواهد شد و ثابت کرد امنیت اقتصادی رابطهای مستقیم با قدرت نظامی و توان بازدارندگی دارد. سقوط دلار همزمان با شلیک موشکهای مزین به شعار «مرگ بر آمریکا» روشن کرد که ادعای کسانی که شعار «مرگ بر اسرائیل» بر روی موشکها را برخلاف اقدامات دیپلماتیک و مانعی در مسیر مذاکره برای حل مشکلات اقتصادی القا میکردند، از بنیان غلط است. به دیگر سخن، شلیک موشکها موجب آرامش بازار اقتصادی ایران و آشفتگی بازار نفت و اقتصادی آمریکا و جهان شد؛ بهطوریکه یک روز بعد از حمله موشکی ایران به سهمایلی آمریکاییها در سوریه، بهای نفتخام سبک و سنگین شاخص نیویورک، وست تگزاس و اینترمدییت به بالاترین میزان خود از ماه نوامبر 2014 تاکنون رسید و نفتخام سبک برنت دریای شمال که مهمترین مرجع قیمتگذاری نفت در بازارهای بینالمللی و پایهای برای قیمتگذاری دیگر انواع نفت در بازار اروپاست، برای تحویل در ماه نوامبر، یعنی همان ماهی که آمریکا میخواهد تحریمها علیه ایران را رسما اعمال
کند، با افزایش دو دلار و 25 سنت، 85 دلار معامله شد. قیمت هر گالن بنزین نیز در آمریکا از حدود دو دلار به سه دلار افزایش یافته و کارشناسان انرژی آمریکا در شبکه سیانان قیمت چهار دلار را در هفتههای آینده پیشبینی کردند. لذا افزایش قیمت نفت و کاهش قیمت دلار که واکنشی به فشارهای اقتصادی آمریکا بود، به همراه شلیک موشکها را باید همتراز تهدید به بستن تنگه هرمز تلقی و ارزیابی کرد و نشان داد هرگونه فشاری بر اقتصاد ایران تأثیر مستقیم و فوری بر اقتصاد و امنیت کشور تحریمکننده و کشورهای منطقه و جهان خواهد داشت.
ایران
عربستان کانون بحران
عباس عبدی:... عربستان درحالحاضر بهجز درآمدهای نفتی و اتکای به آن، هیچ ایده ایجابی دیگری برای هویتبخشی ندارد. در میان اسلامیت و فرهنگ جدید نیز سرگردان است. بهجای مبارزه با اسرائیل و آزادسازی فلسطین، همپیمان اسرائیل شده است. مشغول کشتار کودکان یمنی و عرب است. هیچ افق روشنی از آینده ارائه نمیکند، سهل است که ترامپ آنها را تحقیر و به چشم گاو شیرده به آنها نگاه میکند. سنت سیاسی گذشته عربستان را نابود کرده ولی هیچچیزی جایگزین آن ندارد. از همه بدتر اینکه سیاست توسعهطلبانه آن در منطقه وبال گردنش شده است؛ بهطوریکه با ترکیه نیز مشکلات جدی پیدا کرده است. حتی با کشورهای همپیمان و نزدیک خود مثل قطر دچار بحران شده است. این بحرانها از طریق رسانه است که برجسته میشود و روزنامهنگاران در خط مقدم این جبهه خواهند بود. بنابراین آنان متوسل به ترور و ساکتکردن منتقدان میشوند. تا آنجا که بتوانند پول میریزند و آنان را میخرند. شبکههای تلویزیونی حتی برای کشورهای منطقه راهاندازی میکنند. ولی طبیعی است که همه را نمیتوان با پول خرید، در نتیجه دست به خشونت و حذف فیزیکی میزنند. رژیمی که در یمن زمینگیر شود و فقط با
تزریق پولهای نفت جلوی بیآبرویی را بگیرد، فاقد ثبات و پایداری خواهد بود. یکی از اصلیترین ریشههای بحران موجود در منطقه، تغییرات در ساختارها و سیاستهای عربستان سعودی است. فاصله میان عربستان ملک عبدالله با عربستان محمد بنسلمان آنقدر زیاد است که آنجا را به کانون بحران تبدیل کند.
اعتماد
دورشدن آمریکا از بنبست
عبدالرضا فرجیراد: آمریکاییها در طول یک سال گذشته هرچند تبلیغ کردند که قصد دارند فروش نفت ایران را به صفر برسانند، اما واقعیت آن است که بهصفررساندن فروش نفت ایران با فشار بر کشورهای مختلف همراه است و این احتمال وجود دارد چنین اقداماتی با عکسالعمل ایران روبهرو شود. از همینرو آنها قصد ندارند ایران را وادار به عکسالعمل کنند؛ زیرا نمیتوانند شاهد اقدامات غیرقابل پیشبینی ایران باشند. طبیعتا سعی میکنند به نحوی اجازه دهند صادرات نفت ایران ادامه پیدا کند.... بعضی از کشورهای مهم مانند هند و چین اعلام کردند که قصد دارند حتی با پرداخت روپیه و یوان از ایران نفت خریداری کنند، از همینرو آمریکا قصد ندارد که با همه این کشورها به صورت یکجا درگیر شود. وقتی که بخواهد این کشورها را جریمه کند به این معنی است که با دنیا درگیر میشود. نتیجه این اقدام برای آمریکا مشخص نیست. هرچند ممکن است که در مرحله اول آمریکا ضربهای را وارد کند، جریمههای سختی برقرار کند یا شرکتهایی را از ارتباط با ایران محروم کند، اما تجربه ثابت کرده است که این کشورها نیز عکسالعمل نشان میدهند. بهویژه چینیها که اکنون شاهد آن هستیم که چین به
تعرفههای آمریکا پاسخ متقابل میدهد.