۲۵۶ مؤدی مالیاتی در طرح نشاندارکردن مالیات، مالیات خود را صرف بازسازی مدرسه اُتیسم در محله حاشیهنشین انجیراب گرگان کردند
مالیات در خدمت دانشآموزان کمتوان
استان گلستان به عنوان یکی از استانهای کمبرخوردار کشور بهشمار میآید. برخی گزارشهای آماری حاکی از آن است که درآمد سرانه مردم این استان، حدود نصف میانگین کشوری است. اقتصاد گلستان کشاورزیمحور بوده و بیشتر بر کشاورزی سنتی و نه صنعتی مبتنی است. این استان شمالی ایران فاقد صنایع بزرگ است و همین مسئله سبب شده است نرخ فقر و محرومیت در آن درخور توجه باشد.
به گزارش گروه رسانهای شرق،
شرق: استان گلستان به عنوان یکی از استانهای کمبرخوردار کشور بهشمار میآید. برخی گزارشهای آماری حاکی از آن است که درآمد سرانه مردم این استان، حدود نصف میانگین کشوری است. اقتصاد گلستان کشاورزیمحور بوده و بیشتر بر کشاورزی سنتی و نه صنعتی مبتنی است. این استان شمالی ایران فاقد صنایع بزرگ است و همین مسئله سبب شده است نرخ فقر و محرومیت در آن درخور توجه باشد. در این میان، گلستان سرانه آموزشی کافی ندارد و میزان دسترسی دانشآموزان این استان به مدرسه کمتر از میانگین کشوری است. وضعیت محرومیت در مناطق حاشیهای شهر گرگان، مانند انجیراب، بهمراتب وخیمتر است و حالا ۲۵۶ مؤدی مالیاتی در طرح نشاندارکردن مالیات، انتخاب کردهاند مالیات خود را صرف بازسازی مدرسه اُتیسم (انجیراب) گرگان کنند و امکانات آموزشی را در اختیار کودکان دچار اُتیسم قرار دهند.
در طرح «نشاندارکردن مالیات»، بخشی از مالیات پرداختی مؤدیان (بهویژه از درآمد مالیاتی) به پروژههای «اولویتدار» ملی و استانی اختصاص مییابد. مؤدیان (افراد و شرکتها) این امکان را دارند که انتخاب کنند مالیاتشان در کدام پروژهها هزینه شود.
گلستان در فهرست استانهای کمبرخوردار
گلستان به عنوان یکی از استانهای محروم شناخته میشود. براساس گفته نمایندگان محلی، این استان از نظر برخی شاخصهای اقتصادی وضعیت «خوبی» ندارد و محرومیت اقتصادی گستردهای دارد. گزارشهای آماری حاکی از آن است که درآمد سرانه مردم گلستان حدود نصف میانگین کشوری است. این استان همچنین به عنوان یکی از استانهای محروم از صنایع بزرگ خوانده شده است؛ به این معنی که صنایع مادر یا سرمایهگذاری بزرگ صنعتی در آن به اندازه کافی وجود ندارد تا محرومیت اقتصادی را جبران کند. این کمبود صنایع بزرگ، بر رفاه عمومی تأثیر دارد.
همچنین اعداد و آمار جلوههایی از محرومیت شهری را در شهر گرگان به عنوان مرکز استان به نمایش میگذارند. در شهر گرگان، ۲۳ محله کمبرخوردار شناسایی شدهاند. براساس گزارش محلی، این محلات جمعیتی در حدود صد هزار نفر دارند که معادل تقریبا یکپنجم جمعیت گرگان است.
همچنین گزارشهای آماری حاکی از آن است که نرخ حاشیهنشینی در استان گلستان، بالاتر از میانگین کشوری است. طبق گزارش مهر، ۶۹ محله حاشیهنشین در گلستان شناسایی شدهاند که وسعت آنها در مجموع حدود سههزارو ۸۸۰ هکتار است.
برآورد دیگری میگوید حدود ۱۵ درصد جمعیت گلستان در سکونتگاههای غیررسمی یا حاشیه شهر زندگی میکنند و درحالیکه میانگین نرخ حاشیهنشینی در گلستان ۱۷ درصد است، متوسط کشوری حدود ۱۱.۸ درصد اعلام شده است.
گزارشها حاکی از آن است که بیش از ۸۰ درصد محلات حاشیهنشین استان در دو شهر کلان استان، یعنی گرگان و گنبدکاووس قرار دارند.
برخی محلات شناختهشده حاشیهنشین در گرگان عبارتاند از: کوی عرفان (اسلامشهر)، انجیراب، کوی محتشم، قلعهحسن و اوزینه. در گنبدکاووس هم محلاتی مانند «افغانآباد» و «سیدآباد» جزء سکونتگاههای غیررسمی حاشیهای هستند.
یکی از دلایل مهم، مهاجرت به گلستان است؛ مهاجرت از مناطق دیگر کشور به سمت گلستان و شهرهای آن (به دلیل شرایط آبوهوایی یا فرصتهای اقتصادی) گزارش شده است.
