|

نگاه نوین به زنانه-مردانه‌بودن در توسعه انسانی

گذار از فمینیسم جدالی به حکمرانی مهرآگاه

نگاه نوین به زنانه-مردانه‌بودن در توسعه انسانی

جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به گفت‌وگوی خردمندانه زنانه و مردانه نیازمند است؛ هم‌صدایی‌ای که نه صرفا از احساس می‌آید و نه صرفا از اقتدار. ترکیب خرد زنانه و مردانه، به اقتدار معنا می‌دهد و مهر را پایدار می‌کند. این همان پایه حکمرانی اثرگذار است که پژوهش‌های نوین آن را تأیید کرده‌اند.

گذار از فمینیسم جدالی به حکمرانی مهرآگاه

به گزارش گروه رسانه‌ای شرق،

سمانه ناظریان*: جهان امروز بیش از هر زمان دیگری به گفت‌وگوی خردمندانه زنانه و مردانه نیازمند است؛ هم‌صدایی‌ای که نه صرفا از احساس می‌آید و نه صرفا از اقتدار. ترکیب خرد زنانه و مردانه، به اقتدار معنا می‌دهد و مهر را پایدار می‌کند. این همان پایه حکمرانی اثرگذار است که پژوهش‌های نوین آن را تأیید کرده‌اند. سه فاز اندیشه‌ای الین شووالتر، نظریه‌پرداز ادبیات زنان و از پیشگامان نقد فمینیستی، مسیر فکری زنان را به سه مرحله تقسیم می‌کند:

فاز اول: تقلید (Imitation)

زن در بازتاب نگاه مردانه فعالیت می‌کند، قلم و بیان او در آینه دیگری 

نمایان می‌شود.

فاز دوم: اعتراض (Protest)

زن صدای مقاومت است؛ ساختار مردانه را نقد می‌کند، گاه با عصیان و گاه با تحلیل، اما همچنان در همان دوگانه زن/مرد گرفتار است.

فاز سوم: خودشناسی (Self-discovery)

زن دیگر نمی‌خواهد شبیه مرد باشد یا در برابر او قرار گیرد، بلکه می‌خواهد خود باشد. در اینجا زبان زنانه، معنا و هویت مستقل متولد می‌شود. گفت‌وگو آغاز می‌شود، نه جدال؛ همکاری متولد می‌شود، نه رقابت. اما پژوهش‌های نوین نشان می‌دهد‌ این مسیر کافی نیست. پژوهش ملی ۲۰۱۶ میلادی (۱۳۹۴–۱۳۹۵) که توسط دکتر غلامرضا عباسیان، استاد دانشگاه و پژوهشگر‌ و دکتر سمانه ناظریان، پژوهشگر معنا و حکمرانی تکاملی مهرآگاه و مدرس دانشگاه انجام شد، بررسی نقش جنسیت مترجمان در انتقال معنای صفات الهی را نشان می‌دهد:  نگاه صرفا زنانه، متن را سرشار از مهر و لطافت می‌کند، اما گاه از ساختار تهی است.  نگاه صرفا مردانه، متن را مستدل و منطقی می‌کند، اما گاه از روح و لطافت انسانی خالی می‌شود. هم‌افزایی زنانه و مردانه -به‌مثابه دو وجه خرد انسانی- معنا را کامل، دقیق و انسانی می‌کند.

فاز چهارم: هم‌افزایی (Integration Phase)

 نه زن در مقابل مرد‌  نه زن در نبود مرد‌  بلکه زن و مرد‌ برای معنا.

در این فاز: 1. نگاه مردانه سازماندهی می‌کند و نگاه زنانه همبستگی ایجاد می‌کند. 2. نگاه مردانه تصمیم می‌گیرد و نگاه زنانه تربیت و شفقت. 3. نگاه مردانه ساختار ایجاد می‌کند و نگاه زنانه اعتماد. 4. نگاه مردانه پایداری می‌بخشد و نگاه زنانه معنا می‌دهد.

پیام پایانی

جامعه‌ای که «مردانه تصمیم می‌گیرد اما زنانه می‌بیند» و «زنانه احساس می‌کند اما مردانه می‌اندیشد»، جامعه‌ای تاب‌آور، اخلاقی و انسانی است. تصمیم‌ها با اقتدار گرفته می‌شوند و با مهر فهمیده می‌شوند؛ جامعه‌ای که نه‌فقط ساختار، بلکه روح دارد. این همان حکمرانی زنانه‌-مردانه است؛ پیام فلسفه خلقت، روان‌شناسی مثبت‌گرا و تجربه جهانی توسعه انسانی.

دعوت پایانی

جهان امروز به انسان‌هایی نیاز دارد که قدرتمندانه مهربان و مهربانانه قدرتمند باشند؛ این همان فاز چهارم است، جایی که نه زن حذف می‌شود و نه مرد، بلکه معنا متولد می‌شود.

* پژوهشگر معنا و حکمرانی تکاملی مهرآگاه و مدرس دانشگاه

 

آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.