مسئله اقتصادی و بیکاری نیز در میان عوامل مؤثر مطرح شده است؛ اقشار آسیبپذیر به دلیل نداشتن منابع مالی کافی، به سکونت در مناطق حاشیهنشین روی میآورند.
نظارت ناکافی بر ساختوساز در این مناطق یکی دیگر از مشکلات است. بسیاری از سازهها در سکونتگاههای غیررسمی کیفیت پایینی دارند، فاقد مجوز هستند و زیرساختهای شهری مثل آب، برق یا فاضلاب در آنها ناقص است.
همچنین برخی تحلیلها از بزهکاری، جرائم پنهان و مهاجرت غیرقانونی (اتباع خارجی) در محلات حاشیهای صحبت کردهاند.
درواقع رشد حاشیهنشینی باعث شکلگیری مشکلات اجتماعی مثل فقر، آسیبهای فرهنگی، اشتغال غیررسمی و حاشیهنشینی اقتصادی شده است.
مدیرکل امور اجتماعی گلستان اعلام کرده سکونت در بافتهای ناکارآمد شهری درخور توجه است: «۲۸۰ هزار گلستانی در بافتهای ناکارآمد شهری سکونت دارند».
جرم و بزهکاری در برخی محلات حاشیهای نیز گزارش شده است؛ به گفته نیروی انتظامی، برخی متخلفان تمایل به زندگی در حاشیه شهرها دارند.
این محلات کمبرخوردار نشاندهنده تمرکز فقر و محرومیت شهری در برخی نواحی گرگان هستند و نیاز به برنامههای هدفمند برای توانمندسازی دارند.
در همین زمینه، برخی تحلیلها میگویند بودجهرسانی به گلستان برای توسعه متوازن کافی نبوده است و نمایندگان محلی خواستار توجه ویژه در برنامههای توسعه برای رفع محرومیت گلستان شدهاند.
سرانه آموزشی در گلستان کمتر از میانگین کشوری
در این میان، سرانه آموزشی و برخورداری دانشآموزان استان از امکانات کافی نیز تحت تأثیر محرومیت استان قرار گرفته است. میانگین سرانه فضای آموزشی در کشور به گفته مدیرکل آموزش و پرورش گلستان، حدود ۵٫۸ مترمربع است، اما در گلستان این عدد به حدود 4.4 مترمربع در هر دانشآموز میرسد و این نشاندهنده کمبود شایان توجه فضای آموزشی در استان است.
براساس گزارشهای موجود، در شهر گرگان سرانه فضای آموزشی در مقطع ابتدایی حتی به زیر سه مترمربع میرسد.
چنین سرانهای وضعیت «نامطلوب» یا «قرمز» توصیف شده است و میتواند فشار زیادی بر کیفیت آموزشی، تراکم کلاسها و امکانات آموزشی وارد کند.
با توجه به جمعیت دانشآموزان در استان که حدود ۴۲۸ هزار نفر است، برآوردها حاکی از آن است که گلستان حدود ۶۰۰ هزار مترمربع کمبود فضا دارد. همچنین برخی از مدارس موجود در گرگان «ناایمن» هستند یا در وضعیت فرسودگی قرار دارند که نیاز به بازسازی دارند. سازمان نوسازی مدارس ۴۶۷ مدرسه در استان را به عنوان مدارس ناایمن معرفی کرده است که نیاز به بازسازی یا مقاومسازی دارند.
همچنین ۲۲۰ پروژه آموزشی نیمهتمام در استان وجود دارند که شامل حدود هزارو ۲۰۰ کلاس درس میشوند و اگر تکمیل شوند، میتوانند بخشی از کمبود را جبران کنند.
گذشته از این، در گلستان از وضعیتی با عنوان نابرابری دسترسی به آموزش صحبت میشود و اداره نوسازی مدارس گلستان به شکلی خاص «ضعف قابل توجه سرانه آموزشی در جنوب شهر گرگان» را مطرح میکند و البته تأمین زمین برای این ساختوسازها یکی از نگرانیهای اصلی است. اداره نوسازی مدارس استان تأکید دارد که مسئولان شهری و استانی باید زمین مناسب برای مدرسهسازی جنوب گرگان را فراهم کنند. کمبود بودجه و منابع مالی نیز به عنوان یکی دیگر از گرفتاریهای این استان برای تأمین مدارس کافی مطرح میشود.
بر این اساس، کارشناسان آموزشی میگویند سرانه پایین فضای آموزشی (بهویژه در مدارس ابتدایی گرگان) میتواند تأثیری منفی بر کیفیت آموزش داشته باشد؛ چون تراکم کلاسها بیشتر، امکانات کمتر و فضاهای نامطلوبتر است. همچنین کمبود فضای آموزشی در مناطقی مانند جنوب گرگان به معنای نابرابری در دسترسی به مدرسههای باکیفیت است. علاوه بر این، وجود تعداد زیاد مدارس ناایمن یا فرسوده، یک ریسک جدی برای دانشآموزان است و باید در اولویت مقاومسازی قرار گیرد.
نگاهی به وضعیت نمرات دانشآموزان گلستان در مقایسه با میانگین کشوری شاید بتواند گویای کمبود دسترسی دانشآموزان این استان به امکانات آموزشی و از جمله فضای آموزشی کافی باشد. بر همین اساس، گزارشهای موجود حاکی از آن است که میانگین نمرههای امتحانات در گلستان پایینتر از میانگین کشوری است.
طبق گزارش ایرنا، میانگین معدل امتحانات نهایی دانشآموزان گلستان حدود ۹.۶۵ است. در همان منبع گفته شده که میانگین نمرههای کشوری ۱۰.۲ است.
این نشان میدهد عملکرد دانشآموزان گلستان در امتحانات نهایی (در دورهای که این آمار گرفته شده) پایینتر از متوسط کشوری بوده است.
در این میان، محله حاشیهنشین انجیراب از کمبود شدید دسترسی به امکانات رفاهی و آموزشی رنج میبرد. این محله با داشتن حدود هشت هزار نفر جمعیت و وجود ۳۰۰ دانشآموز، گرفتار کمبود فضای آموزشی است و برخی از این کودکان به علت نبود مدرسه و مشکلات اقتصادی خانواده، از تحصیل بازماندهاند.
این در حالی است که دانشآموزان بازمانده از تحصیل، یکی از مهمترین دغدغههای اجتماعی بوده که در سایه نبود مهارتهای آموزشی، میتوانند گرفتار انواع بزه و آسیبهای اجتماعی شوند. کیفیت آموزشی نوجوانان و جوانان و موفقیت یا موفقنشدن در تحصیل، نقش مهمی در آسیبپذیری دانشآموزان محله خواهد داشت.
چیزی بالغ بر ۸۰ درصد مردم این محله فقیر هستند و با وجود راهاندازی جاده کمربندی و هزینههای سنگین ایابوذهاب شهری این منطقه به شهر، امکان ادامه تحصیل این دانشآموزان به مدارس مجاور کمتر فراهم بوده است.
در این میان، ۲۵۶ مؤدی مالیاتی در طرح نشاندارکردن مالیات انتخاب کردهاند مالیات خود را صرف بازسازی مدرسه اُتیسم (انجیراب) گرگان کنند و امکانات آموزشی را در اختیار کودکان دچار اُتیسم قرار دهند.
در طرح «نشاندارکردن مالیات»، بخشی از مالیات پرداختی مؤدیان (بهویژه از درآمد مالیاتی)، به پروژههای «اولویتدار» ملی و استانی اختصاص مییابد.
مؤدیان (افراد و شرکتها) این امکان را دارند که انتخاب کنند مالیاتشان در کدام پروژهها هزینه شود.
این تخصیص مالیاتی براساس آییننامهای انجام میشود تا بخشی از درآمد مالیاتی به ساخت زیرساختهایی مثل مدارس، مراکز درمانی، حملونقل، آبرسانی و... برود.
در سال نخست (سال اجرای طرح) حدود ۱۲ همت تومان از مالیات مؤدیان به بیش از هزارو ۹۰۰ پروژه ملی و استانی تخصیص داده شد.
در سال دوم اجرای طرح نیز طبق اعلام وزیر اقتصاد، ۸۸۱ پروژه با اعتبار ۱۸ همت تعریف شدهاند.
مزایای طرح نشاندارکردن مالیات
1. شفافیت بیشتر: مؤدیان میدانند مالیاتی که میدهند، دقیقا در چه پروژهای و در کدام بخش هزینه میشود.
2. افزایش مشارکت مردمی: وقتی مردم بتوانند محل مصرف مالیات خود را انتخاب کنند، احساس مالکیت بیشتری نسبت به مالیات دارند و انگیزه بیشتری برای پرداخت آن ایجاد میشود.
3. کاهش فرار مالیاتی: نمایندگان و کارشناسان معتقدند این شفافیت و مشارکت میتواند فرار مالیاتی را کاهش دهد؛ چون مؤدیان مطمئن هستند مالیاتشان به صورت ملموس مصرف میشود.
4. توسعه زیرساختی و عدالت منطقهای: منابع مالیاتی به پروژههایی در نقاط مختلف کشور (بهویژه مناطق محروم یا دارای اولویت بالا) هدایت میشوند که به کاهش تمرکز بودجه در تهران کمک میکند.
5. اعتماد عمومی: یکی از دستاوردهای مهم طرح، ارتقای اعتماد مردم به دولت و سازمان امور مالیاتی است. وقتی مالیاتدهنده ببیند سهم او در پروژههای عمومی تأثیرگذار است، رابطه دولت با مردم تقویت میشود.
آخرین مطالب منتشر شده در روزنامه شرق را از طریق این لینک پیگیری کنید.